به گزارش موبوایران، مرگ و پیری از معدود چیزهایی هستند که قطعاً رخ می دهند و راهی برای فرار از آنها نیست. هر کسی به هر شکلی که شده در نهایت خود را در تابوت خواهد دید، موضوعی که باعث شده بسیاری از کارگردانان از این اتفاق حیرت انگیز و البته ناخوشایند به اشکال مختلف الهام بگیرند. جهان شمولی و قطعیت مرگ به سینما اجازه داده است که به نحوی نقش یک میانجی و محمل را ایفا کند تا به بررسی این موضوع بپردازد که چطور با دوره کوتاه زندگی مان کنار می آییم، از وقتی که داریم چه استفاده هایی می کنیم و به امکان و احتمالاتی که بعد از مرگ وجود دارد فکر کنیم. فیلم های بی نقص و جالب بسیاری در مورد مرگ در ژانرهای مختلف ساخته شده است اما ۱۰ فیلمی که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد خاص ترین، تاثیرگذارترین و صادقانه ترین روایت ها در مورد مرگ و کنار آمدن انسان با آن هستند.
از فیلم های مستقل با بودجه ناچیز که ضربه احساسی غیرمنتظره اما موثری را به شما وارد می کنند تا فیلم های ترسناک به شدت خشن، درام های جنایی بی نقص از فیلمسازانی نابغه و کلاسیک های انیمیشنی و هر چیزی که این بین قرار می گیرد، می خواهیم شما را با ۱۰ فیلم در مورد مرگ آشنا کنیم که تماشای آن ها برای هر فردی ضروری است. بدون شک همیشه در حال و هوای مناسبی برای تماشای فیلمی در مورد مرگ قرار ندارید اما اگر با بحران وجودی مواجه شده و به دنبال کمی پاسخ هستید، این فیلم ها مدیتیشن های معنا داری خواهند بود که نه تنها به مرگ می پردازند بلکه زندگی را نیز به همان اندازه مورد بررسی قرار می دهند.
در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با 10 فیلم بی نقص و تاثیرگذار در مورد مرگ آشنا کنیم که تماشای آن ها برای هر فردی ضروری است.
۱۰- A Ghost Story
اما لاوری و سبک فیلمسازی کاملاً کنترل شده و مبتنی بر مشاهده گری اش، یک ضربه گول زننده بسیار پرقدرت در آستین خود دارد. تماشای زندگی اطرافش به عنوان یک روح، محدود و محکوم به تماشای تمامی این اتفاقات در داخل دیوارهای محدود خانه ای که با همسرش در آن زندگی کرده، بسیار تکان دهنده و ناخوشایند است. به تصویر کشیدن رژه توقف ناپذیر زمان به چنین شکل تاثیرگذار و باشکوهی، جهانی بودن فیلم لاوری را تایید می کند و علیرغم رویکرد ظاهراً ماوراءالطبیعه ای که به مرگ دارد، باید برای تحت تاثیر این فیلم قرار گرفتن از لحاظ احساسی و عرفانی کاملاً آماده باشید.
۹- Don’t Look Now
ساترلند و کریستی در نقش این زوج داغدیده بازی های بسیار قانع کننده و بی نقصی از خود ارائه می دهند در حالی که روحیه بی باکانه روگ در کارگردانی، به کارگیری تدوین غیرخطی برای داشتن تاثیرات گیج کننده، در سراسر فیلم یک فضای بسیار قوی و ترسناک ایجاد می کند. همه اینها در نهایت به اوج خود می رسند، با پایانی که یکی از شوکه کننده ترین پایان بندی های تاریخ سینماست و به شکلی خلاقانه عناصر سوررئال روایت را در یک پایان بی نقص اما مملو از ترس با هم ترکیب می کند.
۸- The Irishman
اما The Irishman در بخش سوم و پایانی خود که نتیجه گیری داستان است به یک فضای تاریک تر وارد می شود، جایی که گانگسترهای باقیمانده یک به یک اسیر بیماری و کهولت سن می شوند و بدین ترتیب است که بی نتیجه بودن و تهی بودن زندگی های پر از جرم و جنایتشان آشکار می شود. این فیلم وارونه سازی بی نقص و شکوهمند فیلم Goodfellas است، که مدیتیشنی تکان دهنده در مورد مرگ و کهولت سن را امکان پذیر ساخته و نتیجه کار یکی از قوی ترین آثاری است که اسکورسیزی تاکنون خلق کرده است. از بسیاری از جهات، The Irishman فیلمی است که تنها کارگردانی در سن و سال و حال و هوای اسکورسیزی- که خود در هشتاد سالگی به سر می برد- می تواند با چنین صداقت عریانی بسازد.
