انگار تلویزیون به پخش «جناب عالی» علاقه نداشت
یکی از نویسندگان سریال «جناب عالی» درباره سانسور این سریال گفت: اصلاحاتی که انجام دادیم، به سریال ضربه زد. «جناب عالی» اثری انتقادیتر بود اما چارهای نداشتیم؛ البته با تمام اصلاحات باز هم به پخش تلویزیون نرسید.
به گزارش سایت طلا ، رویا خسرونجدی رماننویس که نگارش فیلمنامه سریال «جناب عالی» را همراه با عادل تبریزی پیش برده است، در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه «جناب عالی» اولین اثری کمدی او محسوب میشود، گفت: باید بگویم تاکنون دست به نگارش فیلمنامهای در ژانر کمدی نزده بودم چرا بیشتر در حوزه ملودرام تخصص دارم البته طنز موقعیت کار کرده بودم اما تا پیش از این سریال اثری صرفا طنز به نگارش درنیاورده بودم.
او ادامه داد: چیزی که برایم جالب و جذاب بود که آن را تجربه کنم، طنز سیاسی بود یعنی قرارمان بر این بود که یک طنز سیاسی بنویسیم و همین مساله باعث شد به سمت نوشتن جنابعالی همراه با عادل تبریزی کشیده شوم.
این نویسنده، با اشاره به اینکه نزدیک به ۱۶ سال است که در حوزه فیلمنامهنویسی فعالیت میکند، مطرح کرد: نگارش ۲۵ تلهفیلم و بیش از ۱۲ سریال در کارنامه کاری من ثبت شده است اما همچنان به این عقیده پایبند هستم که پنج رمانی که نوشتهام بیشتر من را رماننویس جلوه میدهد تا فیلمنامهنویس.
خسرونجدی درباره علاقه خود به کمدی سیاسی تصریح کرد: به نظر نمیآمد که تلویزیون علاقهای به ساخت و پخش سریالی مانند «جناب عالی» داشته باشد البته در نهایت هم از تلویزیون پخش نشد اما اینکه کسی سیستم اداری کشور را به نقد بکشد و بخواهد درباره آن سریال بسازد برایم جالب بود چراکه تاکنون به این مساله پرداخته نشده است. من احساس میکردم این اثر گامی به جلو برای تلویزیون محسوب میشود و دوست داشتم من در این اولین گام سهیم شوم.
او در ادامه با اشاره به اینکه شخصیت «امیرعلی عالی» در «جناب عالی» شخصیت همه ماست، اظهار کرد: «امیرعلی» شخصیتی است که همه ما یک بار و حتی بارها تجربه کردهایم؛ به عنوان مثال یک فرد، وقتی مدیر نالایقی را میبیند در ذهنش تصور می کند با فردی به اصطلاح بیعرضه طرف است و با خود میگوید اگر این نهاد، مدرسه، شرکت و... را به او میسپردند، میدانستم با آنها چه کنم و چه کاری انجام بدهم. این مسالهای است که ما بارها تجربه و تصور کردهایم مدیران لایقتری هستیم و کارهای بهتری میتوانیم انجام بدهیم. در حقیقت شخصیت «امیرعلی» اینگونه شکل گرفت.
این نویسنده تاکید کرد: البته انسانها تا کفش کسی را نپوشند، نباید او را قضاوت کنند ما هم به «امیرعلی» میدان دادیم تا کفش یک وزیر را بپوشد و ببیند آیا باز هم میتواند قضاوت کند یا نه. در حقیقت او را از مرحله حرف به عمل رساندیم. اگرچه «امیرعلی» تمام تلاشش را میکند تا با برنامه و درست پیش برود اما واقعیت قصه این است که گاهی مدیران میانی حتی اگر مدیران ارشد هم بخواهند، اجازه نمیدهند کاری پیشرفت کند. در واقع مشکل بروکراسی اداری از اینجا نشات میگیرد و نشان میدهد مدیران میانی ما همکاری ندارند و باعث میشوند آرزوهای امیرعلی بر باد برود.
خسرونجدی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اینکه به کار تیمی عادت دارد و به آن علاقهمند است، درباره همکاری با عادل تبریزی در نگارش این پروژه یادآور شد: از نظر من کار تیمی بهتر از کار یکنفره است و بازخوردی هم که به مخاطب میدهد، همیشه بهتر است. از سوی دیگر عادل تبریزی کارگردان طنازی است و میتوانست در به کار بردن طنز در فیلمنامه به من کمک کند، ما بسیار سریع با یکدیگر همراه و همدل شدیم. به عنوان مثال من قصه را که مینوشتم ایشان به گونهای متن را میخواند که به خنده میافتادم پس به این نتیجه رسیدم عادل تبریزی میتواند طنز متنی را که مینویسم، بیشتر کند.
او افزود: من در این پروژه عادل تبریزی را کارگردانی پُرانرژی و خستگیناپذیر یافتم و تجربه کار کردن با ایشان برای من که نویسندهای آرام، اهل سکوت و درونگرا هستم، بسیار جالب بود. حتی جلسات اول انرژی ایشان برایم تعجببرانگیز بود اما پس از مدتی از معاشرت با ایشان لذت بردم و بسیار سریع با هم هماهنگ شدیم و مطمئن شدم اگر یک نفر بتواند متن این سریال را به اصطلاح خوب دربیاورد، عادل تبریزی است.
خسرونجدی در ادامه با اشاره به اینکه تلویزیون تبلیغات کافی برای این اثر در نظر نگرفته است، گفت: مخاطبان آنچنان اطلاعی از پخش سریال در تلوبیونپلاس ندارند و ای کاش با این اثر مهربانتر برخورد میشد اما رضایت مخاطب از این اثر بالا و حتی شوکهکننده است و من خوشحالم که مردم آن چیزی که ما به دنبال آن بودیم، از سریال دریافت کردهاند.
