به گزارش سایت طلا، تمایل به عمل سزارین و بالا رفتن آمار آن موجب شد که طرح برنامه ترویج زایمان طبیعی تحول نظام سلامت مطرح و انجام شود تا آمار بالای سزارین جای خود را به زایمان طبیعی دهد که بنا به گفته برخی از ماماها این امر تا حدودی محقق شده است با این حال بزرگترین مسئله زنان ترس و ناآگاهی از زایمان طبیعی است.
گفته میشود رستم دستان، اولین ایرانی بوده که به وسیله زایمان سزارین متولد شده است به همین دلیل برخی معتقدند رستمزایی باید جای خودش را به واژه سزارین بدهد.
در شاهنامه آورده شده زمانی که رودابه (مادر رستم) باردار شد، درد زیادی احساس میکرد، چهرهاش زرد شده بود و شب و روز آرام و قرار نداشت تا جایی که به مادرش گفت به نظر میرسد زمان مرگ من فرا رسیده است و انگار در شکم خود سنگ و آهن دارم. او یک روز از شدت درد بیهوش شد. زال وقتی حال همسرش رودابه را دید یاد پر سیمرغ افتاد. تکهای از پر سیمرغ را آتش زد. درست همان لحظه سیمرغ پدیدار شد و با دیدن آشفتگی زال گفت: «چه شده؟ چرا اینقدر غمگین و نگرانی؟ از همسر تو کودکی چون شیر زاده خواهد شد که هیچکس حریف نبرد با او نخواهد شد. او همچون سام خردمند خواهد شد و در میدان نبرد مانند شیری خشمگین خواهد جنگید. او اندامی درشت و نیرویی به اندازه یک فیل خواهد داشت و تیری که پرتاب میکند، دو میل پرواز خواهد کرد. او به طور طبیعی زاده نخواهد شد و این خواست خداست. تو باید رودابه را بیهوش کنی تا دردی احساس نکند آن وقت از یک فرد ماهر بخواهی با خنجر پهلوی همسرت را بشکافد و کودک را بیرون بیاورد سپس بدون آنکه بترسی جای زخم را بدوز. گیاهی را که به تو میدهم، بکوب و با شیر و مشک بیامیز آن را در سایه خشک کن و بسای و روی شکافتگی زخم پهلوی همسرت بگذار. تکهای از پر من را هم روی زخم بمال. زخم همان روز خوب خواهد شد چون پر من فرّ دارد و رودابه دردی را احساس نخواهد کرد. تو باید از این پیشامد شاد باشی و خدا را بستایی که چنین فرزندی به تو بخشیده است. آنگاه یک پر از بال خود کند و به زال داد.
زال هر چه سیمرغ گفته بود، انجام داد. همه مردم منتظر بودند ببینند چه پیش خواهد آمد. سیندخت مادر رودابه نگران بود، گریه میکرد و میگفت: «آخر چگونه ممکن است کودک از پهلوی مادر زاده شود؟» موبدی کاردان و ماهر رودابه را بیهوش کرد، پهلوی او را شکافت و کودک را بدون اینکه آسیب ببیند، بیرون آورد. هیچکس در جهان چنین چیز شگفتآوری نشنیده بود. کودک بسیار درشت اندام و زیبا بود. همهی مردم با شگفتی به او نگاه میکردند چون کسی بچهای به آن اندازه درشت ندیده بود. آن کودک یک روزه به اندازه یک کودک یکساله بود. پهلوی رودابه را که از هوش رفته بود دوختند و آن زخم با دارویی که سیمرغ گفته بود، بهبود یافت. هنگامی که رودابه به هوش آمد کودکش را نزدش بردند و در آن فّر شاهی (فروغی ایزدی که به دل هرکه بتابد، ازهمگان برتری یابد) دید. نام آن کودک را رستم گذاشتند.»
این اولین نمونه عمل سزارین است که از آن یاد شده است؛ یکی از روشهای زایمان که در فرهنگنامه دهخدا درباره معنی آن این طور نوشته شده است: «عمل جراحی جهت خروج نوزاد از شکم و زایمانهای غیر طبیعی. ژول سزار قیصر روم به این طریق بدنیا آمده و نام این عمل از نام او گرفته شده است.»
