به گزارش موبوایران، در این مقاله ۱۰ فیلم ترسناک هیجانانگیز و تکاندهنده را معرفی کردهایم که در صحرا و برهوت میگذرند و موقعیتهایی را به تصویر میکشند که ترجیح میدهیم هرگز دچارش نشویم.
روی این کرهی خاکی مناظر و محیطهای شگفتانگیز و خارقالعادهی زیادی وجود دارد، ولی هیچکدام به اندازهی صحرا ترسناک و تهدیدکننده و غیرقابل سکونت نیست. برهوتی وسیع و ویران که یا هیچ موجود زندهای در آن نیست یا اگر هم باشد جانورانی خطرناک و مرگبار هستند. هیچکس دلش نمیخواهد در صحرا گیر بیفتد یا گم شود.
جای تعجبی ندارد که چنین محیط حیرتانگیزی در فیلمهای متعددی استفاده شده است. ما محیط صحرا و بیابانهای ویران را در فیلمهای آخرالزمانی مثل مد مکس دیدهایم، یا فیلمهای موج نوی استرالیا، یا وسترنهای اسپاگتی. تازگیها هم که فیلم تلماسه آمده و از صحرا در ژانر علمی-تخیلی استفاده کرده است. این محیط چشمنواز و خیرهکنده و تهدیدآمیز بستری فوقالعاده برای روایت داستانهای جذاب و گیراست و فیلمسازها از هر فرصتی برای استفاده از آن بهره میگیرند.
در این مقاله نگاهی انداختهایم به ۱۰ تا از آزاردهندهترین و میخکوبکنندهترین فیلمهای ترسناکی که داستانشان در صحرا و بیابان میگذرد. شخصیتهای بختبرگشتهای که در این فیلمها میبینیم هیچ راه فراری ندارند و با طبیعتی بیرحم و خشک طرف هستند و هیچجوره نمیتوانند از چشمان دشمن پلیدشان پنهان شوند.
۱۰. انتقام (Revenge)
محصول: ۲۰۱۷
کارگردان: کورالی فارژا
بازیگران: ماتیلدا لوتز، کوین یانسنس، ونسن کولومب
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳%
این فیلم فرانسوی پر از خشونت و خون و خونریزی داستانی دربارهی انتقام تعریف میکند. دختری به نام جن (ماتیلدا لوتز) در صحرایی بی آب و علف با چند مرد درگیر میشود و حالا باید برای نجات جان خودش بجنگد. تماشای این فیلم به خاطر سطح بالای خشونتش برای هر کسی راحت نیست و اگر روحیهی لطیفی دارید، بهتر است سراغش نروید.
فیلم رفته رفته سمت فصل اوجی دیوانهوار و خونین میرود و تصاویری پیش چشمان شما میآورد که تا مدتها فراموشش نخواهید کرد.
۹. سرزمین مرزی (Borderland)
محصول: ۲۰۰۷
کارگردان: زِو برمن
بازیگران: رایدر استرانگ، مارتا هایگاردا، شان آستین
امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۷ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰%
سه دانشجوی جوان طی سفری به شهری مرزی در مکزیک، با فرقهای محلی مواجه میشوند که عقاید شیطانپرستانه دارند و قاچاقچی مواد مخدر هم هستند. اعضای این فرقه یکی از دانشجوها را میربایند تا در مناسک وحشتناک خودشان او را قربانی کنند. حالا دوستانش باید هر چه زودتر او را از چنگال این فرقه نجات دهند.
سه دانشجوی بختبرگشته به هوای خوشگذرانی و عشق و حال به این سفر آمده بودند، اما با مجموعهای از اتفاقهای حیرتانگیز و وحشتناک روبهرو شدند که زندگیاشان را برای همیشه عوض میکرد.
داستان فیلم تا حدودی با نگاه به ماجرایی واقعی روایت شده و به شکلی بیرحمانه با جلوههای بصری و صوتی دلخراشش به چشم و گوش و روح بینندگانش حمله میکنند. شخصیتهای نگونبخت فیلم در منطقهای دورافتاده و مرگبار گیر افتادهاند و راه فراری هم ندارند. البته آنها پایشان به فضای سربستهای باز میشود و شاید فکر کنید حداقل از خطرهای حیات وحش در امان هستند، ولی وقتی اعضای یک فرقهی متعصب شیطانپرست و تشنه به خون دورشان را گرفتهاند، هیچ امنیت و آسایشی انتظارشان را نمیکشد.
