کلاه گشاد طلا برسر بانکهای مرکزی جهان

تحلیل دقیق بسیاری از موارد فروش طلا از سوی بانکهای مرکزی نشان می دهد که این معاملات زمانی انجام می گیرند که بیشترین سود را برای فروشنده داشته باشند. اما استثناهایی نیز وجود داشته که خریدار به جای فروشنده سود کرده است.

خبر را برای من بخوان



به گزارش رویترز، بین سال 1999 تا 2002 زمانی که بازار جهانی طلا در پایین‌ترین سطح نسبت به بیست سال پیش از آن قرار داشت، بانک مرکزی انگلیس بیش از نیمی از ذخایر طلای رسمی کشور یا حدود 400 تن طلا را در 17 حراج فروخت.

تصمیم برای فروش طلا توسط گوردون براون، وزیر دارایی وقت انگلیس گرفته شد. در ابتدای این حراجها 715 تن طلا در ذخایر این کشور وجود داشت و در پایان، میزان ذخایر اندکی بیش از 300 تن بود. پول حاصل از فروش طلا به دلار آمریکا، یورو و ین تبدیل شد. تحقیقات در مورد این فروش در سال 2010 آغاز شد.

در زمان این تحقیقات قیمت طلا بیش از چهار برابر بالاتر از زمان فروش این ذخایر بود و معلوم شد که ضرر حاصل از فروش طلا به حدود هفت میلیارد پوند رسیده است. نکته جالب این است که در فاصله سالهای 1999 تا 2001، لری سامرز، وزیر خزانه داری آمریکا ارتباط نزدکی با گوردون براون داشت و وی را در تصمیم گیری برای فروش طلا تحت فشار گذاشت. نمونه دیگر سوئیس است.
ذخایر طلای رسمی این کشور در سال 1999 برابر با 2590 تن بود و از نظر میزان ذخایر در رتبه دوم پس از آمریکا قرار داشت.

اما در فاصله سالهای 2000 تا 2005 بانک مرکزی سوئیس در مجموع 1300 تن طلا فروخت. متوسط قیمت طلا در آن زمان 350 دلار در هر اونس بود اما در پاییز سال 2012 قیمت طلا در بازار جهانی به 1800 دلار نزدیک شد. یک محاسبه ساده نشان می دهد که ضرر سوئیس از فروش طلا به 60 میلیارد دلار بالغ شده است.

این ضرر چندین برابر بیشتر از ضرر حاصل از فروش ذخایر طلای انگلیس بوده است. این نمونه ها نشان می دهد که فروش طلا به نفع انگلیس و سوئیس نبود بلکه خریدارانی سود بردند که ترجیح دادند ناشناس باقی بمانند.