به گزارش سایت طلا، یک پژوهشگر و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه با اشاره به تاثیر تحولات پاکستان بر روابط میان این کشور و ایران اظهار کرد: گرچه دولت عمران خان جز در حوزههای سیاسی و امنیتی عملاً در حوزه اقتصادی نتوانست سطح روابط خود را با ایران افزایش دهد اما در وضعیت کنونی، هرگونه تغییر دولت در پاکستان نمیتواند تغییرات کلان، راهبردی و گستردهای را در روابط خارجی پاکستان با ایران در پی داشته باشد.
فرزاد رمضانی بونش درباره تحولات اخیر پاکستان خاطر نشان کرد: پیش از به قدرت رسیدن عمران خان در پاکستان، پدیدهای در ساختار سیاسی دو حزبی در پاکستان وجود داشت اما عمران خان توانست این سنت سیاسی را در داخل پاکستان بشکند و عملاً حزب عمران خان(تحریک انصاف) با استفاده از نقاط ضعف سیاسی دو حزب عمده «مردم» و «مسلم لیگ» و همچنین با توجه به پیشینه ورزشی عمران خان توانست جایگاه خود را در داخل پاکستان تحکیم کند و بخش عمدهای از پارلمان و عملاً دولت را در این کشور به دست بگیرد.
وی اظهار کرد: در ماههای قبل تحولات داخلی پاکستان به ویژه در دو مقوله اقتصاد و مبارزه با فساد موجب شده که نوع نگرش بازیگران داخلی اعم از احزاب سیاسی عمده و ارتش و همچنین سایر بازیگران متنفذ در نظام بینالملل به عمران خان و دولت و حزب او تغییر کند و عملاً جایگاه عمران خان تا حدی در داخل پاکستان متزلزل شود.
این پژوهشگر و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه با اشاره به رد هرگونه ایفای نقش در تحولات اخیر پاکستان که منتهی به انحلال مجلس ملی پاکستان و عدم اجرای رای گیری بر سر رای اعتماد به عمران خان در این مجلس، گفت: با وجود اینکه ارتش پاکستان اعلام کرده که نقشی در روند تحولات نداشته است اما برخی تحلیلگران پاکستانی احتمالاتی برای وقوع کودتا را مطرح کردند و معتقدند که بدون نظر نهایی ارتش، اعمال فشار گسترده علیه عمران خان امکان پذیر نبوده است.
رمضانی بونش در ادامه با اشاره به نقش دولتهای خارجی نظیر عربستان و آمریکا در تحولات اخیر پاکستان گفت: در حوزه سیاست خارجی، عمران خان در سالهای گذشته به نوعی به دنبال برقراری موازنه در روابط سیاست خارجی خود در حوزه منطقهای میان ایران و عربستان و در حوزه نظام بینالملل میان آمریکا و چین و همچنین افزایش روابط با روسیه بود؛ این نوع نگاه موجب شده که برخی از بازیگران منطقهای و بینالمللی نسبت به سیاست خارجی پاکستان انتقاداتی داشته باشند که این موضوع از نگاه عمران خان اینگونه مطرح شده که آنها با فشارهایی که به سیاست خارجی پاکستان اعمال میکردند به دنبال دخالت در امور داخلی این کشور هستند.
وی افزود: همچنین افزایش اختلافات پاکستان با ایالات متحده آمریکا بر سر افغانستان، موجب شده که برخی از بازیگران منطقهای و بینالمللی به حمایت از مخالفان دولت عمران خان توجه کنند و عملاً اهرم حمایت خود را در اختیار اپوزسیون دولت قرار دهند. عمران خان و حزب او این نگاه را برجسته کردند که به نوعی بازیگران خارجی یعنی آمریکا و شاید هم عربستان به دنبال افزایش فشار به دولت هستند و حتی از سقوط دولت حمایت میکنند. حتی در داخل پاکستان صحبتهایی درباره آقای عمران خان مطرح است که به نوعی ایشان را از قدرت ساقط کنند و او را مجبور به خروج از کشور کنند.
این پژوهشگر و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه با اشاره به فرصت ۹۰ روزه عمران خان برای برگزاری انتخابات پارلمان خاطر نشان کرد: آنچه که مشخص است این است که متغیرهای مختلفی در ۹۰ روز آینده در رای دوباره حزب عمران خان در پاکستان و همچنین احتمال حضور او در دولت آینده پاکستان وجود دارد؛ با این حال امروز به نظر میرسد به نوعی شکافی حداقلی در داخل پاکستان وجود دارد؛ چنانچه عمران خان این شکاف را مرتفع و تا حدودی متحدان سابق را دور هم جمع کند، میتواند بار دیگر پایگاه خود را در انتخابات آتی حفظ نماید.
رمضانی بونش همچنین درباره احتمال وقوع کودتای نظامی توسط ارتش پاکستان اظهار کرد: همواره در پاکستان احتمال کودتای نظامی وجود داشته است. با وجود اینکه ارتش پاکستان خود را از هرگونه دخالت در امور سیاسی و تنشهای اخیر سیاسی در این کشور مبری میداند، به نظر میرسد که همواره اهرم فشار قدرت نظامی در پاکستان وجود دارد و بسیاری در داخل و خارج از پاکستان معتقدند که هیچ تحول کلان و عمدهای در داخل پاکستان بدون رای و نظر مثبت مثبت ارتش رخ نمیدهد. باید منتظر رویکرد ارتش باشیم، اگر طی چند ماه آتی، شاهد اعمال تغییراتی برخلاف نظر ارتش باشیم، مسلمًا ارتش دست به کودتا خواهد زد اما اگر روند تحول بر خلاف رویکردهای کلان ارتش پاکستان نباشد، رویکرد نظامیان، اعمال فشارهای سیاسی صرف خواهد بود.
پژوهشگر و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه در پایان درباره تاثیر تحولات پاکستان بر روابط میان این کشور و ایران گفت: گرچه دولت عمران خان به جز در حوزههای سیاسی و امنیتی عملاً در حوزه اقتصادی نتوانست سطح روابط خود را با ایران افزایش دهد، اما در وضعیت کنونی، هرگونه تغییر دولت در پاکستان نمیتواند تغییرات کلان، راهبردی و گستردهای را در روابط خارجی پاکستان با ایران در پی داشته باشد؛ چراکه همه احزاب پاکستان به نوعی در چارچوب منافع و رویکردهای کلان سیاست خارجی، نگاه تقریباً یکسانی نسبت به ایران دارند؛ این روابط میتواند متناسب با احزاب مختلف منجر به تغییرات تاکتیکی شود اما در رویکرد کلان سیاست خارجی پاکستان همواره نگاه ثابت و یکسانی نسبت به ایران وجود داشته است. حتی در صورت کودتای ارتش، چنانچه حزب مردم به قدرت برسد، ممکن است تمایل بیشتری به افزایش روابط با ایران در پاکستان وجود داشته باشد و در مقابل اگر حزب نواز روی کار بیاید، ممکن است تمایل کمتری نسبت به ارتباط با ایران وجود داشته باشد اما این نمیتواند به معنای چالش گسترده در روابط با ایران باشد، بلکه منافع ملی سیاسی- امنیتی و ژئوپلیتیکی پاکستان باتوجه به ایران ایجاب میکند که مقامات این کشور همواره حدی از روابط را با ایران حفظ کنند.