۸. محموله (Cargo)
محصول: ۲۰۱۷
کارگردان: بن هاولینگ، یولاندا رامکی
بازیگران:مارتین فریمن، سوزی پورتر، سایمون لندرز
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸%
در این فیلم ترسناک پسا آخرالزمانی، مارتین فریمن نقش پدری مستأصل و درمانده را بازی میکند که سعی دارد فرزند نوزادش را به مکان امنی برساند تا زنده بماند. اندی (مارتین فریمن) در دنیایی که مملو از زامبیها شده روستاهای استرالیا را در مینوردد تا فرد مطمئنی را برای مراقبت از نوزادش پیدا کند، چرا که خودش هم مبتلا به ویروس وحشتناک و مرگبار شده و وقت زیادی ندارد.
محموله احتمالا جدیترین نقشی است که مارتین فریمن تا الان بازی کرده و انصافا هم در آن خوش درخشیده و یکتنه فیلم را جلو میبرد. کارگردانان فیلم بن هاولینگ و یولاندا رامکی با رویکردی متفاوت سراغ یک فیلم آخرالزمانی زامبیمحور آمده و به جای تمرکز روی صحنههای پر زد و خورد اکشن، بیشتر به شخصیتها و درونیاتشان پرداختهاند. به همین دلیل محموله به نسبت دیگر فیلمهای ترسناک استرالیایی حسوحال متفاوتی دارد و عمیقتر به نظر میرسد.
پشت تمام زیباییهای مناظر، خطری جانکاه پنهان شده. از گلهی زامبیها تا مردم بازماندهای که به جنون رسیدهاند. صحرای استرالیا تعدادی از چشمنوازترین تصاویر را پیش چشمان بیننده میآورد و با دیدن فیلم در دنیایی بی آب و علف و تکاندهنده غرق میشوید.
۷. بیدار شدن در وحشت (Wake In Fright)
محصول: ۱۹۷۱
کارگردان: تد کاچف
بازیگران: گری باند، دونالد پلیسنس، چیپس رفرتی
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶%
کافی است جملهی تبلیغاتی این فیلم را بخوانید تا بفهمید با چه اثر غیرمتعارف و عجیبی طرف هستید: «نوشیدنی میخوای رفیق؟ میخوای دعوا کنیم؟ یه کم عرق و گرد و غبار میخوای رفیق؟ به جز این هیچی اینجا گیرت نمیآد.»
بیدار شدن در وحشت که سال ۱۹۷۱ اکران شد، داستان جان گرنت (گری باند) معلمی ساده و بیآزار را روایت میکند که طی ماجراهایی در صحرای استرالیا سرگردان میشود. بعد از اینکه تمام پولهایش را در یک بار محلی از دست میدهد، حالا باید به مردم بومی عجیب و بدذات آنجا امید ببندد و در گرمای کشندهی صحرا زنده بماند. جان با بدترین مردم این منطقه مواجه میشود و تا به خودش بیاید میبیند درگیر مراسم و مناسکی ترسناک شده و باید به شکار وحشیانهی کانگوروها مشغول شود و خیلی زود همه چیز از کنترلش در میآید.
بیدار شدن در وحشت را بهعنوان یکی از مهمترین فیلمهای موج نوی سینمای استرالیا میشناسند، فیلمی که ترس و وحشت صحرای استرالیا را به جهانیان نشان داد.
۶. تیغپشت (Razorback)
محصول: ۱۹۸۴
کارگردان: راسل مالکاهی
بازیگران: گرگوری هریسون، آرکی وایتیلی، کریس هیوود
امتیاز IMDb به فیلم: ۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۵۸%
وقتی گرازی وحشی در صحرای استرالیا آشوبی تمامعیار به پا میکند، یک مرد، یک شکارچی و یک کشاورز از همه چیز خودشان میگذرند تا این حیوان خونخوار را بگیرند. این فیلم راسل مالکاهی شاید خیلی ترسناک و دلهرهآور به نظر نرسد، ولی گراز غولآسایی که نشان میدهد تا مدتها فکر و ذکرتان را رها نخواهد کرد.
از همان صحنههای ابتدایی فیلم، تکلیف ما روشن میشود و میفهمیم که گراز هراسانگیز ماجرا با کسی شوخی ندارد و حتی به بچهها هم رحم نمیکند.
در کنار این هیولای ترسناک و جلوههای ویژهی پر از خون و خشونت، تیغپشت به خاطر خلق اتمسفری گیرا و تکاندهنده از صحرای استرالیا هم قابل تحسین است. برهوتی پر از دود و آزاردهنده میبینیم که شبیه محیطهای آخرالزمانی است. داستان این فیلم شاید غیرممکن و دور از ذهن باشد، ولی کارگردان و فیلمبردار آن جوری صحنهها را اجرا کردهاند که به محض دیدنش درگیر ماجراها میشوید و نمیتوانید از تصاویر چشم بردارید. جوری که تمام سؤالهای منطقی را فراموش میکنید و حیرتزده میشوید. آنها این صحرای بیپایان را جوری به تصویر کشیدهاند که فکر کنیم وجود گرازهای آدمخوار وحشی در آن اصلا عجیب و غیرواقعی نیست.
