چرا خودمان را دوست نداریم و احساس بی ارزش بودن داریم؟

پیش می آید که گاها خودمان را تحقیر می کنیم و ارزش زندگی و کارهای خود را پایین می آوریم در حالی که همه ما به یک اندازه ارزشمند و دوست داشتنی هستیم.

خبر را برای من بخوان

به گزارش سایت طلا، این مسئله که ما درباره خودمان چگونه فکر می کنیم تاثیر بسیاری بر روی تفکر دیگران درباره ما دارد. در واقع هرنگاهی که ما به خودمان داریم و شخصیت مان را ارزشمند یا بدون ارزش بدانیم همان نگاه را نیز دیگران به ما دارند.

باورهای بنیادین درباره‌ی خود می تواند شامل های باورهای مثبت با منفی باشد که هر باور منفی در مورد خود را می‌توان به‌طور کلی در سه گروه عمده قرار داد: درماندگی، دوست‌داشتنی نبودن، یا بی‌ارزشی.

باور منفی

نمونه‌هایی از باورهای بنیادین درماندگی:

من نالایق، بی‌کفایت و ناکارآمد هستم؛ من نمی‌توانم با شرایط منطبق شوم.
من قوی نیستم، نمی‌توانم تغییر کنم. من گیر کرده‌ام، من قربانی هستم.
من آسیب‌پذیر، محتاج و ضعیف هستم. ممکن است آسیب ببینم.
من یک بازنده هستم، از بقیه پایین‌ترم. به حد کافی خوب نیستم و نمی‌توانم خودم را با بقیه مقایسه کنم.

نمونه‌هایی از باورهای بنیادین دوست‌نداشتنی بودن:

من دوست‌داشتنی نیستم، زشت و خسته‌کننده‌ام، هیچ چیزی ندارم که برای بقیه جالب باشد.
سایرین، من را دوست ندارند. هیچ‌کس من را نمی‌خواهد.
من همیشه تنها خواهم ماند و همه به من بی‌اعتنایی می‌کنند.
من ناقص هستم و با بقیه فرق دارم، آن‌قدر خوب نیستم که بقیه من را دوست داشته باشند.

دوست داشتنی

نمونه‌هایی از باورهای بنیادین بی‌ارزشی:

من بد و بی‌ارزش و تنبل هستم. من هیچ‌چیز نیستم. من به درد نخورم.
من خطرناکم و به بقیه آسیب می‌زنم. من یک شیطانم.
من مستحق زنده بودن نیستم.