۷- The Seventh Seal
اکثریت قریب به اتفاق فیلم های برگمان به نحوی به بررسی ترس هستی شناختی می پردازند اما هیچ کدام به اندازه The Seventh Seal به شکلی هنرمندانه و ماندگار به این مبحث نپرداخته است، با تصویری مسحور کننده در پایان خود که برای همیشه در ذهن مخاطبان باقی می ماند. اگر این فیلم قابل درک ترین فیلم این فهرست نباشد، The Seventh Seal یکی از آثار حیاتی تاریخ سینما و بهترین فیلم هایی است که در مورد نه تنها مرگ، بلکه زندگی ساخته شده است.
۶- Final Destination
شاید خشونت جسمانی موجود در کل داستان چندان دقیق نباشد اما فیلم Final Destination به روش خاص خود با شکنندگی زندگی انسانی روبرو می شود، به شکلی که برای بینندگان امروزی بسیار قابل درک تر از یک فیلم سیاه و سفید ۶۰ ساله مانند اثر قبلی اینگمار برگمان در این فهرست است. با توجه به اینکه نوآوری و خلاقیت در ژانر اسلشر تا چه اندازه دشوار است، Final Destination به شکلی منحصربفرد و هوشمندانه، زندگی روزمره را به عنوان یک مخمصه بسیار مخاطره آمیز به تصویر می کشد.
۵- Ikiru
۴- Hereditary
تماشای غلت زدن آنی در غم بعد از مرگ مادرش در ابتدای داستان، یک تجربه تصویری ویرانگر و فراموش نشدنی است، تصاویری که بدون شک کولت باید دستکم نامزدی اسکار برای بهترین بازیگر زن نقش اول را برایش بدست می آورد. حتی در لحظات آشناتر و پرتنش تر خود از لحاظ ترسناک بودن، فیلم Hereditary هرگز صدمه عرفانی و روانی سوگواری را فراموش نمی کند و تکرار ناخوشایند اما تاثیرگذاری از ایده های ظاهراً معمولی را رها نمی کند. در حالی که اغلب اوقات فیلم های ترسناک به شکلی گستاخانه، سبک نظرانه و سطحی با موضوع مرگ رفتار می کنند، Hereditary باعث می شود که درد و وحشت تک تک مرگ های درون داستان را حس کنید.
۳- Amour
علیرغم سبک خاص کارگردانی هانکه، بازی های ترینتیگنانت و ریوا – که به خاطر این فیلم نامزد جایزه اسکار نیز شد- به شکلی واقعی تلاش دو فرد مسن را به تصویر می کشد که سعی دارند با شرافت و وقار زندگی شان را به پایان برسانند. سبک و حال و هوای تکان دهنده و بیدار کننده این فیلم باعث می شود تماشای Amour برای همه آسان نباشد و ممکن است کمی آرامش و کمک نیز از این فیلم دریافت شود اما فیلم هانکه در مورد پایان زندگی انسان به شکلی که تاکنون در سینما دیده نشده، بسیار صادق و بدون اغماض عمل می کند.
۲- Coco
فراتر از آن، این فیلم رویکردی بسیار تاثیرگذار از لحاظ فلسفی به مسئله مرگ دارد، تمرکز کمتری روی جنبه های فیزیکی مرگ داشته و بیشتر به مرگ غیرجسمانی انسان متمرکز است که در اینجا آخرین باری است که دیگران به این مردگان فکر کرده اند. Coco به عنوان یک یادآور نیشدار و جذاب از لحاظ بصری برای اینکه یک زندگی ارزشمند داشته باشیم، به همان اندازه که الهام بخش است، انسان را دچار آشوب می کند در حالی که سعی ندارد پیچیدگی و سختی موضوع خود را ماستمالی کند.
۱- Citizen Kane
افشاگری اوج فیلم که نشان می دهد آخرین کلمه کین در مورد سورتمه دوران کودکی اش به همین نام بوده است، به شکلی تاثیرگذار و خلاصه می گوید که در آخرین لحظات زندگی مان، به چیزها و کسانی فکر می کنیم که بیش از دیگران دوست داشته ایم. برای کین، این سورتمه نماد معصومیت کودکی اوست که بعد از قبول شدن قیومیتش توسط یک بانکدار به نام والتر پارکس تاچر از او گرفته شده و او را به سمت یک زندگی بسیار راحت و مملو از ثروت اما بدون لذت و راضی کنندگی واقعی رهنمون می سازد. Citizen Kane البته در مورد چیزهایی فراتر از مرگ است- مانند رویای آمریکایی، خطرات و حافظه، نقش رسانه ها و سیاست- اما در نهایت به این نکته می رسد که معنای واقعی آخرین کلمات کین در هنگام مرگ چه بوده است. علیرغم تمام ثروت و موفقیت ظاهری که در سال های بعدی عمرش داشت، واقعی ترین دوران شاد بودن کین دوران کودکی او بود که چیزی جز یک سورتمه و فضایی برفی نداشت، خاطره ای که برایش بسیار عزیز بوده و تا آخرین روز عمرش آن را دنبال می کرد.