نکاتی مهم برای خرید بهترین لپتاپ
در این گزارش، میخواهیم نکات مهم خرید لپتاپ در سال ۲۰۲۱ را مرور کنیم.
به گزارش موبوایران، لپتاپها نمیتوانند مانند اسمارتفونها، تغییرات کوچکی در زندگی شما ایجاد کنند. در طول تمام این سالها که اسمارتفونها در حال نفوذ به زندگی ما بودند و هر روز، زمان بیشتری با آنها صرف کردیم؛ لپتاپها هم تلاش کردند استعدادهای خود را شکوفا کنند.
عمر باتری شگفتانگیز و صفحهنمایش بسیار عالی و شفاف، دیگر جزو ویژگیهای ثابت لپتاپها شده است. کارتهای گرافیکی این دستگاهها تنه به پیسی زده و شما میتوانید به یک قیمت مقرونبهصرفه، لپتاپی برای گیمینگ فول اچدی خریداری کنید. لپتاپها هنوز از صفحهکلید کامل و تاچپد برخوردار هستند؛ ویژگی که هیچ گوشی هوشمندی ندارد و هر روز هم لپتاپها این مزیت خود را بهتر میکنند.
این افزایش قابلیتها و استعدادهای لپتاپ، باعث بزرگ شدن بازار آنها و تنوع بیشتر شده است. اگر بخواهید یک لپتاپ خریداری کنید؛ قطعا سردرگم خواهید شد؛ چون مجموعه وسیعی از لپتاپهای با قیمت مناسب ولی مشخصات خوب برای مصارف اداری یا بازی پیدا میکنید. به علاوه، لپتاپهای ۲ در ۱، کرومبوکها و اولترابوکها هم هستند و شاید بخواهید یکی از اینها را خریداری کنید.
در این نوشته، میخواهیم ابتدا نکات مهم خرید لپتاپ در سال ۲۰۲۱ را مرور کنیم و بعد سراغ معرفی مختصر بهترین لپتاپهای دنیا در سال ۲۰۲۱ میرویم:
بودجه خود را ارزیابی کنید: چقدر باید خرج کنم؟
بازار مملو از لپتاپهای کامل ولی با قیمت زیر ۵۰۰ دلار است. بسیاری از این لپتاپها برای کارهای روزمره مانند تایپ و کار با ورد، چک کردن ایمیل و وبگردی مناسب هستند. البته، همه مدلها برای وبگردی با دهها برگه باز شده مرورگر وب مناسب نیستند و باید این نکته را در نظر داشته باشید.
اگر میتوانید تا ۱۰۰۰ دلار هزینه کنید؛ تقریبا به تمام ویژگیهای یک لپتاپ مدرن و پیشرفته امروزی دسترسی پیدا خواهید کرد. مثلا، میتوانید لپتاپی بخرید که شاسی آلومینیومی باریک و مستحکم داشته باشد؛ از نمایشگر ۴K با قابلیت لمسی و بسیار واضح لذت ببرید؛ پردازندهها و کارت گرافیک قدرتمند و باتریهایی که تمام روز تا شب دوام میآورند!
نکته مهم در این محدوده قیمتی این است که باید انتخاب کنید کدام ویژگی مهمتر است؟ ممکن است بخواهید لپتاپی با صفحهنمایش ۴K لمسی یا درایو SSD ترابایتی بخرید. این دو ویژگی را نمیتوانید با هم در یک لپتاپ زیر هزار دلاری پیدا کنید.
اگر بودجه جیب شما تا ۲۰۰۰ دلار و بیشتر را جواب میدهد؛ تقریبا میتوانید هر ترکیبی از ویژگیهایی که دوست دارید یا بدانها نیاز خواهید داشت را انتخاب کنید. فراموش نکنید که همچنان قوانین فیزیکی بر این لپتاپها حاکم است و شما نمیتوانید یک لپتاپ گیمینگ قدرتمند انتخاب کنید ولی انتظار داشته باشید که سبک و نازک باشد.
شرکتها برای کنترل دمای سختافزار لپتاپ، مجبور هستند از انواع روشهای سرمایشی و خنککننده استفاده کنند که به وزن و حجم لپتاپها میافزاید.
لپتاپهای تجاری با قابلیت مدیریت فناوری اطلاعات؛ مدلهایی که عمدتا توسط شرکتهای اچپی، دل و لنوو ساخته میشوند؛ پویایی قیمتگذاری خاصی داشته ولی کمی گرانتر هستند. معمولا در این لپتاپها همه ویژگیها با هم یکسان است و بر اپلیکیشنهای سازمانی مدیریت اطلاعات یا ویژگیهای امنیتی مانند سنسور اثر انگشت و تشخیص چهره و همینطور کیفیت ساخت مقاومتر تاکید دارند.
