بر کسی پوشیده نیست که تلاش برای اینکه فرزندانتان از یک روال و چهارچوبی پیروی کنند کار آسانی نیست. حتی ساده ترین کار می تواند به یک جرو بحث ناامید کننده تبدیل شود. بسیاری از والدین می خواهند سیستم بهتری داشته باشند، اما نمی دانند باید چکار کنند، اینجاست که نمودارهای برچسبی وارد می شوند.
بسیاری از والدین به این سیستم سوگند یاد می کنند، چرا که فرزندانشان یاد گرفته اند چگونه مسئولیت پذیر باشند و وظایف روزانه یا هفتگی خود را درونی کنند. به اندازه کافی ساده به نظر می رسد: یک کار را کامل کنید، با یک برچسب جایزه بگیرید.
اما، ممکن است این راه درستی برای آموزش به بچه ها نباشد که چگونه کار درست را انجام دهند. اریکا ریشر روانشناس، در مقاله ای در آتلانتیک بیان می کند که خانه ها پس از آن به «اقتصاد پاداشی» تبدیل می شوند. او در ادامه توضیح می دهد:
"هر سیستمی که اقتصاد پاداشی دارد و یک مدل تبادلی را برای رفتار خوب ترویج میکند، بچهها همیشه انتظار پاداش برای رفتار خوب خود دارند و مردد هستند که «آن را رایگان انجام بدهند»".
آیا ضرر آن بیشتر از فایده اش است؟چیزی که به عنوان عاملی شروع می شود تا کودکان را وادار به انجام کارهای خانه و وظایفشان کند، سپس به نیاز وسواس گونه به گرفتن جایزه تبدیل می شود. پس از آن بسیاری از کودکان از انجام کار امتناع می ورزند مگر اینکه با یک برچسب، جایزه دریافت کنند.
رایشر توضیح خود را اینطور ادامه میدهد: «نگرش مشکلساز کودکانی که در اقتصاد پاداشی بزرگ میشوند این است که دائما می پرسند «چه چیزی برای من مفید است؟» پاسخی قابل پیشبینی که در واقع آن نیروهای نامرئی هستند که نحوه عملکرد انسانها را شکل میدهند، سیستمی معامله ای و بازاری متشکل از پرداخت ها، بدهی ها، قراردادها و مشتریان.»
اساساً به جای اینکه به بچهها یاد بدهیم کار درست را انجام دهند، نمودارهای برچسبی به آنها میآموزند که اگر سیستمی را دستکاری کنند تا به اندازه کافی به آنها پرداخت کند، بدون اینکه دیگران را در نظر بگیرند به هر چیزی که میخواهند میرسند.
در حالی که این سیستم ها ممکن است برای برخی از خانواده ها خوب کار کنند، اما شاید ارزش آن را داشته باشد که به کودکان خود آموزش دهیم، وظایف خود را بدون پاداش انجام دهند.