این ۸ نشانه به شما می‌گوید رابطه را تمام کنید

فارغ از این که چند سال یا چند ماه با یک نفر بوده‌اید، همیشه سخت می‌توان تشخیص داد که چه زمانی باید به روابط با شریک عاطفی خود پایان داد. چه می‌شود اگر پشیمان شوید؟

خبر را برای من بخوان

خبرفوری نوشت: فارغ از این که چند سال یا چند ماه با یک نفر بوده‌اید، همیشه سخت می‌توان تشخیص داد که چه زمانی باید به روابط با شریک عاطفی خود پایان داد. چه می‌شود اگر پشیمان شوید؟ چه می‌شود اگر او واکنشی وحشتناک داشته باشد؟ و چگونه می‌توان تفاوت میان نیاز به وقفه‌ای کوتاه را با نیاز به قطع رابطه تشخیص داد؟

گرچه تفاوت در عادات و علایق افراد با شریک زندگی شان لزوما مشکل‌ساز نخواهد بود، اما اگر درباره بنیان‌های مزبور با هم اختلاف نظر دارید، شاید نشانه‌ای آشکار از آن باشد که برای یکدیگر ساخته نشده‌اید.

پایان بخشیدن به رابطه‌ای عاطفی وقتی پیچیده‌تر می‌شود که افراد دیگر، مانند کودکان یا دوستان مشترک، نیز درگیر باشند. ولی اگر احساس می‌کنید به گونه‌ای روزافزون خسته و درمانده شده‌اید، یا شاید تشخیص داده‌اید آنقدر که فکر می‌کردید با شریک عاطفی خود همخوان نیستید، قطع رابطه عاطفی احتمالا برای هر دوی شما تصمیم درستی خواهد بود.

چنان که متخصصان و روانشناسان روابط عاطفی گفته‌اند، این ۸ نکته، نشانه‌هایی از فرا رسیدن زمان خاتمه دادن به رابطه است.

۱. تمام مکالمات منفی است

جیمز پریس، متخصص روابط عاشقانه، اشاره می‌کند که اگر نمی‌توانید با شریک خود درباره هیچ موضوعی بی‌آن که به بحث و جدل بکشد حرف بزنید، علامتی بزرگ برای ضرورت خارج شدن از رابطه است.

او می‌گوید: «عصبانیت و منفی بودن از علایم مشکلاتی است که عمیقا میان شما و شریط عاطفی‌تان ریشه دوانده است و ممکن است بدان معنی باشد که اوضاع نهایتا خیلی آسیب‌رسان خواهد شد. شاید بخواهید به خاطر خود و طرف مقابل، پیش از آن که کار به آنجا برسد، به رابطه پایان دهید.»

۲. با سوءاستفاده جسمی، جنسی، کلامی، یا احساسی مواجه هستید

مدلین میسون رانتری، روانشناس و مربی روابط عاطفانه، می‌گوید اگر هر گونه‌ای از سوءاستفاده و آزار را در رابطه خود تجربه کردید، علامت اخطار واضحی است که باید به رابطه پایان دهید.

او توضیح می‌دهد: «درباره اتفاقی تک‌موردی صحبت نمی‌کنم که یک بار وقتی عصبی بودید، تصادفی کسی را از نظر کلامی آزار دادید (البته چنین حوادثی نیز باید بررسی شوند) بلکه درباره رفتاری صحبت می‌کنم که مرتب‌تر و به ویژه به صورت سازمان یافته رخ‌می‌دهد و آن رفتار، انعکاسی از شخصیت فرد و ناتوانی او در کنترل احساسات و خواسته‌های خود است.»

اگر می‌بینید جلو خویشاوندان و دوستان در حال توجیه کردن رفتارهای بد شریک خود هستید، نشانه دیگری از آن است که رابطه شما به مرحله‌ای زهرآگین رسیده است. خانم رانتری می‌افزاید: «به نظرم این نشانه‌ای آشکار است که باید به رابطه خاتمه دهید.»

۳. دیگر اولویت اول او نیستید

آقای پریس می‌گوید انتظار می‌رود زوجین برای یکدیگر وقت بگذارند، نه آن که به رابطه به چشم وظیفه نگاه کنند. او می‌گوید: «اگر شریک شما ترجیح می‌دهد برای نوشیدن با دوستانش بیرون برود یا هر کار دیگری انجام دهد تا به دیدار شما بیاید و با شما وقت بگذراند، باید بپرسید چرا. اگر تمام آنچه درباره این که چرا نمی‌تواند با شما وقت بگذارد می‌شنوید، توجیه و بهانه است، وقت آن رسیده که فرد دیگری را بیابید که احساس عشق را در شما زنده کند. زندگی خیلی کوتاه است.»