به کدام سیستمعامل روی لپتاپ نیاز دارید؟
اکثر لپتاپهایی که در بازار دیده میشود؛ ویندوز ۱۰ را اجرا میکنند؛ جز اینکه یک لپتاپ از اپل انتخاب کرده باشید. اما معروفترین محصول مایکروسافت لزوما مناسبترین سیستمعامل برای همه مردم نیست. به لطف ارتقای سیستمعامل کروم گوگل در سالهای اخیر، لپتاپهای ارزانقیمت کرومبوک میتوانند جایگزین خوبی برای مدلهای ویندوزی در هر سطح قیمتی باشند. گرانترین لپتاپهای غیرویندوزی حدود ۱۰۰۰ دلار است. اگر دنبال یک گزینه بزرگتر و حرفهایتر هستید که به جای ویندوز ۱۰ استفاده کنید؛ باید سراغ لپتاپهای مکبوک بروید.
امروزه، لپتاپهای مبتی بر سیستمعامل کروم، جایگزین اصلی برای لپتاپهای ویندوز ۱۰ ارزانقیمت هستند. یک کرومبوک میتواند برای افرادی که فقط با لپتاپ فیلم تماشا میکنند؛ با اسناد آفیس کار دارند؛ وبگردی کرده و باید ایمیلهای خود را پاسخ دهند یا با صفحات گسترده کار کنند؛ انتخاب خوب و باارزشی باشد.
در یک کرومبوک، ویژگیهای اصلی یک لپتاپ سنتی که همان صفحهکلید و تاچپد است را خواهید داشت و سرویس ابری مانند گوگل درایو، بیشتر نیازهای ذخیرهسازی شما را برطرف میکند. با خرید یک کرومبوک میانرده با صفحهنمایش فول اچدی (۱۰۸۰p) میتوانید قدرت پردازشی بیشتر و ویژگیهای مدرنتر و بهروزتری هم داشته باشید ولی همچنان هزینه زیادی نکنید.
برای افرادی که نیازهای مشابهی دارند ولی میتوانند بودجه بیشتری برای خرید لپتاپ بگذارند؛ یک مکبوک اپل گزینه خوبی است. هیچکدام از اعضای خانواده مکبوک ارزان نیستند و شما با فرض اینکه میتوانید در macOS کارهای روزانه خود را انجام دهید؛ سراغ این سری از لپتاپها بیایید. مزایای لپتاپهای مکبوک کم نیست و شما یک طراحی صنعتی و محکم، عمر باتری فوقالعاده، تعداد زیادی برنامه برای مدیریت همهچیز از جمله محتواهای چندرسانهای و همگامسازی با سرویس ابری آیکلاود و سایر دستگاههای اپل را خواهید داشت.
مکبوک پروها نیز برای تولیدکنندگان محتوا مناسب هستند. با مشخصاتی مانند صفحهنمایش رتینا ۱۶ اینچی و پردازنده نهایتا Core i9 اینتل میتوانید بهترین لپتاپ دنیا را داشته باشید. مهمترین اشکال لپتاپهای مک، عدم پشتیبانی کامل از صفحهنمایش لمسی است که در دستگاههای مختلف ویندوز و کرومبوک شاهدش هستیم.
یک لپتاپ مبتنی بر ویندوز، امکان دسترسی به گستردهترین طیف نرمافزارها، از جمله اکثر بازیهای AAA را میدهد. برای مکاواس، عناوین بازی کمتری منتشر شده است و برای سیستمعامل کروم، تعداد بازیهای بسیار محدودی ارائه شده است که آن هم قابلیت اجرا در مرورگر وب کروم را دارند. بنابراین، سیستمعامل ویندوز بالاترین انعطافپذیری را در فرم فکتور خود دارد و اگرچه کرومبوکها دارای طرحهایی با صفحهکلید تاشو یا جداشدنی هم هستند تا به عنوان تبلت استفاده کنید ولی در ویندوز، انتخابهای شما بسیار بیشتر و طرحهای فیزیکی انعطافپذیرتری یافت میشود.
اندازه و وزن ایدهآل شما چیست؟
اکثر افرادی که دنبال یک لپتاپ همهمنظوره هستند؛ باید لپتاپی را انتخاب کنند که حدود نیم اینچ ضخامت داشته باشد و وزن آن ۳ پوند و کمتر بشود. به طور کلی، اینها حداکثر ابعاد و وزنی است که یک لپتاپ میتواند داشته باشد تا بتوان از آن به عنوان یک لپتاپ اولتراپورتابل یا کاملا قابل حمل استفاده کرد. برای اکثر کاربران، قابلیت حمل یک ویژگی کلیدی است و باید وجود داشته باشد تا حداکثر لذت و استفاده را ببرند.
