به گزارش سایت طلا، حتی مهاجرت از شهری به شهری دیگر نیز می تواند شما را تا سرحد افسردگی با غم غربت و دلتنگی درگیر کند اما آیا این احساسات کمکی به شما در زندگی می کنند؟
از جمله علائمی که با این «درد» همراه است میتوان به فکر کردن دایمی به خانه، مدام گریستن، اضطراب شدید، ضربان قلب نامنظم، بیاشتهایی، بیخوابی و حتی احساس خستگی دایمی اشاره کرد.
برخی از روانشناسان، نوستالژی را نوعی «روانپریشی مهاجر»، «اختلال اجباری سرکوبگر ذهنی» یا «بازگشت به گذشته» میدانستند که با علایمی چون حس فقدان، غم و اندوه و در نهایت افسردگی بروز داده میشود.
امروزه پزشکان و روانشناسان همچون گذشته با حس دلتنگی و غم غربت مانند نوعی اختلال روانی برخورد نمیکنند. اما این پدیده همچنان توجه و علاقهشان را به خود جلب کرده است.
حس دلتنگی و غم غربت، احساساتی هستند که عناصر منفی و مثبت را همزمان با خود دارند و اینکه نوستالژی ترکیبی از غم و شادی است و در نهایت به فرد کمک میکند با موفقیت صحنه منفی زندگیاش را بهکناری گذاشته و وارد صحنهای مثبت از زندگی شود.
در واقع مهمترین مزیت داشتن حس دلتنگی و غربت، توانایی ایجاد تاثیر مثبت، تقویت پیوندهای اجتماعی و افزایش عزت نفس است.
حس دلتنگی، تجربهای است که به ما کمک میکند خود و وجودمان را بهتر بشناسیم و تمام احساس و هویتمان را از گذشته تا آینده یکپارچه کنیم و این حس باعث میشود بدانیم میخواهیم در آینده چگونه باشیم.
غرق شدن در افکار نوستالژیک میتواند اثر منفی روانشناختی تنهایی را کاهش دهد. در واقع فرد وقتی به خاطرات و روزهای خوب گذشته خود فکر میکند میتواند اعتمادبهنفس زندگی در زمان حال و آینده خود را افزایش داده و تشویق به ادامه مسیر شود. در عین حال چرخههای حس تنهایی در او کاسته میشوند.
بنابراین وقتی ذهنمان به مرور خاطرات گذشته میپردازد، بهتر است به خودمان اجازه احساس این تجربه تلخ و شیرین را بدهیم تا از فواید روانی آن بهرهمند شویم.