قتل هولناک مرد طلاساز به خاطر ۴۰۰گرم طلا

مرد طلاساز که به خاطر اختلاف بر سر ۴۰۰گرم طلا، همکارش را با شلیک سه گلوله به قتل رسانده‌بود، در جلسه دادگاه به تشریح جنایت پرداخت.

خبر را برای من بخوان

به گزارش سایت طلا، مرد طلاساز که به خاطر اختلاف بر سر ۴۰۰گرم طلا، همکارش را با شلیک سه گلوله به قتل رسانده‌بود، در جلسه دادگاه به تشریح جنایت پرداخت.

روزنامه جام جم نوشت: مرد طلاساز که به خاطر اختلاف بر سر ۴۰۰گرم طلا، همکارش را با شلیک سه گلوله به قتل رسانده‌بود، در جلسه دادگاه به تشریح جنایت پرداخت.

رسیدگی به این پرونده از مهر سال ۱۴۰۰ و با گزارش قتل طلاساز معروفی، در دستور کار پلیس تهران قرار گرفت. ماموران با حضور در محل با جسد مردی میانسال به نام مجید روبه‌رو شدند که با شلیک گلوله به قتل رسیده‌بود. از گاوصندوق کارگاهش نیز مقداری طلا سرقت شده‌بود. پس از بررسی صحنه قتل، جسد به پزشکی‌قانونی منتقل شد و تیمی از کارآگاهان تحقیقات در این باره را آغاز کردند.

با بررسی تماس‌های مجید، مشخص شد او روز حادثه چند بار با یکی از دوستانش به نام آلن که از اقلیت‌های مذهبی است، تلفنی صحبت کرده‌ بود. احتمال قتل توسط آلن زمانی قوت گرفت که کارآگاهان در تحقیقات خود، متوجه اختلاف آلن و مجید شدند.

با افشای این موضوع، آلن ۵۰ساله، ردیابی و بازداشت شد اما منکر قتل بود. بازجویی‌ها از او ادامه داشت تا این‌که بعد از ۱۷روز لب به اعتراف گشود و به قتل همکارش به خاطر اختلاف حساب بر سر ۴۰۰گرم طلا اعتراف کرد. متهم به قتل سپس صحنه قتل را بازسازی کرد و پرونده با تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. آلن، در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت.

در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص قاتل را مطرح کردند. سپس آلن در جایگاه متهم ایستاد و گفت: من از اقلیت‌های مذهبی هستم و سال‌هاست طلاسازم. با مجید کار می‌کردم. مجید به یکی از اقوامش طلا بدهکار بود و طی دو مرحله، ۴۰۰ گرم طلا از من گرفت و قول داد زود برگرداند. مدتی گذشت و هربار که طلاها را می‌خواستم طفره می‌رفت. حتی چند بار به کارگاهش رفتم اما بازهم طلاها را نداد. به او گفتم مشکلی برایم ایجاد شده و به ۴۰۰ گرم طلا نیاز دارم اما هر بار بهانه‌ای جدید می‌آورد.

آخرین بار برای گرفتن طلا به دفتر کار او رفتم که به رویم سلاح کشیدکه مجهز به صدا خفه‌کن بود. با مجید درگیر شدم و می‌خواستم سلاح را از دستش بگیرم که ناخواسته دو گلوله شلیک شد. یک تیر به کتف و تیر دیگر به دست او اصابت کرد. با هم گلاویز بودیم که تیر سوم ناخواسته شلیک شد و به سینه‌اش اصابت کرد.

خیلی ترسیده‌بودم و جسد را به حمام کارگاه بردم و در را بستم. بعد از گاوصندوق، ۴۰۰ گرم طلایی را که متعلق به خودم بود برداشتم تا پلیس تصور کند انگیزه قتل، سرقت بوده‌ است. متهم در آخرین دفاع خود گفت: اتهام قتل را قبول دارم اما عمدی نبود. اتهام سرقت را هم قبول ندارم. برای رد گم کنی، گوشی مجید را برداشتم که همین باعث شد، گرفتار شوم.

پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.