هدفگذاری برای وزن و ضخامت، در بیشتر موارد، اندازه صفحهنمایش لپتاپ را به ۱۳ و ۱۴ اینچ محدود میکند؛ اگرچه چند مدل لپتاپ ۱۵ اینچی و حتی بزرگتر در دسته اولترابوکها شاهد هستیم. در این مدلها میتوانید یک لپتاپ سنتی با درب تاشو یا یک لپتاپ ۲ در ۱ را پیدا کنید. لپتاپهای ۲ در ۱ دارای یک لولا هستند که صفحهنمایش را ۳۶۰ درجه چرخانده و میتوان از آن به عنوان یک تبلت موقت استفاده کرد. حتی میتوانید لپتاپ را به شکل یک چادر برای تماشای فیلم درآورید.
برخی از لپتاپهای ویندوزی و کرومبوک دارای صفحهنمایش کوچکتری مانند ۱۰ و ۱۱ اینچ هستند. برخی از این مدلها به معنای واقعی کلمه لپتاپ نیستند و بیشتر تبلتهایی با صفحهکلید قابل جدا شدن هستند. جز در مواردی خاص که دنبال یک لپتاپ/تبلت یا سبکترین لپتاپ ممکن است؛ بهتر است از خرید این مدلها اجتناب کنید. این مدلها از اکثر دستگاههای قابل حمل خوب ۱۳ اینچی سبکتر هستند و وزنی کمتر از ۲ پوند دارند ولی در تبلت بودن به خوبی آیپد اپل نیستند و در لپتاپ بودن، به خاطر صفحهکلید جداشدنی، برای تایپ و استفادههای طولانی روزانه جوابگو نیستند.
در نهایت، ما لپتاپهای غولپیکر ۱۷ اینچی هم داریم که بیشتر برای تولیدکنندگان محتوا و گیمرها مناسب بوده و کاملا تجربه کار با یک دسکتاپ را منعکس میکنند. برخی مدلها میتوانند بیش از ۸ پوند باشند و از ضخامتی بیش از یک اینچ بهره ببرند. اگر واقعا دنبال یک لپتاپ گیمینگ هستید و نیازی ندارید که هر روز لپتاپ را با خود از خانه خارج کنید؛ سراغ خرید یک لپتاپ ۱۷ اینچی بروید. در غیر این صورت، همان لپتاپهای ۱۵ اینچی بهترین گزینه هستند.
چه نوع صفحهنمایش لپتاپی نیاز دارید؟
در دهه گذشته، صفحهنمایش لپتاپها متراکمتر شده و پیکسلهای بیشتری در یک ناحیه مشخص جمع میشوند. این ویژگی باعث شده متنها واضحتر، تصاویر روشنتر و اغلب با رنگهای بهتر و عمیقتری شاهد باشیم. تراکم صفحهنمایش گاهی اوقات برحسب پیکسل در هر اینچ (ppi) اندازهگیری میشود اما مشخصات اصلی که متمایزکننده صفحهنمایش لپتاپ است؛ وضح تصویر آن است که به صورت افقی در عمودی بیان میشود.
اکثر لپتاپهایی که قیمتشان ۵۰۰ دلار و بیشتر است؛ صفحهنمایشهایی با حداقل وضوح فول اچدی دارند. نمایشگرهایی هم که به ۱۰۸۰p شناخته میشوند؛ دارای وضوح ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ پیکسل یا در موارد معدودی ۱۹۲۰ در ۱۲۰۰ پیکسل هستند و معمولا از پنل LCD بر پایه فناوری IPS ساخته شدند. کیفیت صفحهنمایشهای IPS متفاوت است ولی اگر از زاویهای مایل به صفحه یا زاویهای خیلی خارج از دید به نمایشگر نگاه کنید؛ کیفیت تصاویر بالایی دارند و به این مزیت شناخته میشوند.
نمایشگرهای TFT نوع دیگر از صفحهنمایشهای لپتاپها هستند که روی مدلهای مدرن امروزی و غالبا گیمینگ شاهد هستیم و در صورت عدم مشاهده، بخشهایی از محتوا، به شکلی تاری نمایش داده میشوند و برای اشتراکگذاری محتوا بسیار مناسب هستند.