فیلم تیغپشت یک گراز وحشی را در داستانش آورده و به نحوی توانسته آن را تبدیل به ضدقهرمان و شخصیت شرور ماجرا کند، و این دستاورد کمی نیست.
۵. دوئل (Duel)
محصول: ۱۹۷۱
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
بازیگران: دنیس ویور، کری لوفین، ایمی داگلاس
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸%
اولین فیلم بلند استیون اسپیلبرگ یک اکشن تریلر جذاب و نفسگیر است که هنوز هم با لحظات تماشایی و خیرهکنندهاش تماشاگران را روی صندلی میخکوب میکند. دوئل تعلیق و تنش و هیجانی از جنس آروارهها دارد و اینجا به جای یک کوسه، تریلی غولآسایی را داریم که به دنبال قهرمان داستان افتاده.
دیوید من (دنیس ویور) در طول صحرایی بی آب و علف سفر میکند تا با یکی از مشتریهایش ملاقات کند، ولی به ناگاه یک تریلی بزرگ و تهدیدآمیز به دنبالش میافتد. البته که این تریلی یک راننده هم دارد، ولی در طول فیلم این قضیه اهمیت چندانی ندارد و یکی از فاکتورهای جذاب و هراسانگیز داستان هم ناشناس و نادیده بودن همین راننده است.
کامیونی که در فیلم دوئل میبینیم یک نیروی مهارناپذیر و مهیب و افسارگسیخته است که به نظر میرسد هیچچیز مانعش نمیشود و میخواهد تا آخر عمرش به دنبال شخصیت اصلی داستان بیفتد. دیوید دستش به هیچجایی بند نیست و دور و برش را برهوتی بیانتها گرفته و به خاطر همین، این کامیون یک شخصیت منفی مؤثر و بهشدت ترسناک از آب در آمده.
دوئل همیشه بهعنوان یک فیلم کالت و کلاسیک شناخته میشود که سکوی پرتاب یکی از مشهورترین و موفقترین و پولسازترین کارگردانهای تاریخ سینما شد و هنوز که هنوز است قدرت و جادوی خودش را از دست نداده.
۴. تپهها چشم دارند (The Hills Have Eyes)
محصول: ۱۹۷۷
کارگردان: وس کریون
بازیگران: مایکل بریمن، سوزان لانیر، دی والاس
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۶۵%
نسخهی اصلی و اولیهی تپهها چشم دارند به کارگردانی وس کریون، مادر تمام فیلمهای ترسناکی است که داستانشان در صحرا میگذرد. در این فیلم یک خانواده در مقابل قبیلهای از آدمخوارهای وحشتناک و غارنشین قرار میگیرند و باید برای حفظ جانشان درگیر نبردی خونین شوند.
سال ۲۰۰۶ الکساندر آجا کارگردان فرانسوی، این فیلم را بازسازی کرد و ایده و مضامینش را بیشتر از قبل گسترش داد. حالا در اینجا هیولاهای آدمخوار خودشان قربانی آزمایشهای هستهای بودند و کل ماجرا ابعاد پیچیدهتری به خودش میگرفت. بازسازی آجا خشونت و خون و خونریزی بیشتری هم داشت ولی همزمان به منبع اصلی وفادار مانده بود و لایههای درونی و تیره و تار آن را حفظ میکرد.
در هر دوی این نسخهها، چیزی که باعث شده ترسی فراگیر یقهی تماشاگر را بگیرد و ول نکند، محیط و اتمسفر ماجراست؛ صحرایی بیرحم و کثیف که تهدیدش کمتر از موجودات آدمخوار داستان نیست.
سال ۲۰۰۷ دنبالهای برای این بازسازی ساختند که بیشتر در دل تپهها و غارهای کویری میرفت، ولی همزمان از نقاط قوت فیلم اصلی کریون فاصله میگرفت و سمت و سوی نامشخصی میرفت.
۳. بینراهی (The Hitcher)
محصول: ۱۹۸۶
کارگردان: رابرت هارمون
بازیگران: روتگر هاور، سی توماس هاول، جنیفر جیسون لی
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۶۲%
روتگر هاور در این فیلم ترسناک که به ظاهر ترسناک نیست، یک نقشآفرینی بهیادماندنی و خیرهکننده به نمایش گذاشته و در نقش مسافر بینراهی داستان ظاهر شده است. جیم هالزی (سی توماس هاول) در جادهای بیابانی مشغول رانندگی است که با جان رایدر (هاور) برخورد میکند، مردی مرموز که کنار جاده ایستاده و منتظر است کسی از سر لطف سوارش کند. جیم کنار جاده نگه میدارد تا مسافر بینراهی را سوار کند، ولی خیلی زود متوجه میشود چیز پلید و شروری درون این مرد جریان دارد و با سوار کردنش اشتباه مهلکی مرتکب شده.
