به گزارش سایت طلا،بعد از جام ملتهای آسیا ۲۰۰۰ لبنان، علی دایی کاپیتان بیچون و چرای تیم ملی فوتبال ایران بود که به واسطه تعصب مثالزدنی، هیچ مسابقه ملیای را از دست نمیداد و در حدود ۸۰ بازی بهعنوان کاپیتان برای تیم ملی به میدان رفت.
بعد از خداحافظی شهریار فوتبال ایران، بازوبند تیم ملی به مهدویکیا رسید و موشک فوتبال ایران، در جام ملتهای آسیای ۲۰۰۷ مالزی و بعد از آن مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی، کاپیتان تیم ملی بود؛ با خداحافظی مهدویکیا از تیم ملی و با روی کار آمدن افشین قطبی و به وجود آمدن اختلافات میان این سرمربی و علی کریمی، بازوبند تیم ملی در بازیهای ۲۰۱۱ قطر، به جواد نکونام رسید.
با حذف تیم ملی از این رقابتها، کارلوس کیروش به سرمربیگری تیم ملی ایران رسید و با حضور این مربی تراز اول دنیا، بازیکنانی که بخاطر اختلاف با قطبی از تیم ملی خداحافظی کرده بودند، فکر بازگشت به سرشان زد و علی کریمی و فرهاد مجیدی اعلام کردند مشکلی برای همراهی تیم ملی ندارند.
کارلوس کیروش نیز از تصمیم ملی پوشان اسم و رسمدار سرخابی استقبال کرد و ابتدا علی کریمی و در اردوهای بعدی فرهاد مجیدی را به تیم ملی دعوت کرد. علی کریمی، رهبر مرد پرتغالی در زمینِ تیم ملی بود که در دیدار با ماداگاسکار و همچنین دو مسابقهی مرحله دوم از انتخابی جام جهانی ۲۰۱۴ برابر مالدیو، بازوبند کاپیتانی را بر بازو داشت، اما بعد از آن و در مرحله نخست گروهی این رقابتها، داستان تغییر کرد.
تیم ملی ایران در دو مسابقه مقابل مالدیو به برتریهای ۴ بر صفر در ورزشگاه آزادی و یک بر صفر در زمین حریف رسید تا به دور سوم مقدماتی و مرحله گروهی صعود کند که در این دو بازی و دیدارهای قبل از آن، کریمی کاپیتان تیم ملی بود.
نکونام که بخاطر عدم قرار گرفتن مسابقاتِ دور دوم انتخابی جام جهانی در تقویم فیفا، اجازه باشگاه اوساسونا اسپانیا برای حضور در اردوها و بازیهای تیم ملی مقابل مالدیو در روزهای یکم و ششم مردادماه ۹۰ را نداشت، نخستین بازی رسمی خود در زمان سرمربیگری کیروش را در مرحله گروهی انتخابی جام جهانی ۲۰۱۴ برابر اندونزی انجام داد و اتفاقا درخشش قابل توجهی داشت، اما دعوت نکونام به اردوی تیم ملی سرآغازی بود بر اعلام خبری عجیب از اردوی تیم ملی: «انتخاب جواد نکونام بهعنوان کاپیتان اول تیم ملی!»
در آن زمان بسیاری از سرمربیان داخلی لیگ و پیشکسوتان فوتبال به این تصمیم معترض شدند و مدعی بودند کیروش با این کار به کسوت و سابقه ملیپوش با سابقهای چون علی کریمی توهین کرده است؛ هرچند در آن زمان خود علی کریمی در خصوص این اتفاق سکوت کرد، اما با مصاحبههایی که نکونام و کریمی در آینده داشتند، مشخص شد که اختلاف وجود داشته و قابل کتمان نیست.
در مصاحبه بعد از بازی با اندونزی که اولین کاپیتانی نکونام در حضور کریمی محسوب میشد، علی کریمی به این مساله اشارهای نداشت و ترجیح داد در مورد بازیهای بعد تیم ملی صحبت کند، اما نکونام در مصاحبه ای کوتاه گفت:«کیروش در مورد کاپیتانی توضیح داده است. من هم مشکلی با علی کریمی نداشتم و ما مثل دو دوست و دو داداش در این مورد حرف زدیم. کریمی لطف بزرگی کرد و من افتخار میکنم که کاپیتانی برای بازیکنان ارزشی ندارد. حضور نفراتی مثل کریمی و مجیدی اتفاق مهمی در تیم ملی است و امیدوارم این مجموعه ما بتواند در بازیها خوش بدرخشد چون اسمها نیستند که در زمین بازی میکنند.»