لپتاپهای ارزان قیمت مبتنی بر سیستمعامل ویندوز و کروم؛ غالبا نمایشگرهایی از جنس TFT ولی با وضوح پایین (۱۲۸۰ در ۷۲۰ پیکسل و ۱۳۶۶ در ۷۶۸ پیکسل) دارند؛ به این معنی که متنها و رنگها به طور بسیار واضحی نمایش داده نمیشوند و شاید به کیفیتی که در گوشی یا تلویزیون شاهد بودید؛ نباشند. اگر روی کیفیت تصویر حساس نیستید؛ یک صفحهنمایش با وضوح پایین میتواند در هزینههای شما صرفهجویی زیادی بکند.
برای دریافت واضحترین متنها و درخشانترین رنگها، میتوانید به دنبال نمایشگرهای بالاتر از فول اچدی بروید. در حال حاضر، بسیاری از لپتاپهای رده بالا دارای نمایشگرهای ۴K (معمولا ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ پیکسل) هستند. این صفحهنمایشها عمدتا از فناوری IPS مشابه پنلهای فول اچدی استفاده میکنند ولی تعداد کمی هم از آنها به فناوری OLED مجهز شدند. نمایشگرهای اولد بسیار روشن و شفاف، همانند نمایشگرهای تلفنهای هوشمند هستند و عموما برای تماشای فیلم عالی هستند.
چه صفحهنمایش OLED بخواهید و چه LCD یا TFT، اگر قصد دارید از لپتاپ در اتاقهای با نور روشن یا در فضای باز استفاده کنید؛ باید مطمئن شوید که حداکثر روشنایی پنل ۵۰۰ نیت است.
آیا باید یک صفحهنمایش لمسی بخرید؟
اگر میخواهید در ویندوز ۱۰ و کروم از صفحهنمایش لمسی استفاده کنید؛ باید دنبال یک لپتاپ با قابلیت لمسی باشید و حتی یک قلم دیجیتال برای نوشتن و طراحی بخرید. برخی از لپتاپهای ویندوز ۱۰ در دو نسخه لمسی و غیرلمسی عرضه میشوند؛ بنابراین باید با دقت مشخصات محصولی که میخواهید خریداری کنید را بخوانید.
صفحهنمایشهای براق معمولا از قابلیت لمسی برخوردار هستند؛ در حالیکه اکثر صفحهنمایشهای مات که برای فیلتر کردن تابش نور محیط طراحی شدند؛ لمسی نیستند.
از آنجایی که بسیاری از لپتاپهای گیمینگ از صفحهنمایش مات سود میبرند؛ بنابراین یافتن یک لپتاپ لمسی در این رده بسیار سخت است. لپتاپهای گیمینگ که گرانقیمتتر از حد معمول هستند؛ صفحهنمایشهایی با نرخ تازهسازی بالا ارائه میدهند. گیمرهای حرفهای که شدیدا دوست دارند تصاویری با کیفیت و وضوح بالا ببینند؛ سراغ مدلهایی با صفحهنمایش ۱۲۰ هرتزی میروند.
پیش از اینکه سراغ خرید یک لپتاپ گیمینگ با نرخ تازهسازی بالا بروید؛ مطمئن شوید پردازنده گرافیکی شما از بازیهای رده بالا با نرخ تازهسازی مورد نظر شما پشتیبانی میکند. صفحهنمایش لپتاپهای استاندارد دارای نرخ تازهسازی صفحه ۶۰ هرتز هستند و اگر بازیهایی که میتوانید اجرا کنید؛ حداکثر از نرخ ۶۰ هرتز پشتیبانی میکنند؛ بنابراین خرید صفحهنمایش با رفرش ریت بالا بیفایده است.
به کدام پردازنده لپتاپ نیاز دارید؟
اکثر لپتاپهای سبک و قابل حمل هزار دلاری، از پردازندههای اینتل Core i5 و Core i7 یا پردازندههای کمتر رایج Ryzen 5 و Ryzen 7 ایامدی استفاده میکنند. همه این لپتاپها، برای کارهای محاسباتی قدرت کافی دارند. به یاد داشته باشید که اعدا در پردازندهها، نشاندهنده تعداد هستههای پردازشی بیشتر، حداکثر سرعت کلاک بالاتر و گاهی اوقات مالتیترد (multithreading) است.
با مالتیترد، هر هسته پردازنده میتواند دو مجموعه از دستورالعملهای نرمافزاری را به طور همزمان اجرا کند. نرمافزارهای مدرن طوری طراحی شدند که از حداکثر تعداد هستههای پردازنده استفاده کنند؛ بنابراین میتوانند روی تراشههای مالتیترد سریعتر اجرا شوند.
با این حال، لپتاپهای اقتصادی معمولا از پردازندههای سری A شرکت ایامدی یا Ryzen 3 و اینتل سلرون و Core i3 و Pentium سود میبرند. این پردازندهها معمولا ۲ یا ۴ هسته پردازشی جداگانه دارند. در آن سو، پردازندههای پرقدرت اینتل Core i9 یا سری ایستگاه کاری Xeon با هشت هسته پردازشی و بیشتر وجود دارند.