جیم به هر جان کردنی هست خودش را از دست مرد نجات میدهد، ولی ناخواسته با این کارش جرقهی حوادث غیرمنتظرهای را میزند که در جادهی بیابانی و پر از تهدید ادامه پیدا میکند و جان خیلیها را به خطر میاندازد.
روتگر هاور در کمتر نقشی به اندازهی این فیلم تهدیدآمیز و خطرناک به نظر رسیده، شخصیتی که هم شبیه ترمیناتور است و هم ویژگیهای ضدقهرمانهای فیلمهای اسلشر را دارد. جان رایدر نه انگیزهی منطقی و مشخصی دارد و نه میدانیم به دنبال چیست، فقط مدام با هالزیِ بیچاره بازی میکند و زندگیش را به هم میریزد.
همین ابهام و معمای حول شخصیتش باعث شده تا ترسناکتر از ضدقهرمانهای کلیشهای و معمول به نظر برسد. رایدر هیولایی توقفناپذیر است که هرچه جلوتر میرود آدمهای بیشتری را به قتل میرساند. از خانوادههای بیگناه گرفته تا مأمورهای پلیس و حتی معشوقهی جیم. همهاش هم به خاطر تفریح و لذت بردن خودش، بدون اینکه انگیزهی دیگری در کار باشد.
۲. تاماهاوک استخوانی (Bone Tomahawk)
محصول: ۲۰۱۵
کارگردان: اس کریگ زالر
بازیگران: کرت راسل، پاتریک ویلسون، متیو فاکس
امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱%
کمتر پیش میآید در فیلمی ژانر وسترن و ترسناک را با هم تلفیق کنند و نتیجهی خوبی بگیرند. در این میان فیلم تاماهاوک استخوانی ساختهی کرگ زالر واقعا پدیدهای است برای خودش چون به شکل عجیبی موفق شده هم فیلم ترسناک خوبی باشد و هم مؤلفههای وسترن را به بهترین شکل رعایت کند. داستان در غرب وحشی و طی سالهای آخر دههی ۱۸۰۰ میگذرد و قبیلهای از آدمخوارهای غارنشین را میبینیم که به شهری کوچک حمله میکنند.
کارگردان فیلم حتی پیش از اینکه این قبیلهی وحشتناک آدمخوار وارد ماجرا شوند، صحرایی نشان ما میدهد که به خودی خود ترسناک و تهدیدآمیز به نظر میرسد. در ادامه و وقتی هیولاهای دهشتناک داستان وارد فیلم میشوند، غارهایی تنگ و تاریک و سرشار از استخوان میبینیم و وحشتی مدام به جانمان میافتد.
مثل بهترین فیلمهای ترسناکی که در صحرا میگذرند، تاماهاوک استخوانی هم با هوشمندی از فضای برهوت و بیابان بیانتها به شکلی درست بهره میبرد، جوری که دنیای باز و گسترده و عظیم غرب وحشی هم مثل غارهای تاریک و نمورش هراسناک و آزاردهنده به نظر برسد.
۱. برکه گرگ (Wolf Creek)
محصول: ۲۰۰۵
کارگردان: گرگ مکلین
بازیگران: جان جارات، گرگ مکلین، اندی مکفی
امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۲ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز: ۵۴%
دره گرگ فیلم ترسناک واقعا ناراحتکننده و دلخراشی است که تماشایش روحیهای محکم میخواهد. سه نفر که به قلب صحرای استرالیا سفر کردهاند، در مکانی هولناک به اسم دره گرگ گم میشوند. تا اینکه مردی به نام میک تیلور به دادشان میرسد.
میک آنها را به کمپ خودش میبرد و پیشنهاد میدهد که ماشینشان را تعمیر کند، ولی خیلی زود وجه شیطانی و پلیدش رو میشود. این سه نفر را بیهوش میکند و برای ارضای حس بیمارگونهی خودش، آنها را اسیر نگه میدارد.
برهوت ویرانگر صحرای استرالیا مثل جهنمی وحشتناک است که این جوانهای بختبرگشته را در دل خودش زندانی کرده. آنها زیر دستان میک بدترین و دردناکترین شکنجهها را تحمل میکنند و هیچ راه نجاتی برای خودشان نمیبینند.
اینکه فیلم با نگاهی به یک فاجعهی دلخراش واقعی ساخته شده، همه چیز را چند پله ترسناکتر و آزاردهندهتر میکند.