او با بیان اینکه هنرمند باید جسارت نقد کردن داشته باشد، گفت: ما که منظورم هنرمندان است جرئت نقد کردن خود را نداریم اما واقعیت این است که وظیفه ما نقد کردن مسائل سیاسی و اجتماعی است البته حال که هیچ جا چنین فرصتی برایمان فراهم نمیکند، حداقلش این است که موسسههای دولتی مانند حوزه هنری این اختیار را تحت چارچوب خود به هنرمندان بدهند که گاهی حرف دل مردم باشند.
خسرونجدی در جواب به این سوال که دیالوگهای سریال تا چه اندازه با سانسور مواجه شده است، یادآور شد: به یاد دارم عادل تبریزی روزی به من زنگ زد و گفت فیلمنامه دچار اصلاحیه شده است. به ایشان گفتم نکاتی را که گفتهاند، اصلاح کند چرا که من ۱۸ سال است با تلویزیون کار میکنم و میدانم چارهای نیست. من معتقدم اصلاحاتی که انجام دادیم، به سریال ضربه زد و «جناب عالی»، اثری انتقادیتر بود اما چارهای نداشتیم؛ البته با تمام اصلاحات باز هم به پخش تلویزیون نرسید.
نویسنده «جناب عالی» در پاسخ به این پرسش که چقدر تجربه نوشتن رمان به نگارش فیلمنامه کمک میکند، بیان کرد: رماننویسی واژهپردازی است یعنی هر چقدر واژهها زیباتر در کنار هم قرار بگیرند، فضای رمان قشنگتر میشود اما فیلمنامهنویسی یک فن است و باید فن فیلمنامهنویسی را حتی درباره دیالوگ نوشتن بلد بود. دیالوگها در رمان هرچه شاعرانهتر و دارای وزن و قافیه بیشتر باشند، زیباتر هستند اما در فیلمنامه دیالوگها باید مربوط به صحنه باشند و باید از زبان کاراکترها حرف زد. بنابراین از نظر من جز مساله قصهپردازی دنیای رمان با دنیای فیلمنامه متفاوت است.
خسرونجدی با اشاره به اینکه آنچنان میانهای با کمدی ندارد، گفت: برخی از کمدیها ممکن است به شدت مخاطب را از این ژانر زده کند. این شاید در فیلمهای سینمایی بیشتر باشد یعنی با وجود آنکه کلی هزینه میکنند و از بازیگران مطرح بهره میبرند، تماشای آنها وقت تلف کردن است.
او ادامه داد: همچنین این ترس همیشه وجود دارد که مخاطب اثر کمدی را پس بزند و ما به این مساله فکر کردیم که مخاطب ممکن است با «جناب عالی» هم ارتباط برقرار نکند اما با خود گفتیم به مشکلات مردم نزدیک شویم و حرف دل آنها را بزنیم. یعنی اتصالی بین مردم و فیلمنامه برقرار و او را آنچنان به فیلمنامه نزدیک کردیم که باورپذیریاش بیشتر شود. در حقیقت سعی کردیم زهر اتفاقات تلخ را بگیریم تا مخاطب زمان تماشای اثر لبخند بزند.
این فیلمنامهنویس با بیان اینکه در زمان طراحی کاراکترها تلاش کردهاند کاراکتر تکراری نداشته باشند، توضیح داد: تا جایی که امکانپذیر بود به کاراکترها جرئت دادیم تا از کلیشهها به لحاظ گریم، نقشی که ایفا میکنند و انتخاب بازیگر خارج شوند. در حقیقت به دنبال خلق افراد جسور و تازهای بودیم تا کلیشهها را بشکنیم. البته این کار تاحدودی و نه تا جایی که ما دوست داشتیم اتفاق بیفتد، انجام شد.
او در پاسخ به این پرسش که تغییر کاراکتر «امیرعلی» از قسمت ششم سریال به بعد به چه دلیل بوده است؟ توضیح داد: «امیرعلی» شخصیتی نیست که کار برایش پیدا نشود بلکه موجودی است که به دنبال استفاده از تمام تواناییهایش است، میخواهد مطابق آنها فعالیت کند و حاضر نیست که کشورش را ترک کند. در حقیقت مشکلات، «امیرعلی» را به آن روز انداخته است و وقتی مشکلات از سر راهش کنار میرود و بناست به هدفش برسد، یکمرتبه به جای خود بازمیگردد و از بیانگیزگی خارج میشود چراکه به مقصودش رسیده است. «امیرعلی» دنبال هدف است نه پست و مقام و وزیر شدن چراکه میخواهد از استعدادش استفاده کند اما پیشنهاد وزارتخانه او را شوکه میکند.
این نویسنده در پایان خاطرنشان کرد: مردم گرفتاریهای بسیار دارند و علاقهمندند کسی با آنها همدردی کند. اینکه در سریالی نشان میدهیم بیکاری و تجرد طغیان میکند مردم بیشتر با ما همذاتپنداری میکنند. بد نیست که گاهی سریالی ساخته شود که حرف دل آدمها را بزند. سریال «جناب عالی» علاوه بر آنکه چنین کاری کرد، به هیچ کس هیچ ضربهای نزد و فقط مردم از سریال لذت بردند. در حقیقت هیچ اتفاقی نمیافتد اگر مثل این سریال ساخته شود و مسئولان نباید از خلق چنین آثاری واهمه داشته باشند.