«عصر ایران» در سالگرد پیروزی سیدابراهیم رئیسی، انتخابات سال گذشته را غیررقابتی خوانده ونوشت: «در آن زمان، 2 اولویت در مقابل رئیسی قرار داشت: کرونا و تحریم. دولت رئیسی بعد از آغاز به کار در زمینه کنترل کرونا و مقابله با آن، با واقعنگری به شیوه مناسب عمل کرد. یعنی با نگاه واقعی به مشکل (مرگ صدها نفر در روز به دلیل این بیماری)، راهحل شامل واردات سریع و حجم بالای واکسن و تزریق گسترده آن در کشور را به خوبی اجرا کرد. این برنامه نتیجه داد. فوتیهای کرونا از 700 مورد در روز به صفر رسید و زندگی عادی برگشت.
برخی از تحلیلگران و حتی منتقدان فکر میکردند دولت رئیسی در برابر برجام و تحریمها و هستهای هم روند مشابه واکسن کرونا را در پیش خواهد گرفت، اما اینگونه نشد. یعنی برخلاف کرونا و واکسن که تغییر موضع 180درجهای صورت گرفت، چنین تغییری درباره هستهای و برجام و تحریمها انجام نشد یا اینکه بهتر بگوییم کامل انجام شده است.
البته در ابتدای دولت رئیسی، دولتمردان جدید و مخالفان دیروز، دست از انتقاد از برجام برداشتند. اگر تا دیروز علیه برجام سخن میگفتند امروز برای احیا و بازگشت آن فعالیت میکنند، البته چراغ خاموش و بدون حتی اشاره به نام برجام.
پس با شروع دولت جدید توپخانه علیه برجام و مذاکرات متوقف شد و همزمان در سکوت بزرگ، دولتمردان رئیسی، مذاکرات برجامی را به «مذاکرات رفع تحریم» تغییر نام دادند. اما حالا پس از بازگشت باقریکنی به مذاکرات و تلاش برای احیای برجام، نشانهای از توافق نیست. چند ماهی است مذاکرات با بن بست مواجه شده و ایران و آمریکا هر یک دیگری را متهم به کارشکنی میکنند.
دولت رئیسی تاکنون نهتنها در مذاکرات برجامی نتوانست نتیجه بگیرد بلکه جبهه جدیدی علیه آژانس هم باز کرد و روابط در این بخش هم پرتنش و تیره شده است. دولت رئیسی در حال بازگشت به مذاکرات هستهای سعید جلیلی (86 تا 92) است.
از توافق خبری نیست. اعلام شکست مذاکرات هم به سود هیچ کس نیست. همزمان، طرف مقابل، خط موازی با مذاکرات، یعنی تصویب قطعنامههای محکومیت ایران در آژانس و در گام بعدی احتمالا تحریمهای جدید را آغاز کرده است.
هر چقدر دولت رئیسی در ماجرای مقابله با بیماری کرونا، واقعگرا بود و در سال نخست توانست موفق باشد اما تاکنون در موضوع مذاکرات هستهای و رفع تحریمها به دور از واقعگرایی و موفقیت بوده و آیندهای مشخص را نمیتوان برای این داستان متصور بود».
درباره این تحلیل، شایان ذکر است که دولت روحانی مدعی بود بدون برجام و FATF، امکان واردات واکسن وجود ندارد اما رایزنی و پیگیری دولت رئیسی، این توهم مرگبار را شکست و نقطه پایان بر بسیاری از توهمات خسارتبار مشابه گذاشت که افزایش صادرات نفتی و غیرنفتی با وجود تحریمها از نتایج آن است.
اما برجام درست نقطه مقابل این رویکرد دیپلماسی فعال است. در واقع گروگانگیری اقتصاد ایران با کمک آمریکا به مدت شش (بلکه هشت سال) و هر چه نحیفتر و شرطیتر و وابستهتر کردن آن. از سوی دیگر بر اساس عبرتهای برجام، آنچه مهم است بازگرداندن آمریکا و دسترسی دادن به مکانیسم ماشه تحریمها نیست، بلکه برجام صرفا زمانی از نگاه ایران احیاشدنی است که تحریمها نه تعلیق بلکه لغو شود و تضمین معتبر در میان باشد تا آمریکا مجددا نتواند کلاهبرداری کند.
با این نگرش، مهم مهار تحریمها و انتفاع اقتصادی ایران است و نه صرف تظاهر به زنده بودن برجام و همزمان، رسیدن شمار تحریمها از 800 مورد در دوره آقای جلیلی، به رکورد بیسابقه 1700 مورد در دوره روحانی و ظریف!!