صرفنظر از اینکه یک لپتاپ دارای چه پردازندهای است؛ معمولا این پردازنده برای مصرف انرژی و تولید گرمای کمتر نسبت به همتای دسکتاپ خود طراحی شده است. پردازندههای لپتاپ اینتل در جدیدترین لپتاپهای سبکوزن، معمولا ۱۵ وات برق یا کمتر مصرف میکنند ولی مدلهای دسکتاپ ۴۵ وات و حتی بیشتر مصرف انرژی دارند.
لپتاپهای گیمینگ از پردازندههای قویتری استفاده میکنند و معمولا با علامت H در نام مدل CPU نشان داده میشوند. این پردازندهها به سختافزار خنککننده نیاز دارند و انرژی بیشتری مصرف خواهند کرد. در عوض، کارایی این پردازندههای نزدیک به مدلهای دسکتاپ است. در بازار، پردازندههای لپتاپ H از دو شرکت اینتل و ایامدی یافت میشود. ورود به مشخصات جزئیتری پردازندههای لپتاپ، میتواند شما را عمیقا درگیر کند.
آیا به کارت گرافیک مجزا نیاز دارید؟
یک پردازنده گرافیکی (GPU) که در CPU تعبیه شده است و به عنوان پردازنده گرافیکی متجمع یا IGP برای اکثر لپتاپهای روزمره کاملا مناسب است. اگر در مشخصات لپتاپ، به اینتل HD Graphics یا UHD Graphics یا Iris اشاره شده است؛ منظورشان کارت گرافیک مجتمع در پردازنده اینتل (Radeon Graphics در ایامدی) است. در IGP پردازنده، حافظه یا هر دو به اشتراک گذاشته میشود. معمولا، مقدار حافظه موجود در تراشه گرافیکی مجتمع ثابت است و افزایش میزان حافظه سیستم منجر به بهبود کارایی گرافیکی نمیشود.
اکثر گیمرها میخواهند یک GPU با منابع سختافزاری مجزا داشته باشند. حتی یک پردازنده گرافیکی مجزای ارزان قیمت، نسبت به یک پردازنده گرافیکی مجتمع، در هنگام اجرای بازیهای سهبعدی مزیت بسیار زیادی دارد. توجه داشته باشید که برخی از لپتاپها دارای راهحلهای گرافیکی ارزانقیمتی مانند سری GeForce MX هستند که نسبت به راهحلهای IGP بسیار بهتر بوده ولی برای بازیهای سطح بالا مناسب نیستند. گیمرهای حرفهای و سختپسند، دنبال آخرین پردازندههای گرافیکی GeForce RTX هستند.
در لپتاپهای گیمینگ، سطح GPU مورد نیاز شما به نرخ فریمی که میخواهید بازیهای را در صفحهنمایش اجرا کنید یا نوع بازیهایی که انجام میدهید؛ بستگی دارد.
چه مقدار ذخیرهسازی و حافظه نیاز دارید؟
اکثر لپتاپهای رده بالای از درایوهای SSD برای ذخیرهسازی اطلاعات استفاده میکنند. چون سرعت خواندن و نوشتن اطلاعات روی درایوهای SSD بسیار سریعتر از HDD است؛ پس اساسدیها بهترین و رایجترین درایوهای ذخیرهسازی اطلاعات در لپتاپها هستند. میزان خرابی درایوهای SSD نیز کمتر است و ماندگاری و امنیت بیشتری دارند.
برخی از لپتاپها، بهویژه مدلهایی که دارای شاسی بزرگتر بوده و برای گیمینگ مناسب هستند؛ با هر دو نوع درایو عرضه میشوند: یک درایو SSD کوچک برای نصب و استفاده سیستمعامل، اپلیکیشنهای ضروری و بازیها و یک درایو HDD بزرگ برای ذخیرهسازی اطلاعات، فایلهای بزرگ و سایر اپلیکیشنها و بازیها. این مدل لپتاپها برای غالب کاربران مناسب هستند؛ به شرط اینکه هزینه آن را داشته باشید.
در نظر داشته باشید همه درایوهای SSD لپتاپها دارای فناوری یکسانی نیستند و به یک شکل ساخته نمیشوند. درایوهای SSD مدرن از استاندارد سریعتر PCI Express NVMe بهره میبرند و نسبت به مدلهای قدیمیتر با استاندارد SATA که کندتر هستند؛ کارایی بهتری دارند. باز هم هر دو نوع SSD گفته شده بهتر از مدل سوم بسیار کند eMMC هستند که در ساخت درایوهای حافظه فلش و کامپیوترهای ارزانقیمت یافت میشود. اگر لپتاپ شما دارای ۳۲ گیگابایت، ۶۴ گیگابایت یا احتمالا ۱۲۸ گیگابایت فضای ذخیرهسازی است؛ احتمالا دارای اساسدی eMMC بوده که از یک هارددیسک سنتی باز هم بهتر است.
