افسانه ها و اعتقادات قومی درباره گوهرها – قسمت سوم

افسانه ها و اعتقادات قومی درباره گوهرها – قسمت سوم

 

توپاز طلایی

گفته می شود توپاز طلایی زمانی تغییر رنگ داد که در معرض غذا یا نوشیدنی مسموم قرار گرفت و بدین ترتیب سنگ مورد علاقه ی خانواده های سلطنتی شد و نام توپاز سلطنتی را به خود اختصاص داد.

 

اشک آپاچی

در  آریزونا، آپاچی ها حملات متعددی را برای رسیدن به توافق خاصی انجام دادند. بعد از این حملات، نیروهای ارتش و بعضی از داوطلبان با یکدیگر متحد گشته و با دنبال کردن رد گله گاوهای دزدیده شده به جاییکه آپاچی ها زندگی می کردند، رسیدند. سحرگاهان آنها حمله را آغاز کردند. آپاچی ها کاملاً غافلگیر شده و در حمله کم تعدادتر بودند. حدود دو سوم از جنگجویان آپاچی با اولین شلیک گلوله از پای درآمدند.

بقیه ی جنگجویان آپاچی عقب نشینی کردند. زمانیکه کاملاً در محاصره قرار گرفتند، تنها نقطه برای پناه بردن لبه ی صخره بود. به جای کشته شدن به دست یک سفید پوست، آخرین جنگجویان آپاچی، پریدن از لبه ی صخره را برای مرگ انتخاب کردند. آپاچی ها سوگواری کردند نه تنها به دلیل مرگ جنگجویانشان بلکه  چون روح مبارز آپاچی نیز همراه آن جنگجویان کشته شده بود. اندوه آنها  بسیار عمیق بود تا جاییکه روح بزرگ، اشک های زنان آپاچی را به سنگ های سیاهی تبدیل کرد که امروزه اشک آپاچی نامیده می شود.

کریستال کوارتز

بر اساس باورهای قدیمی کوارتز خالص، آبی بهشتی است که خدایان آن را به یخ ابدی تبدیل کرده اند. این باور تا قرن 16 همچنان ادامه داشت و حتی دانشمندان معتقد بودند که کریستال کوارتز، یخ فسیل شده است.

کریسوپریس

بر طبق افسانه ها، علت  پیروزی های متوالی اسکندر کبیر استفاده ازگوهر درخشان  "کریسوپریس"  بر روی کمربندش در حین جنگ بود. یک روز، وقتی با پیروزی از نبرد هند باز می گشت، توقف کرد تا  در رودخانه ی  "اوفریت " تنی به آب بزند. هنگامی که  کمربند خود را بی توجه کنار رودخانه رها کرده بود، یک مار بزرگ  سررسید و آن  سنگ قیمتی کمربند را به دندان گرفت و سپس به درون آب خزید. بعد از گم کردن آن طلسم مخصوص، الکساندر هرگز در نبردی پیروز نشد.

نظرات
ديدگاه هاي ارسال شده توسط شما، پس از تاييد توسط سايت طلا در وب سايت منتشر خواهد شد
اخبار سایر رسانه ها