فیلمهای فوق العاده یک دهه اخیر که در کمال شایستگی در باکس آفیس شکست خوردند

به گزارش موبوایران، در عملکرد مناسب یک فیلم در باکس آفیس فاکتورهای بسیاری موثر هستند. هزینه تولید، تعداد کپی ها و تبلیغات، موضوع خود فیلم، کارگردان، ستارگانی که به پروژه وصل هستند، کمپین بازاریابی قوی همه از عواملی هستند که در موفقیت تجاری یک فیلم پس از اکران موثر هستند. در شرایطی که هزینه ساخت فیلم ها دائماً در حال افزایش است، ریسک شکست در باکس آفیس نیز بیشتر از هر زمان دیگری احساس می شود. در یک دهه گذشته، برخی از بهترین و شناخته شده ترین فیلمسازان متحمل برخی از بدترین شکست های باکس آفیسی در دوران کاری خود شده اند.

بسیاری فیلم های خوش ساخت بوده اند که علیرغم نقدهای مثبت منتقدان، در باکس آفیس عملکرد مناسبی نداشته و مورد استقبال توده سینماروها قرار نگرفته اند اما همچنان ارزش توجه سینمادوستان را دارند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با ۹ فیلم خوش ساخت و قوی دهه ۲۰۱۰ آشنا کنیم که علیرغم شکست در باکس آفیس، فیلم های قوی و تحسین شده ای هستند.

می خواهیم شما را با 9 فیلم خوش ساخت و قوی دهه 2010 آشنا کنیم که علیرغم شکست در باکس آفیس، فیلم های قوی و تحسین شده ای هستند.

۹- Hugo (2011)

نامه عاشقانه و احساسی مارتین اسکورسیزی به تولد سینما در فیلم Hugo بین ۱۵۰ تا ۱۷۰ میلیون دلار هزینه داشت اما در سینماهای داخلی آمریکا تنها ۷۴ میلیون دلار فروش داشته و با نزدیک به ۹۰ میلیون دلار ضرر مواجه شد. علیرغم این شکست تجاری، فیلم Hugo هم اکنون امتیاز ۹۳ درصد را ار وبسایت راتن تومیتوز، ۷.۵ را در IMDb و ۸۳ را در متااسکور در اختیار دارد. فیلم Hugo به دلایل مختلف باید با استقبال بهترین مواجه می شد. اول اینکه، استفاده فزاینده اسکورسیزی از تصاویر سه بعدی بسیار پیشرفته و بازسازی جاه طلبانه پاریس در اوایل قرن بیستم واقعاً جذاب است.

دوم اینکه این فیلم حیرت کودکانه شخصیت هوگو کابرت را در خود دارد در شرایطی که او اطلاعات بیشتری در مورد یکی از پیشگامان صنعت سینما، جرج ملیس، بدست می آورد. این فیلم سرگرم کننده و آموزشی است و نامزدی اسکار در بخش فیلمبرداری و جلوه های ویژه نشان از جذابیت و کیفیت واقعی این فیلم دارد.

۸- John Carter (2012)

با ضرری بین ۱۲۹ تا ۲۲۵ میلیون دلار بسته به گزارش های مختلف، فیلم John Carter از دیزنی یکی از بدترین موارد شکست تجاری فیلم های پر هزینه در یک دهه اخیر است. اما با امتیاز ۶.۶ در IMDb، امتیاز ۵۲ درصد در راتن تومیتوز و ۵۱ در متااسکور، واکنش ها به فیلم نشان می دهد که کیفیت آن دستکم بالاتر از سطح متوسط قرار داشته و شایستگی یک فرصت دیگر را دارد.

فیلم John Carter که به خاطر عدم انسجام و داستان غیراورجینالش مورد نقد قرار گرفته از تیم بازیگری خوب، طراحی بصری فوق العاده، جلوه های ویژه دیدنی و صحنه های اکشن بسیار قوی برخوردار است. فیلم John Carter به یک شانس دوباره برای دیده شدن و تحسین جنبه های مثبتش که الهام بخش فیلم های دیگری شده است نیاز دارد که شایسته آن نیز هست.

۷- The Good Dinosaur (2015)

در حالی که بسیاری توافق دارند انیمیشن The Good Dinosaur کمی پایین تر از استاندارد کلی استودیو پیکسار است، این فیلم به شکلی غیرمنصفانه در سال ۲۰۱۵ در باکس آفیس نادیده گرته شد. این فیلم بسیار جذاب، شیرین و خانوادگی با بودجه ای حدوداً ۲۰۰ میلیون دلاری ساخته شده و نزدیک به ۹۰ میلیون دلار ضرر به دیزنی تحمیل کرد. با این وجود، این انیمیشن در وبسایت راتن تومیتوز امتیاز ۷۶ درصد و امتیازهای ۶.۷ و ۶۶ را به ترتیب در IMDb و متااسکور کسب کرده است که نشان می دهد ارزش هنری این فیلم از عملکردش در باکس آفیس بهتر بوده است.