حداکثر فضای ذخیرهسازی که اکثر خریداران لپتاپ باید در نظر بگیرند؛ ۲۵۶ گیگابایت است. این میزان فضای ذخیرهسازی برای یک سیستمعامل امروزی و اپلیکیشنهای بزرگی مانند آفیس کافی است. افرادی که دارای حجم زیادی عکس و ویدئو هستند یا میخواهند چندین بازی بزرگ نصب کنند؛ باید سراغ گزینههای ۵۱۲ گیگابایتی بروند. در لپتاپهای سطح بالا، شاهد فضاهای ذخیرهسازی ۱ ترابایت و حتی بیشتر با ترکیبی از SSD و HDD هستیم. دقت کنید که فضای بالاتر به ویژه در SSD، به طور سرسامآوری هزینهها را افزایش میدهد.
در حالیکه درایو SSD برای ذخیرهسازی اطلاعات است؛ حافظه رم با کمک پردازنده، اپلیکیشنها را اجرا میکند و ظرفیت آن در کارایی سیستم تاثیر مستقیمی دارد. اپلیکیشنهای ساده با یک رم ۸ گیگابایت به خوبی اجرا میشوند و لپتاپهای میانرده با ۱۶ گیگابایت رم عرضه میشوند که تقریبا برای بسیاری از برنامههای کاربردی سنگین کافی است. باید توجه داشته باشید که لپتاپی بخرید تا در آینده هم نیازهای شما را از نظر رم و اجرای برنامهها، پاسخ دهد. هرچقدر رم لپتاپ شما بیشتر باشد (البته تا به اندازهای)؛ میتواند برای اجرای همزمان چندین برنامه گرافیکی، بازی ویدئویی و باز کردن دهها برگه مرورگر وب مناسبتر باشد.
یک لپتاپ اقتصادی ویندوز ۱۰ با ۴ گیگابایت رم برای کارهای چندوظیفهای ضعیف عمل میکند و از آن سو، داشتن یک لپتاپ رده بالا با بیش از ۱۶ گیگابایت رم برای معدود افرادی مانند گرافیستها و تولیدکنندگان محتوا مناسب خواهند بود. در کرومبوکها نیز این شرایط حاکم است و اگرچه طوری ساخته شدهاند که به منابع محاسباتی کمتری نیاز دارند ولی باز در چند وظیفهگی و کارهای مستعد حافظه زیاد مانند وبگردی با دهها برگه باز شده مرورگر وب، ضعیف عمل میکنند.
به چه نوع ارتباطات و درگاههایی نیاز دارید؟
اگر قصد دارید از تاچپد، صفحهنمایش لمسی و صفحهکلید لپتاپ خود به عنوان ابزارهای اصلی کنترلی استفاده کنید؛ در بیشتر اوقات به چیزی بیشتر از اتصال آداپتور برق نیازی ندارید. اکثر لپتاپها دارای اتصالات بلوتوث و وایفای هستند تا به اینترنت وصل شوید یا یک هندزفری را به لپتاپ متصل کنید.
آخرین استاندارد وایفای ۸۰۲.۱۱ax است که به وایفای ۶ نیز شناخته میشود (البته استادارد Wi-Fi 6E نیز منتشر شده ولی هنوز فراگیر نشده است) و اگر نیاز به یک اتصال وایفای و اینترنت پرسرعت دارید؛ گزینه خوبی است و میتواند خیال شما را از بابت وایفای راحت کند. در لپتاپهای قدیمیتر، استاندارد ۸۰۲.۱۱ac رایج است و از نظر هزینهای، مقرونبهصرفهتر است. سعی کنید از لپتاپهای با وایفای ۸۰۲.۱۱b/g/n دوری کنید چون کاملا از رده خارج شده و سرعت اتصال شما بسیار پایین و غیرقابل استفاده خواهد بود.
گیمرهای حرفهای تمایل دارند یک لپتاپ با کارت شبکه Killer Networks خریداری کنند؛ چون به طور دقیقتری امکان نظارت و کنترل بر ترافیک شبکه دستگاه برای بازیهای ویدئویی و سایر اپلیکیشنها را فراهم میکند. کاربران تجاری و گیمرها به یک درگاه شبکه اترنت LAN نیز احتیاج دارند تا از طریق کابل شبکه به مودم یا روتر وصل شوند.