گفته میشود تاریخچه سزارین به دوران یونان قدیم برمیگردد؛ زمانی که دفن مادر با بچهی درون شکم ممنوع بود چرا که این احتمال وجود داشت با مرگ مادر، جنین زنده باشد. سزارین در قرن بیستم زیاد شد. همچنین نقل شده در اروپا ژولیوس سزار هم با شکافتن شکم مادرش بدنیا آمده و پندار عامه ریشه نام سزارین را از آن میداند اما فرضیهها مبنی بر اینکه دیکتاتور رومی ژولیوس سزار با روشی که امروزه با عنوان سزارین شناخته میشود بهدنیا آمدهاست، نادرستند. با وجودی که این عمل جراحی در دوران روم باستان انجام میگرفت، هیچ منبع کلاسیکی در دست نیست که نشان دهد مادری از چنین عملی جان سالم بهدربرده باشد.
زایمان سزارین جزء جراحیهای بزرگی محسوب میشود که در صورت نیاز جنین و یا مادر مورد استفاده قرار می گیرد. این جراحی با ایجاد شکاف پوست روی شکم، عضلات زیر آن و جدار رحم انجام میگیرد. آمار رسمی درباره نرخ زایمانهای سزارین وجود ندارد اما مسئولان امر بارها روی کاهش عملهای سزارین در بیمارستانها صحبت کردهاند. گفته میشود آمار سزارین هم در ایران بالاست و در طرح تحول نظام سلامت، ترویج زایمان طبیعی با هدف کلی ارتقاء شاخصهای سلامت مادران ونوزادان از طریق کاهش سزارین دنبال میشود. این طرح از سال ۱۳۹۳ در کشور اجرایی شده و هدف این است که حدود ۶۰ درصد از زایمانها در کشور به صورت طبیعی انجام شود. بر اساس این برنامه کلیه بیمارستانهای کشور ملزم به کاهش سزارین هر سه ماه به میزان ۵.۲ درصد پایه هستند.
با این وجود تمایل مادران بسیاری در ایران زایمان به صورت سزارین است چرا که برخی از آنان از زایمان طبیعی میترسند و برخی دیگر از این اتفاق خاطره چندان خوشی ندارند.
«س» در اینباره میگوید: «من اولین بچهمو طبیعی بدنیا آوردم، رفتم یه بیمارستان دولتی، درد زیادی داشتم و آه و ناله میکردم که دو تا از پرستارها با شوخی جنسی بدی خیلی آزارم دادن و هنوز که هنوزه حرفشون مثل زنگ تو سرم میپیچه. برای بدنیا اومدن بچه دوم رفتم بیمارستان خصوصی و ترجیح دادم سزارین بشم تا اون اتفاق برام تکرار نشه.»
«م» یکی دیگر از زنانی است که تجربه چندان خوشایندی از زایمان طبیعی ندارد: «از همون اول که متوجه بارداریم شدم تصمیم گرفتم طبیعی بچهمو به دنیا بیارم و با دکترم هم صحبت کردم. حتی قبلش شروع به ورزش کردم تا بدنم آمادگی این کار رو داشته باشه اما بعد که این کارو انجام دادم خیلی پشیمون شدم چون ساعتها از تزریق آمپول فشار گذشته بود و من درد میکشیدم. آخرشم بچه رو با برشهایی که تو بدنم ایجاد کردن بدنیا آوردن. اصلا تجربه خوبی نداشتم. به داشتن همون یه بچه هم اکتفا کردم چون با هزینههای فعلی هم اصلا نمیشه به بچه دوم فکر کرد.»
شاید اولین علت تمایل بیماران به سزارین ترس از زایمان طبیعی و درد ناشی از آن باشد و عامل مهمی که موجبات این ترس را فراهم میکند، کمبود امکانات در زایمان طبیعی، تسهیلات کمتر بیمه و روش نادرست زایمان طبیعی در شرایط فعلی باشد. مساله مهم دیگر طرفداری برخی از پزشکان از سزارین است و معمولا شامل علتهای مختلف می شود. یکی از عوامل، قابل پیشبینیبودن سزارین و مشخصبودن برنامه پزشک است که در نتیجه دغدغه کمتر را برای او تحمیل میکند و چون تمام کادر مامایی با مسئولیت وی و تحت اختیار پزشک اداره میشود مطمئنتر است و پزشک ترجیح میدهد با خاطری آسودهتر عمل خود را انجام دهد.