اما دیری نپایید که نکونام در مصاحبه ای تازه و با اشارهای کوتاه به علی کریمی گفت:«فردای روز بازی چند روزنامه ورزشی خریدم. هر کدام یک نیشی به ما زده بودند انگار من بازوبند کاپیتانی را به زور از بازوی علی کریمی کشیده بودم بیرون!»
این مصاحبه نکونام شاید به معنای این بود که ورزشینویسان به واسطه علاقهای که به کریمی دارند، از او انتقاد کردهاند؛ هرچند علی کریمی در این خصوص هم سکوت کرد و بعد از خداحافظی از تیم ملی در زمان کیروش و حتی پس از اختلافات شدید با این سرمربی، راجع به موضوع کاپیتانی لب به سخن نگشوده بود؛ موضوعی که در بین فوتبالیستهای تیم ملی هم به علامت سؤال بزرگی تبدیل شده بود که چرا بازوبند کاپیتانی باید از بازیکنی مثل کریمی با آن همه سابقه ملی و باشگاهی در سطح اول دنیا گرفته شود به بازیکنی داده شود که لااقل از نظر سابقه ملی، در شرایط بالاتری قرار ندارد؟
با این حال علی کریمی در قسمت جدید برنامه «یازده» همراه با مجتبی جباری، پرده از این اتفاق برداشت و در خصوص گرفتن بازوبند از او و دادن آن به نکونام در زمان کیروش صحبت کرد. وقتی خداداد عزیزی که در نقش مجری برنامه قرار دارد، از کریمی در مورد بازوبند کاپیتانی سوال کرد، مجتبی جباری زودتر از کریمی به سوال خداداد پاسخ داد و گفت: «کارلوس کیروش طی مراسمی عجیب و غریب بازیکنان تیم ملی را دور هم جمع کرد و علی کریمی را نشاند و جواد نکونام را نشاند، نیم ساعت چهل دقیقهای سخنرانی کرد و همه موارد را گفت، ناگهان یک دستش را روی شانه کریمی گذاشت و یک دست هم روی شانهی نکونام و گفت کاپیتان تیم از این به بعد جواد نکونام است، در حالی که اصلا نمیتوانست چنین کاری را انجام دهد و من فکر میکنم میدانست که در آینده با علی به مشکل میخورد و از طرفی جواد نکونام زبان اسپانیایی بلد بود و با او هم زبان به حساب میآمد، اما به نظر من نکونام نباید این موضوع را قبول میکرد هرچند کیروش از این کارها زیاد انجام داد.»
وقتی خداداد از کریمی خواست واکنشش به این موضوع را بیان کند، علی کریمی گفت: «طبیعی است که در همه جای دنیا بازیکن قدیمیتر و با سابقهتر کاپیتان میشود؛ قبل از یکی از بازیهای دوستانه بود که از طریق دوستان متوجه شدم کیروش در نشست مطبوعاتی گفته کاپیتان تیم من فرد دیگری(نکونام) است و من هم بهخاطر اینکه تیم ملی دچار حاشیهای نشود، سکوت کردم؛ هرچند بعدها بسیاری از اهالی فوتبال گفتند که چرا سکوت کردی و به آنها گفتم همین شماهایی که الان در مورد سکوتم میپرسید، اگر حرفی هم میزدم میگفتید که حاشیه ایجاد کردی و باید سکوت میکردی. فدراسیون فوتبال وظیفه داشت در آن زمان واکنش نشان بدهد، اما روز به روز نسبت به کیروش ذلیلتر و ضعیفتر میشدند. من در تیم باشگاهی دیدم مربی کاپیتان را عوض کند و بازیکن کمسابقه را کاپیتان کند، اما این که در تیم ملی چنین چیزی به وجود بیاید را به شخصه هرگز ندیده بودم. بعد از علنی شدن این اتفاق، جواد نکونام در اردوی پیش از بازی به اتاق من در هتل آمد و گفت علی جان بگذار این بازی را من کاپیتان باشم و از بازی بعدی مجددا بازوبند را به تو برمی گردانم، اما هنوز آن بازی بعدی نرسیده!»