The Good Dinosaur به خاطر طراحی بصری چند زمینه ای، حس شوخ طبعی جذاب، شخصیت های دوست داشتنی، ایستر اگ های باحال و داستان هوشمندانه اش برای خانواده های جوان شایسته یک شانس دوباره است. همانند بسیاری از بهترین فیلم های کودکانه در گذشته، The Good Dinosaur به اهمیت دوستی و خانواده به شکلی می پردازد که بر طبق انتظارات مخاطبان جوان هدف گذاری شده پیش نمی رود.

۶- The Man From U.N.C.L.E. (2015)

در حالی که فیلم King Arthur: Legend of the Sword ساخته گای ریچی نیز می توانست در این جایگاه قرار گیرد، فیلم قبل تر او با نام The Man From U.N.C.L.E. یک بمب باکس آفیس ناامید کننده تر بود. انتخاب یک سریال تلویزیونی متعلق به دهه ۱۹۶۰ برای اقتباسی سینمایی نشان داد که تصمیمی ناعاقلانه برای جذب توجه جوانان بوده که به از دست رفتن بیش از ۸۰ میلیون دلار منتهی شد. اما این فیلم همچنان در IMDb امتیاز ۷.۳ و در راتن تومیتوز امتیاز ۶۸ درصد را کسب کرده که نشان می دهد کیفیت فیلم بسیار بهتر از عملکردی است که در گیشه داشته است.

این فیلم که به خاطر سبک پرتحرکش، انرژی هیجان انگیز و جلوه های بصری باکیفیتش مورد تحسین قرار گرفته به خاطر سکانس های اکشن مملو از جذابیتش که شبیه فرانچایز Mission: Impossible است و همچنین بازی گیرای هنری کاویل شایسته یک شانس دیگر است. پرداخت دقیق ریچی به جزییات تاریخی، طراحی لباس بسیار دیدنی و دیالوگ های بامزه رد و بدل شده بین شخصیت های اصلی فیلم بسیار منحصربفرد است.

۵- The BFG (2016)

با یک رمان منبع بسیار محبوب از رولد دال و موفق ترین کارگردان تاریخ سینما در پشت دوربین، فیلم تحسین شده The BFG ساخته استیو اسپیلبرگ در تابستان ۲۰۱۶ یک شکست تجاری غیرمنتظره بود. با یک بازی بسیار باحرارت و تاثیرگذار از مارک رایلنس، بازگیر برنده جایزه اسکار، در نقش غول معروف داستان، این فیلم قطعاً به یک شانس دیگر نیاز دارد، به ویژه وقتی به امتیاز ۷۴ درصدی در راتن تومیتوز و ۶۶ در متااسکور برای این فیلم نگاه می کنیم.

تکنولوژی مسحور کننده موشن پیکچر این فیلم یکی از بهترین دلایل برای تماشای دوباره The BFG است، در شرایطی که اسپیلبرگ همیشه پیشگام استفاده از گجت های مکانیکی پیشرفته در سینما بوده است. این فیلم برای تمامی اعضای خانواده قابل درک است و به شکلی جادویی که تنها از اسپیلبرگ بر می آید، حتی از رمان منبع خود نیز پیشی می گیرد.

۴- Allied (2016)

در حالی که فروش فیلم های جنگی همواره کار دشواری بوده است، قدرت ستارگی بازیگران برنده جایزه اسکاری مانند برد پیت و ماریون کوتیارد باید موفقیت یک فیلم جنگی را تضمین کند. با داشتن رابرت زمکیس در نقش کارگردانی که برخی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینما را کارگردانی کرده، شکست تجاری فیلم Allied در سال ۲۰۱۶ بیش از پیش تعجب برانگیز بود. هزینه ساخت فیلم نزدیک به ۸۵ میلیون دلار بود اما فیلم موفق نشد نیمی از این هزینه را نیز در باکس آفیس بازگرداند. فیلم Allied بین ۸۰ تا ۹۰ میلیون دلار بسته به تورم ضرر به سازندگانش وارد کرد، علیرغم اینکه نقدهای مثبتی به خاطر دو بازیگر اصلی دریافت کرده و امتیازهای ۷.۱ در رتبه بندی IMDb، امتیاز ۶۰ در متااسکور و راتن تومیتوز برای این فیلم ثبت شده است.

فیلم Allied لیاقت یک شانس دوم را دارد زیرا حاوی سبک روایی کلاسیکی است که به حیله های بی کیفیت و پیچش های داستانی غیرلازم تکیه ندارد. این فیلم به ابزارهای بدون تاریخ مصرفی وابسته است که باعث بالا رفتن کیفیت یک فیلم می شوند و داستان جذاب، کارگردانی بی نقص و شیمی سوزان بین دو ستاره سینما نیز از دیگر نقاط قوت فیلم هستند. این فیلم ها با گذشت زمان بیش از پیش محبوب شده و برای زنده ماندن در آینده به کمی حمایت نیاز دارند.