برخی لپتاپها درگاه شبکه اترنت را به صورت یک درگاه کامل یا تاشو ارائه میکنند و در برخی مدلها شاهد یک آداپتور مبدل در جعبه هستیم که درگاه USB را به اترنت و برعکس تبدیل میکند. برخی مدلها هم فقط مبتنی بر ارتباطات بیسیم هستند و هیچ گزینهای برای استفاده از ارتباطات سیمی ندارند.
درباره سایر ارتباطات ضروری یک لپتاپ، باید نیازهای خود را روی کاغذ آورده و نیم نگاهی به ضخامت لبههای لپتاپ انتخابی داشته باشید. اگر میخواهید یک درایو ذخیرهسازی اطلاعات خارجی به لپتاپ وصل کنید؛ باید به نوع و تعداد درگاههای USB توجه کنید. برخی لپتاپها دارای هر دو درگاه یواسپی Type-A و Type-C هستند.
Type-A کانکتور مستطیل شکل آشنایی است که برای چندین دهه مورد استفاده قرار میگیرد ولی Type-C کانکتوری کوچکتر، بیضی شکل و گاهی اوقات برای شارژ لپتاپ استفاده میشود.
لپتاپهای ارزانقیمت فقط دارای درگاه Type-A هستند که برای دنیایی که در آن Type-C رو به افزایش است؛ یک ضعیف محسوب میشود. لپتاپهای مدرنتر و با طراحی نازکتر و جدید دارای درگاههای Type-C هستند و از درگاه Type-A پشتیبانی نمیکنند و شما نیاز به یک دانگل برای اتصال دستگاه Type-A خود به لپتاپ دارید.
اگر خروجی ویدئو برای شما اهمیت دارد؛ حتما بررسی کنید یک درگاه HDMI داشته باشد؛ بهویژه اینکه اگر تصمیم دارید لپتاپ خود را به تلویزیون، مانیتور دسکتاپ و سیستمهای ارائه و کنفرانس آنلاین وصل کنید. در برخی لپتاپها شاهد micro HDMI و mini DisplayPort هستیم که فضای کمتری میگیرند ولی به کابلهای خاص خودشان هم نیاز دارند.
عکاسان از یک اسلات داخلی SD یا microSD برای راحتی در انتقال عکسهای دوربین به روی فضای ذخیرهسازی هارددیسک استقبال میکنند. توجه کنید یک بریدگی امیتی برای بستن کابل فیزیکی به لپتاپ بسیار مفید است. معمولا، قفلهای امنیتی به دو دسته Kensington-cable و Noble-lock تقسیم میشوند. مطمئن شوید نوع قفل امنیتی لپتاپ با کابل مورد نظر شما سازگاری داشته باشد.
چقدر عمر باتری نیاز دارید؟
اکثر لپتاپها میتوانند یک روز کامل دور از پریز برق باشند؛ حتی زمانی که از آنها برای فعالیتهای سنگینی مانند پخش ویدئوی اینترنتی استفاده میکنید. یک استثنا وجود دارد؛ یک لپتاپ با صفحهنمایش ۴K و یک پردازنده قدرتمند احتمالا بیش از ۸ ساعت دوام نمیآورد و اکثر لپتاهای گیمینگ نیز زودتر از این مقدار شارژ خالی میکنند. وقتی در حال اجرای بازیهای سنگین رده بالا هستید که فشار زیادی به GPU وارد میکنند؛ لپتاپهای بازی خیلی سریعتر از حالت عادی باتری خالی میکنند.
عمر باتری لپتاپها بسیار متفاوت است و برخی اوقات یک لپتاپ میانرده عمر باتری خوبی دارد و برعکس یک لپتاپ رده بالا ضعیف عمل میکند. بیشتر اوقات، تست و ارزیابی عملی لپتاپها میتواند نشان دهد چقدر شارژ نگه میدارند و بستگی زیادی هم به نحوه استفاده شما از آن لپتاپ دارد.
بهترین لپتاپ برای کار و تماشای ویدئو: Dell XPS 13 (9310)
یک شاسی بزرگ و مدرن، صفحهنمایش زیبا و پردازنده قدرتمند Tiger Lake اینتل باعث شده تا لپتاپ Dell XPS 13 به بهترین لپتاپ قابل حمل امروزی تبدیل شود. از جمله مزایای دیگر این لپتاپ، آداپتور شارژ سریع یواسپی و عمر باتری زیاد است.