۴. احساس می‌کنید همیشه بر لبه پرتگاه حرکت می‌کنید

گرچه ممکن است اوقات خوبی در رابطه تجربه کنید، ولی شاید بعضی اوقات احساس می‌کنید نمی‌توانید خودتان باشید. خانم رانتری می‌گوید این هم نشانه روشنی از آن است که رابطه به پایان خود نزدیک شده است.

او می‌گوید: «اگر مدام رفتار و احوال شریک خود را زیر نظر دارید تا خطر ناراحت کردن، عصبی شدن، یا خشن بودن او را کاهش دهید، باید بدانید که چیزی اساسی در رابطه شما اشتباه است.»

شاید حتی باعث شود کارهایی که دوست دارید، دیگر انجام ندهید تا شریک خود را خوشحال نگه دارید. خانم رانتری می‌افزاید: «بی آن که بدانید، نوسانات و پیش‌بینی‌ناپذیر نبودن او است که شما را کنترل می‌کند.»

۵. دیگر سرگرم‌کننده و رضایت‌بخش نیست

آقای پریس می‌گوید روابط گاهی ممکن است عادی و پیش‌پا افتاده باشند، ولی باید سرگرم‌کننده و مفرح هم باشند. حداقل اگر بخواهیم دوام و ادامه یابند، باید چنین باشند.

او توضیح می‌دهد: «اگرسریع و ساده از رفتارها و عادات شریک خود خسته و درمانده می‌شوید، درواقع دارید وقت خود را تلف می‌کنید. روابط باید به انسان احساس آسایش دهند و هیجان‌بخش باشند. باید از وقت گذراندن با شریک خود احساس خوشحالی کنید. اگر فقط از روی عادت به رابطه ادامه می‌دهید، باید یا شور و هیجان جدیدی به رابطه خود بیاورید، یا پیش از آن که از یکدیگر متنفر شوید، به آن خاتمه دهید.»

۶. سبک زندگی و ارزش‌هایی تطابق‌ناپذیر با یکدیگر دارید

خانم رانتری می‌گوید بعضی زوج‌ها به تیر و تخته می‌مانند، ولی رابطه خیلی خوبی با هم دارند. برای دیگران، اما این تفاوت‌ها ممکن است بیش از اندازه زیاد باشد و در آن صورت، باید از خود بپرسید آیا واقعا می‌خواهید چنین امور بزرگی را قربانی کنید.

او گفت: «مثال‌های این تفاوت زیاد شامل داشتن عقایدی متضاد درباره بچه خواستن و زندگی در نزدیکی یا دور از اعضای خانواده، و سبک زندگی «بدون ریشه دواندن» است که یعنی بر فرض به جای فراهم کردن خانه‌ای ثابت و محیطی پیش‌بینی‌پذیر، هر چهار سال یک بار نقل مکان کرد.

۷. دوستان و خویشان شما شریک عاطفی‌تان را دوست ندارند

آقای پریس می‌گوید فارغ از این که چقدر عاشق شریک خود هستید، اگر تمام افراد پیرامون شما نظر متفاوتی دارند، علامت خطر بزرگی است.

او توضیح می‌دهد: «وقتی عاشق یا شیفته کسی می‌شوید، به راحتی می‌توانید چشمان خود را روی رفتار بد او ببندید. اما افراد پیرامون و حامی شما خیلی بهتر می‌توانند آن‌ها را ببینند، چون از نظر احساسی درگیر طرف نیستند. گرچه هیچ کس جز دو فرد درگیر در رابطه نمی‌داند تجربه مشخص آن دو چگونه است، ولی اگر افراد نزدیک شما فکر می‌کنند شریک‌تان فرد مناسبی نیست، باید به آن‌ها گوش دهید و با خود بگویید، «شاید آن‌ها چیزهایی می‌بینند که من نمی‌توانم ببینم.»

۸. هنوز با هم هستید، چون از تنها بودن راحت‌تر است

آقای پریس می‌گوید بعضی اوقات فکر این که باید دوباره از اول شروع کرد، باعث می‌شود زوج‌های ناراضی از هم جدا نشوند.

او می‌گوید: «این همان شعار «شرّ آشنا خیر است»، یا «دیوی که می‌شناسید بهتر از دیوی است که نمی‌شناسید» است. اما این طرز تفکر ممکن است رضایت و خوشحالی نهایی شما را از بودن با فردی دیگر، به تعویق اندازد. فقط وقتی خود را از رابطه‌ای بد یا معمولی رها کنید، خواهید فهمید که رابطه خیلی بهتر و هیجان‌انگیزتر و معنادارتری انتظارتان را می‌کشد.»