۳- Blade Runner 2049 (2017)

علیرغم عملکرد ضعیف در باکس آفیس، علاقه و حمایت گسترده از Blade Runner 2049 نشان می دهد که باید تجدید نظری در مورد دیدگاه ها به این فیلم صورت گیرد. این فیلم ساخته دنیس ویلنوو یکی از بزرگ ترین بمب های باکس آفیس دهه اخیر است که ساخت آن بیش از ۱۵۰ میلیون دلار هزینه داشته و در فروش سینمایی بیش از ۸۰ میلیون دلار ضرر به سازندگان خود تحمیل کرد. با این وجود، Blade Runner 2049 در راتن تومیتوز امتیاز بالای ۸۸ درصد و در متااسکور و IMDb به ترتیب امتیازهای ۸۱ و ۸۰ را کسب کرده است.

علیرغم شکست تجاری، این فیلم به خاطر استفاده فوق العاده اش از نور و سایه توسط راجر دیکینز فیلمبردار برنده جایزه اسکار، بازگشت هیجان انگیز ریک دکارد به این فرانچایز بعد از ۲۵ سال، سناریوی غیرقابل پیش بینی از همپتون فرانچر و مایکل گرین و استادی تکنیکی ویلنوو به عنوان کارگردان، شایسته یک شانس دیگر است. Blade Runner 2049 همچنین از معدود دنباله هایی است که با برداشتن شخصیت ها و تم های اصلی و توسعه آن ها برای قابل درک بودن برای مخاطبان امروزی، به منبع اصلی خود جلوه تازه ای می بخشد.

۲- Terminator: Dark Fate (2019)

به خاطر نتایج ضعیف و خسته کننده دیگر فیلم های ترمیناتور بود که Terminator: Dark Fate نزدیک به ۱۲۰ میلیون دلار در باکس آفیس ضرر کرد و به یکی از بزرگ ترین شکست های تجاری یک دهه اخیر تبدیل شد. در حالی که سینماروها استقبال چندانی از این فیلم نداشتند، کسانی که به تماشای آن نشستند از چیزی که می دیدند راضی بودند و امتیاز ۷۰ درصد در راتن تومیتوز و ۶.۲ در IMDb موید این موضوع است.

فیلم Terminator: Dark Fate فرانچایز ترمیناتور را در مسیری جدید به پیش می برد در حالی که همزمان به دو فیلم اورجینال موفق این سری ادای احترام می کند. همچنین در این فیلم حال و هوای باشکوه بلاک باستری و اکشنی که در فیلم های قبلی وجود نداشت را باز می گرداند. اما فیلم به شکلی ناعادلانه مورد بی مهری توده سینماروها قرار گرفت علیرغم اینکه لیندا همیلتون در نقش شخصیت نمادین سارا کانر بازگشته و پایانی احساسی با آرنولد شوارتزنگر داشت که به بهترین فیلم این فرانچایز، Judgment Day، اشاره داشت.

۱- Deep Water Horizon (2016)

به خاطر اتفاق واقعی که فیلم بر اساس آن ساخته شده بود و موضوع بسیار مهم حفاظت از محیط زیست، فیلم Deep Water Horizon باید افراد بیشتری برای تماشای این فیلم به سینماها می رفتند. با بازی های قوی از بازیگرانی سرشناس، این فیلم با دقتی حیرت انگیز، نشت ویرانگر نفت از سکوی نفتی بریتیش پترولیوم در آوریل ۲۰۱۰ را روایت می کند. بر اساس بودجه ساخت و عملکرد ضعیف در باکس آفیس، Deep Water Horizon نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار ضرر به سازندگانش وارد کرد اما علیرغم این شکست تجاری، این فیلم همچنان در وبسایت راتن تومیتوز امتیاز بالای ۸۳ درصد را در اختیار داشته و در IMDb و متااسکور نیز امتیازات ۷.۱ و ۶۸ را کسب کرده است.

کرت راسل، جان مالکوویچ و مارک والبرگ همگی بازی هایی بی نقص و جذاب از خود ارائه می دهند که با تنش های موجود در واقعیت ماجرا و حال و هوای یک فیلم اکشن مربوط به بلایای طبیعی به خوبی ترکیب شده و همزمان با فراهم کردن یک تجربه تماشای جذاب برای بیننده، به موضوعی بسیار مهم در مورد محیط زیست می پردازد. علاوه بر این، تنش و تعلیق بی نقص و گیرای فیلم توسط پیتر برگ، کارگردان، به بهترین شکل ارائه شده که مخاطب را همواره نیم خیز روی صندلی اش نگه می دارد.