داستان زنی که ۴۵ سال جنینی را در شکمش حمل کرد و سپس یک نوزاد سنگی بدنیا آورد + عکس

زیست شناسی دانشی منحصربفرد و متفاوت است و بدن انسان همیشه این موضوع را به پیچیده ترین و عجیبت ترین اشکال ساختارهای ناهنجار ژنتیکی و فیزیکی نشان داده است.

خبر را برای من بخوان

به گزارش سایت طلا، زیست شناسی دانشی منحصربفرد و متفاوت است و بدن انسان همیشه این موضوع را به پیچیده ترین و عجیبت ترین اشکال ساختارهای ناهنجار ژنتیکی و فیزیکی نشان داده است. از بیماری هایی که باعث می شود بدن اشکی تولید کند که در واقع بخش اعظم آن خون است (بیماری Haemolacria) تا نوزادی که با کمتر از ۲ درصد مغز یک نوزاد سالم به دنیا می آید. عجایب زیست شناسی همیشه جامعه پزشکی را حیرت زده کرده اما در اینجا می خواهیم از موردی صحبت کنیم که باورش برایتان آسان نیست.

در سال ۱۹۵۵، یک زن مراکشی با اولین فرزندش باردار شد و برای سزارین در یک بیمارستان محلی برنامه ریزی کرد. اما بعد از اینکه دید زنی دیگر در جریان وضع حمل جانش را از دست داد، وی از بیمارستان فرار کرد. زهرا ابوطالب زنی ۲۶ ساله بود که در روستایی بیرون از شهر کازابلانکا زندگی می کرد. بعد از اینکه ۴۸ ساعت دچار درد زایمان شد، به بیمارستان محلی برده شد تا جراحی سزارین روی او انجام شود. آنجا بود زنی دیگر با درد شدید زایمان ، در حین وضع حمل جانش را از دست داد. این موضوع باعث شد که زهرا از بیمارستان فرار کند زیرا فکر می کرد در صورت ماندن در بیمارستان جانش را از دست خواهد داد.

کودک خفته یک داستان فولکلور مراکشی قدیمی است که بر اساس آن جادوی سیاه و سفید باعث می شوند نوزاد در بدنیا آمدن تاخیر داشته باشد و ممکن است مدت ها بعد از تاریخ نرمال به دنیا آمدنش، از خواب بیدار شده و هوس خارج شدن از رحم مادر کند. حتی بند ۱۵۴ قانون جاری مراکش در مورد خانواده نیز می گوید فرزندی که تا یک سال پس از جدایی زوجین به دنیا بیاید متعلق به همسر قبلی است. زهرا به شدت به این داستان باور داشت و وقتی درد زایمان فروکش کرد، به زندگی نرمالش ادامه داد و مادربزرگ نیز شد، هر چند هیچگاه فرزندی به دنیا نیاورد. وقتی ۴۵ سال بعد و در سن ۷۵ سالگی ناگهان درد او بازگشت، پسرش او را نزد پزشکی حاذق برد. پروفسور طیبی عوزانی به تومور تخمدان مشکوک بود زیرا شکم زهرا هنوز تورم داشته و رو به بیرون بود.

از این رو یک اسکن التراسوند را تجوز کرد و نتیجه یک توده بزرگ غیرقابل شناسایی را نشان می داد. او به یک ساختار فشرده کلسیمی مشکوک بود و او را نزد متخصص رادیوگرافی فرستاد. در نهایت ام آر آی نشان داد که یک نوزاد متولد نشده که مانند سنگ سخت شده در رحم او قرار دارد. در نهایت مشخص شد که بارداری زهرا در خارج از رحم او اتفاق افتاده و تخمک او در لوله فالوپ قرار گرفته، باعث پاره شدن لوله فالوپ در جریان رشد نوزاد شده و در غشای شکم او جای گرفته است. نوزاد از طریق جفت خود را به ارگان های حیاتی دور معده زهرا متصل کرده بود و به همین دلیل جراحی او خطرناک بود. وقتی جراحی صورت گرفت، پزشکان دریافتند که جنین به تمامی سنگ شده و به یک توده سخت و محکم تبدیل شده است.

در واقع یک نوزاد سنگی بود که به دیواره شکم زهرا و ارگان های داخلی بدن او چسبیده بود. بعد از حدود ۴ ساعت، جراحان با موفقیت توانستند این نوزاد سنگی را از بدن مادر خارج کنند، توده ای که نزدیک به سه کیلوگرم وزن داشته و ۴۲ سانتیمتر طول داشت. در صورتی که بارداری در خارج از رحم صورت گیرد، اگر نوزاد مرده به خاطر حجم بالایش توسط بدن مادر جذب نشود، بدن مادر به چشم یک ماده خارجی به آن نگاه کرده و سیستم ایمنی را علیه آن فعال کند. لایه کلسیمی که دور این جنین شکل می گیرد باعث می شود که مادر از هر گونه عفونتی در امان باشد و بدین ترتیب یک مومیایی بدون آب شکل می گیرد که با نام لیتوپدیون (lithopedion) یا نوزاد سنگ شده شناخته می شود