بهترین لپتاپ برای کارهای روزانه با قیمت ارزان: MSI Modern 14
با قیمت زیر ۵۰۰ دلار یک لپتاپ مقرونبهصرفه عالی برای کارهای روزانه است. این لپتاپ از عمر باتری قابل قبول، درگاههای به اندازه و کیفیت ساخت مناسبی برخوردار است و شاسی آلومینیومی با صفحهکلید دارای نور پسزمینه دارد.
بهترین لپتاپ برای انعطافپذیری در وبگردی و کار با ویرایشگرهای متنی: Acer Chromebook Spin 713
صفحهنمایش لمسی با نسبت تصویر ۳:۲ مربعی، کرومبوک اسپین ۷۱۳ ایسر را به یک لپتاپ مناسب برای کارهای سبک تبدیل کرده است. درگاه HDMI دارد و از درایو SSD با فناوری eMMC سود میبرد.
بهترین لپتاپ برای علاقهمندان به صفحهنمایش بزرگ و قیمت پایین: Dell Inspiron 16 Plus (7610)
صفحهنمایش ۱۶ اینچی و ۳K، پردازنده سری H اینتل، کارت گرافیک انویدیا GeForce RTX و ترکپد عالی از این لپتاپ یک گزینه بسیار خوب برای بازیهای سبک و تولید محتوا ساخته است. قیمت این لپتاپ هم مناسب و حدود هزار دلار است.
بهترین لپتاپ برای مسافرتهای فرست کلاس و کسبوکار لوکس: HP Spectre x360 14
صفحهنمایش OLED کشیده و باشکوه، طراحی شیک و کارایی خوب، از این لپتاپ اچپی یکی از بهترین دستگاههای قابل تبدیل ساخته است. قلم قابل شارژ و کلیدهای میانبر برای ابزارها و نرمافزارهای مختلف دارد.
بهترین لپتاپ برای بروز خلاقیت در حرکت: Microsoft Surface Pro 8
مایکروسافت سرفیس پرو ۸ یک دستگاه انقلابی ۲ در ۱ نیست اما بزرگترین ارتقاها در چند سال اخیر را به دست آورده است که شامل یک نمایشگر بزرگتر، بازطراحی جذاب شاسی و بهبود کارایی است.
بهترین مکبوک برای کاربران اپل با مناسبترین قیمت: Apple MacBook Air 2020
مکبوک ایر M1 کارایی به مراتب بسیار بهتری نسبت به مدلهای قبلی دارد و در برخی موارد با مکبوک پرو M1 رقابت میکند. با هزینهای ۹۹۹ دلار این بهترین مکبوکی است که میتوانید با سیستمعامل macOS بخرید.
بهترین لپتاپ گیمینگ در حال حرکت: Acer Predator Triton 300 SE
ایسر Predator Triton 300 SE با طراحی تمیز و کارایی بالایی برای گیمینگ، از کارت گرافیک RTX 3060 بهره برده و قیمت مناسب ۱۴۰۰ دلاری در میان لپتاپهای گیمینگ برخوردار است.
بهترین لپتاپ برای گیمرهای حرفهای: Alienware m17 R4
گیمرهای حرفهای و سختپسند که میخواهند بالاترین کارایی را برای بازیهای ویدئویی به دست بیاورند؛ لپتاپ Alienware m17 R4 با مجموعهای از ویژگیها و قیمت ممتاز یک لپتاپ گیمر رویایی است. رفرش ریت بالا، کیفیت ساخت و صفحهکلید مکانیکی منحصربهفرد تنها برخی از مزایای این دستگاه هستند.
بهترین لپتاپ برای مدیران تجاری که باید سبک سفر کنند: Lenovo ThinkPad X1 Carbon Gen 9
یک لپتاپ فوقالعاده قابل حمل که برای مدیران تجاری و سفرهای کاری قابل تحسین است. صفحهکلید جهانی، درگاههای HDMI و USB-A و Thunderbolt 4، مجهز به مودم ۴G و ۵G، عمر باتری بالا و کارایی سریع و هوشمندانه!
بهترین لپتاپ گرافیستهای دو بعدی: HP ZBook Firefly 15 G8
یک دستگاه باریک برای گرافیستهای حرفهای و سازندگان دو بعدی. یک صفحهنمایش ۴K، عمر باتری بالا، گواهینامه ISV، دارای نسخه ۵G و درگاههای ارتباطی کامل.
بهترین لپتاپ برای سفرهای تجاری زیاد: Lenovo Flex 5G
کارایی مشابه یک کامپیوتر شخصی دارد. با ارتباطات ۵G ادغام شده تا همیشه به اینترنت وصل شده و سرعت دانلود فوقالعادهای به دست میدهد. عمر باتری فقالعادهای برای سفرهای طولانی و مکرر دارد و مبتنی بر پردازنده سری ۸cx اسنپدراگون است.