بعضی وقتها اینطور به نظر میرسد که دوست داشتن دیگران آسانتر از دوست داشتن خودمان است اما باید بدانید که خویشتن پذیری بخش مهمی از ایجاد روابط سالم با دیگران است. دوست داشتن خود به این معنی است که ارزشهای خودتان را بشناسید و در زندگی تا جایی که میتوانید با خودتان صادق باشید. خوشبختانه شما هم می توانید با کمی تمرین و صبر، یاد بگیرید که خودتان را دوست داشته باشید. در ادامه با ما همراه باشید!
بر باور های منفی در مورد خودتان غلبه کنید. خیلیها نمیتوانند از دست افکار منفی راحت شوند. این افکار منفی معمولاً از سمت کسانی میآیند که برای نظرات و افکارشان ارزش زیادی قائل هستیم و میخواهیم ما را قبول کنند و دوست داشته باشند!
کمالگرا نباشید. بعضیها به سختی میتوانند قبول کنند که کامل نیستند. اگر فکر میکنید شما هم جزء افراد کمالگرا هستید و مواقعی که نمیتوانید بهترین باشی حس بدی در مورد خودتان پیدا میکنید، این سه قدم ساده را بردارید. طرز فکر فعلی تان را کنار بگذارید، روی تلاشهایی که برای رسیدن به یک هدف نیاز دارید تمرکز کنید و برای رسیدن به آن هدف به صورت مستمر تلاش کنید.
به جای تمرکز روی نتیجهی نهایی (که از نظر سطح "کمال" قابل ارزیابی است)، روی تلاشهایی که باید برای رسیدن به یک هدف انجام بدهید (و ارزیابی آنها از نظر کمال سختتر است) تمرکز کنید تا بتوانید از خودتان به خاطر کار خوبی که انجام دادهاید قدردانی کنید.
عینک منفیبافی را از روی چشمهایتان بردارید. تمرکز روی افکار منفی در زندگی عادت جالبی نیست. تمرکز بیش از حد روی اتفاقات منفی یا ناخوشایند باعث میشود این وقایع مهمتر از آنچه که هستند به نظر برسند. اگر از آن دسته افرادی هستید که فکر میکنید هر اتفاقی که برایتان میافتد بد و ناخوشایند است، سعی کنید شواهدی را که خلاف این موضوع را نشان میدهند پیدا کنید؛ خیلی بعید است که همه چیز واقعاً بد باشد!
هرگز به خودتان توهین نکنید. این کار باعث میشود که ارزش خودتان را از انسان بودن به جنبهی خاصی از وجودتان که آن را دوست ندارید پایین بیاورید.مثلاً بعد از اخراج شدن از محل کار، خیلی ناعادلانه و اشتباه است اگر بگویید “من آدم ناموفقی هستم.” بلکه به جای آن میتوانید بگویید “درست است که کارم را از دست دادهام ولی میتوانم از تجربههایم برای پیدا کردن یک کار جدید و حفظ آن استفاده کنم.”همچنین گفتن حرفهایی مثل “من خیلی احمق هستم” هم بیاساس و تحقیرکننده است. اگر احساس احمق بودن میکنید، احتمالاً اطلاعاتتان در مورد آن چیز کم است. در چنین مواقعی بهتر است این گونه فکر کنید که “نمیدانم این کار تعمیراتی سادهی خانه را چگونه انجام بدهم. شاید باید یک دوره بگذرانم یا از کسی بخواهم به من یاد بدهد. ”
تصور نکنید که قرار است بدترین حالت برایت اتفاق بیفتد. هر فردی ممکن است به راحتی گرفتار این تصورات شود که قرار است در هر شرایطی بدترین حالت اتفاق بیفتد. اما اگر طرز فکرتان را تغییر بدهید و واقعبینتر باشید، میتوانید عادت تعمیم دادن اتفاقات بد و یا اغراق در پیشبینی آنها را کنار بگذارید.
برای خودتان وقت بگذارید. از اینکه وقتتان را صرف فکرکردن روی خودتان و زندگی تان میکنید، احساس گناه نداَشته باشید. خیلی مهم است که فرصت و اجازهی اینکه خودتان را دوست داشته باشید را به خودتان بدهید. احتمالاً متوجه خواهید شد که با انجام این کار بهتر میتوانید برای کمک به دیگران وقت بگذرانید.