اگر به کسی مشکوک هستید که دروغ می گوید، چند استراتژی وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید که به تشخیص واقعیت کمک کند.
تنها به زبان بدن تکیه نکنید
حرکات چشم اصلاً به معنای دروغگویی نیست. در واقع، تغییرحرکات چشم به این معنی است که یک فرد در حال فکر کردن است، یا به طور دقیق تر، به حافظه بلندمدت خود دسترسی دارد. بنابراین در حالی که زبان بدن میتواند ابزار مفیدی در تشخیص دروغ است، کلید اصلی این است که بفهمیم به کدام سیگنال ها توجه کنیم.
روی رفتارهای دیگر تمرکز کنید. برخی از دقیق ترین نشانه های فریب که مردم به آنها توجه می کنند عبارتند از:
مبهم بودن: اگر گوینده عمداً جزئیات مهم را حذف می کند، ممکن است به این دلیل باشد که او دروغ می گوید.
عدم قطعیت صوتی: اگر فرد از حرف هایشمطمئن نباشد ، به احتمال زیاد دروغ میگوید.
بیتفاوتی: شانه بالا انداختن، عدم صراحت بیان، و بیحوصله بودن میتواند نشانهای از دروغگویی باشد، زیرا فرد سعی میکند از انتقال احساسات و حرفهای احتمالی خودداری کند.
بیش از حد فکر کردن: اگر به نظر می رسد که فرد برای گفتن جزئیات داستان خیلی فکر می کند، ممکن است به این دلیل باشد که می خواهد شما را فریب بدهد.
از آنها بخواهید که داستان خود را برعکس بگویند
تشخیص دروغ را می توان به عنوان یک فرآیند منفعل در نظر گرفت. درخواست از افراد برای گزارش داستان های خود به صورت معکوس می تواند باعث تشخیص دروغ شود. نشانه های کلامی و غیرکلامی که بین دروغگویی و راستگویی تمایز قائل می شوند، ممکن است با افزایش بار شناختی آشکارتر شوند.
به غرایز خود اعتماد کنید
حس درونی شما ممکن است دقیقتر از هر تشخیص دروغ آگاهانهای باشد که انجام می دهید. نتایج نشان می دهد که افراد یک تصور ناخودآگاه و شهودی در مورد اینکه آیا کسی دروغ می گوید یا خیر دارند. برداشت های ذهن خودآگاه ما در ارتباطات ناخودآگاه اختلال ایجاد می کند. افراد به جای تکیه بر غرایز خود، بر رفتارهای کلیشه ای که اغلب با دروغگویی مرتبط می شوند، تمرکز می کنند، مانند بی قراری و عدم تماس چشمی ،تشخیص حقیقت از دروغ برایشان دشوارتر است.
واقعیت این است که هیچ نشانه مطمئنی وجود ندارد که کسی دروغ می گوید. همه نشانهها، رفتارها و شاخصهایی که محققان با دروغگویی مرتبط کردهاند، صرفاً سرنخهایی هستند که میتوانند آشکار کنند که آیا یک فرد رک است یا خیر. در صورت لزوم، با افزایش فشار، روش بهتری در پیش بگیرید و با درخواست از گوینده که داستان را به صورت معکوس بیان کند، دروغ گفتن را سخت ترمیکند.
در نهایت، و شاید مهمتر از همه، به غرایز خود اعتماد کنید. ممکن است حس شهودی خوبی از صداقت در مقابل عدم صداقت داشته باشید. یاد بگیرید که به آن احساسات درونی توجه کنید.