به هر حال به این نکته هم باید توجه کرد که یکی از شرایط زایمان طبیعی اورژانسیشدن و اضطرار سزارین در حین زایمان است. با توجه به اینکه ۸ تا ۱۰ درصد زایمانها نیاز ضروری به سزارین پیدا میکند، هر زایمان طبیعی ممکن است به سزارین ختم شود و این شرایط قابل پیشبینی نیست.
زایمان سزارین نسبت به طبیعی درد کمتری دارد و البته تحمل درد و انقباضات لگنی موجود در زایمان طبیعی را به همراه ندارد. تنها دردی که فرد احساس میکند در خط برش شکم خواهد بود که بعد از گذشت دوره نقاهت تسکین پیدا میکند، به همین دلیل خانمهای باردار اصرار به انجام زایمان سزارین دارند.
اما امروزه ثابت شده زایمان طبیعی در صورت عدم بروز خطر جدی، بر سزارین ارجحیت دارد و عوارض کمتری را پس از زایمان بر مادر تحمیل میکند. یک ماما که دوست ندارند نامش آورده شود درباره این موضوع به ایسنا میگوید: «روند زایمان طبیعی فیزیولوژی اساسا بر مبنای ورزشکردن زنان است. ورزش، حتی میتواند به زنان برای تسریع در باردارشدن کمک کند. انجام برخی از ورزشهای خاص در دوران و حین بارداری باعث ترشح یکسری هورمونهای زنانه میشود و کار را آسانتر میکند. همچنین بعد از زایمان از افتادگی لگن، مثانه و رحم جلوگیری میکند. در حالی که متاسفانه امروزه با تزریق آمپولهای فشار مادر را برای زایمان طبیعی آماده میکنند. یکی از دلایل افزایش زایمان به صورت سزارین عدم آگاهی مردم نسبت به مزایای زایمان طبیعی است و از زایمان طبیعی بشدت میترسند. گرچه بعد از مصوبه ترویج زایمان طبیعی تعداد زایمانهای سزارین بسیار پایین آمده است اما این عمل همچنان طرفداران خودش را بویژه در شهرستانها دارد. حتی ما شاهد این هستیم که مادران از شیردادن به نوزادان خود خودداری میکنند چرا که معتقدند این کار موجب تغییر ساختار بدنشان میشود.»
به گفته او دورههای مراقبتهای بارداری زایمان در بسیاری از مراکز دولتی بصورت رایگان انجام میشود که دورههای بسیارموثری است اما متاسفانه چون اجباری در اینباره وجود ندارد بسیاری از زنان آن را نادیده میگیرند. بسیاری از مادران بعد از گذرندان این دورهها و آگاهی نسبت به این امر از جلسه ششم به بعد خودشان تصمیم میگیرند که زایمانشان بصورت طبیعی انجام شود. البته نباید فراموش کنیم که بسیاری از متخصصان زنان و زایمان هم افراد را برای سزارین تشویق میکنند.
این ماما درباره عوارض زایمان سزارین نسبت به طبیعی توضیح میدهد: «عوارض سزارین بسیار زیاد است. خونریزیهای شدیدی که در رحم مادر در حین زایمان سزارین اتفاق میافتد موجب مرگ مادر میشود یا حتی منجر به آمبولی میشود. برای انجام سزارین باید هفت لایه شکمی باز شود. از طرفی زمان میبرد تا هورمون شیردهی ترشح شود اما در زایمان طبیعی بدن نسبت به زمان زایمان هشدار میدهد و حتی بعد از آن شکم هم زودتر جمع میشود. وقتی بدن یک زن قابلیت زایمان طبیعی را دارد چرا باید این عمل را بصورت سزارین انجام داد؟ متاسفانه آنچه همه زنان را در مورد زایمان طبیعی میترساند تغییر ساختار واژینال است که ممکن است منجر به پسزدگی از سوی همسرانشان شود. در حالی که این امر با ورزش قابل پیشگیری است.»