رابطه ميان پدر و دختر، رابطه ايي سرشار از توقع و ناكامي ، تحسين و ناديده انگاري، عشق و طرد است. شيوه هاي "پدري كردن" انواع مختلفي دارد:
١-پدر خوب : كمترين پيچيدگي را دارد؛ دخترش را بدون چشمداشت دوست دارد. هنگامي كه در كنار مردان قرار مي گيرد اجازه مي دهد كه " خودش " باشد.
٢- پدر غايب: به لحاظ عاطفي از دخترش فاصله مي گيرد . براي همين دختر به لحاظ احساسي آسيب پذير مي شود و هميشه در ولع عشق است .
٣- پدر نازپرور : طوري با دخترش رفتار مي كند كه انگار او يك كودك است، هر چه دخترش درخواست كند در اختيارش قرار مي دهد . پدر با چنين رفتارهايي وابستگي دخترش را به خودش تضمين مي كند.
٤- پدر منفعل: پدر از نقش سرپرست و رهبر خانواده كناره گيري مي كند و از آنجايي كه دختر چنين پدري مجبور است خودش پاسخ همه سوالاتش را بيابد، ديگر براي منبع قدرت احترامي قائل نيست.
٥- پدر سلطه گر: از دختر مي خواهد كه از او اطاعت و فرمانبرداري كند و باعث مي شود دخترش هميشه دچار احساس ترس و ناامني باشد.
6- پدر اعتياد آور : به دستور دادن اعتياد دارد و در اين زمينه از دخترش استفاده و سوء استفاده مي كند . چنين دختري به شدت كمال گرا مي شود تا بدين طريق از خودش محافظت كند.
7- پدر آرماني شده : پدري كه دختر خود را به همسر خود و ديگر فرزندان ترجيح مي دهد و باعث مي شود دخترش احساس كند شخصي خاص و منحصر به فرد است. اين دختر سوگلي پدر است و "دختر بابا" ناميده مي شود . و از قضا براي چنين دختري خيلي دشوارتر از ديگران است كه بداند براي عشق پدر چه بهايي پرداخته است.