نگاهی به کتاب الجماهر فی الجواهر ابوریحان بیرونی – قسمت دوم

بیرونی در الجماهر بر خلاف تقریبا همه دیگر مولفین کتب احجار یا جواهرنامه‌ها که معمولا درباره خواص عجیب و غریب و افسانه‌وار سنگ‌ها داد سخن داده‌اند، نه تنها به این گونه مطالب وقعی ننهاده، بلکه چنان‌که پیش از این نیز اشاره شد، هر جا که توانسته با تکیه بر آزمایش و تجربه در رد این باورهای عامیانه تلاش کرده است. گزارش وی درباره خواص شگفت‌انگیز سنگ‌هایی چون سنگ پادزهر، حجر التیس یا تریاک فارسی، حجر جالب المطر (سنگ بارانزا) و حجر البرد (دفع‌کننده تگرگ) آشکارا آمیخته با ناباوری است.

نگاهی به کتاب الجماهر فی الجواهر ابوریحان بیرونی – قسمت دوم

در میان آثار دوره اسلامی و حتی در میان آثار خود بیرونی، کمتر کتابی می‌توان یافت که در آن به اندازه الجماهر بر نقش آزمایش و تجربه تاکید شده باشد. در اینجا برخی از اشارات بیرونی در این رابطه نقل می‌شود:

1. در مورد تاثیر آتش بر لعل بدخشان: من این تاثیر را ندیده‌ام و امکان امتحانش را نیز نداشتم.

2. پیش نیامد که تفاوت وزن (در واقع چگالی) بیجاده و یاقوت اکهب (یاقوتی که رنگ آن مایل به سیاه باشد) را بسنجم.

3. پذیرش بزرگ شدن حجر القمر (نام دیگر بلور) و موارد مانند آن موکول به تجربه است.

4. برای من در این مورد (یکی از خواص اسپیدروی) شُبَهاتی وجود دارد که جز به تجربه و آزمایش‌های پی‌درپی حل نخواهد شد و این روزها امکان چنین کاری فراهم نشد.

وی همچنین نظر کندی درباره چگالی اندک زمرد را با تکیه بر آزمایش رد می‌کند (ص 264) و در جای‌های دیگر (مثلا 220-221) نیز بر اهمیت تجربه و آزمایش تاکید می‌ورزد.

بیرونی در الجماهر با تکیه بر آزمایش‌هایی که شیوه علمی در آنها کاملا رعایت شده، 2 باور عامیانه را که حتی به آثار علمی نیز راه یافته، رد می‌کند. نخست سمی بودن الماس را با خوراندن آن به سگی می‌آزماید و می‌افزاید که چه در آن هنگام و چه بعدها نشانی از مسمومیت در این سگ دیده نشد، (الجماهر، 174) و سپس درباره نظریه‌ بسیار شایعی که در برخی منابع به ارسطو منسوب است و بر اساس آن اگر مار به زمرد بنگرد چشمانش ضعیف یا کور خواهد شد، می‌گوید: در سنجش این سخن، از انداختن طوق زمردنشان بر گردن مار گرفته تا حرکت دادن رشته‌ای از دانه‌های زمرد در جلو چشمانش و... چندان کوشیدم که کسی را یارای فراتر رفتن از آن نیست و این کار را 9 ماه تمام در سرما و گرما آزمودم و تنها مانده بود که زمرد را چون کحل بر چشمانش بکشم! اما این کارها، اگر تیزچشمی آن مار را بیشتر نکرده باشد، چیزی از بینایی‌اش کم نکرد (بیرونی، الجماهر، 272-273). در حالی که احمد بن یوسف تیفاشی، نگارنده ازهار الافکار فی جواهر الاحجار ـ مشهورترین گوهرنامه دوره اسلامی در غرب جهان اسلام ـ نه تنها این دیدگاه را تکرار می‌کند، که بر آن است با این روش می‌توان زمرد اصل را از بدل تشخیص داد. تیفاشی به تفصیل از آزمایشی که خود به آن دست زده و موید این نظر است، سخن می‌گوید و سپس با اعتماد به برخی مآخذ دیگر نظریه سمی بودن الماس را نیز می‌پذیرد (ص 84-85، 108-109).

بیرونی از پذیرفتن مطالبی که آزمودن آنها در شرایط عادی دشوار و گاه ناممکن است خودداری می‌کند، به‌طور مثال در مورد حجر البَرَد که بنا بر باور عامه، دفع کننده تگرگ (بَرَد) است، می‌گوید: این نیرنگی آسان است، زیرا که آزمودن راستی یا ناراستی این سخن بس دشوار می باشد (الجماهر، 362).

نظرات
ديدگاه هاي ارسال شده توسط شما، پس از تاييد توسط سايت طلا در وب سايت منتشر خواهد شد
اخبار سایر رسانه ها