اولین مصاحبه با فرامرز صدیقی پس از انتشار عکس دردناک او: حرفی برای گفتن ندارم

در چند روز گذشته پس از آن که پرویز پرستویی عکسی از فرامرز صدیقی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد همه توجه ها به سمت این بازیگر پیشکسوت جلب شده است.

خبر را برای من بخوان

به گزارش سایت طلا، در عکسی که چندی پیش توسط پرویز پرستویی از فرامرز صدیقی پخش شد نشان می دهد که در این سال ها هیچ یک از اهالی سینما به او سرنزده است و او به شدت بیمار و رنجور به نظر می رسد.

خبرنگاران برنا به سراغ این بازیگر رفتند و مصاحبه خود را اینگونه نقل می کنند که " پس از اطلاع‌رسانی پرویز پرستویی درباره این روزهای فرامرز صدیقی به سراغ او رفتیم تا از زبان خودش بشنویم که این روزها را چگونه می‌گذراند. روز سه‌شنبه نهم آذر ماه به خیابان محل زندگی این بازیگر پیشکسوت رفتیم و بر خلاف همیشه خبری آن مرد تنهای عصا به دست در مقابل خانه‌اش نبود.

به همین دلیل در گفت‌وگو با چند تن از همسایه‌ها جویای حال او شدیم و اکثراً در حالیکه این بازیگر قدیمی را "آقا فرامرز" صدا می‌زدند تأکید داشتند که او هر روز تنها بدون اینکه تمایل به ارتباط برقرار کردن با کسی داشته باشد، مقابل خانه‌اش ساعاتی را می‌گذراند، با این تفاسیر عجیب بود که در این روز خبری از فرامرز صدیقی نبود و ما که به خیال حضور او خود را آماده گفت‌وگو کرده بودیم چاره‌ای جز انصراف از این تصمیم نداشتیم اما پس از چند دقیقه شرایط برای گفت‌وگو مهیا شد و فرامرز صدیقیان درخواست ما برای گفت‌وگو را در چند جمله کوتاه پاسخ داد که خود گویای گلایه‌های بسیاری بود.

فرامرز صدیقی در پاسخ به خبرنگار برنا، برای گفت‌وگویی درباره دلایل دوری او از سینما و تلویزیون گفت: من میلی به صحبت ندارم و نمی‌خواهم درباره هیچ موضوعی صحبت کنم. ما در کشورمان بیش از سه میلیون بازیگر داریم که من فکر می‌کنم صحبت کردن با آن‌ها برای رسانه‌ها بهتر باشد، به شما پیشنهاد می‌دهم به سراغ همان بازیگرها بروید.

اصغر نعیمی، کارگردان سینما هم در این باره نوشت: آخرین بار آقای صدیقی را چند ماه پیش دیدم، حال ایشان شکر خدا خوب بود. فقط صراحتاً گفتند علاقه‌ای به کار بازیگری ندارند و در مدت اخیر هم پیشنهادهای خوبی را رد کرده‌اند. الآن هم انتشار این عکس از جانب هر کسی که بوده را نمی‌پسندم، چون آقای صدیقی آن طور که من دیدم، در شرایطی نیستند که نیاز به ابراز ترحم و دلسوزی داشته باشند، فقط حساب خود را با سینما تسویه کرده و دوست دارد مثل مردم عادی زندگی کند. باقی احوال هم که مربوط به گذر زمان است و طبعاً عکس الان هر کس با ۳۰ سال پیش او متفاوت است و اسباب حسرت می‌شود.