به گزارش سایت طلا و به نقل از تیان، مرحلهای از خواب به نام "خواب حرکت سریع چشم"(REM) از دهه ۱۹۵۰ به عنوان مرحلهای از خواب هنگام رویا دیدن شناخته شده است. اما علت حرکات چشم از آن زمان تا کنون موضوعی رازآلود و بحثبرانگیز باقی مانده بود.
ماسیمو اسکانزیانی(Massimo Scanziani)، نویسنده ارشد این مطالعه که در روز ۲۵ اوت ۲۰۲۲ در مجله Science منتشر شده است، میگوید: ما نشان دادیم که حرکات چشم تصادفی نیستند. آنها با آنچه در دنیای رویا رخ میدهد، هماهنگ هستند.
او افزود: این مطالعه نگاهی اجمالی در مورد فرآیندهای شناختیِ در حال انجام در مغز در طول خواب فراهم میکند و در عین حال معمایی را حل میکند که کنجکاوی دانشمندان را برای دههها برانگیخته است.
ارتباط حرکت چشم با جهتگیری رویا
در نیمه دوم قرن بیستم، برخی از کارشناسان این فرضیه را مطرح کردند که این حرکات چشم ممکن است به دلیل دنبالکردن صحنههایی در دنیای رویا باشد، اما راههای کمی برای آزمایش این فرضیه وجود داشت و آزمایشهایی که میشد انجام داد، نتایج متناقضی را به همراه داشت. بسیاری از محققان حرکات چشم را فرآیندی تصادفی در نظر گرفتند، و این احتمال را مطرح کردند که شاید این موضوع برای مرطوب ماندن پلکها انجام میشود.
اکنون با وجود فناوریهای بسیار پیشرفتهتر، اسکانزیانی به همراه دکتر یوتا سنزای(Yuta Senzai)، محقق فوقدکتری، توانستند سلولهای "جهت سر"(Head direction) را در مغز موشهایی که خواب حرکت سریع چشم تجربه میکردند، بررسی کنند. این سلولها عملکردی مشابه قطبنما دارند و فعالیت آنها به محققان نشان میدهد که موش در کدام جهت حرکت میکند.
محققان به طور همزمان دادههایی را از این سلولها در مورد جهت حرکت موش در حالی که حرکات چشمش را زیر نظر داشتند، ثبت کردند. آنها با مقایسه این دادهها دریافتند که جهت حرکات چشم و قطب نمای داخلی موش در طول خواب حرکت سریع چشم دقیقاً در یک راستا قرار دارد، درست مانند زمانی که موش بیدار و در حال حرکت است.
یک دنیای جعلی کاملا هماهنگ
اسکانزیانی به "مغز مولد" به معنای مغز دارای توانایی ساختن اشیاء و سناریوها علاقه دارد.
او میگوید: یکی از نقاط قوت ما به عنوان انسان، ظرفیت ما برای ترکیب تجربیات دنیای واقعی خود با مواردی است که در حال حاضر وجود ندارند و ممکن است هرگز وجود نداشته باشند. این توانایی تولیدی مغز ما اساس خلاقیت ما است.
با این حال، مطالعه این نوع عملکرد مغز کار دشواری است. این کار نیاز به نگاه کردن به مغز دارد در حالی که در غیاب ورودیهای حسی در حال ایجاد تجربیات و ایدههای جدید است و رویا دیدن دقیقا همین فرصت را فراهم میکند.
اسکانزیانی خاطرنشان کرد که در خواب میتوانید موارد آشنا را با غیرممکنها ترکیب کنید. او یک خواب تکراری را که در جوانی به عنوان یک غواص دیده بود، تعریف کرد که در آن میتوانست زیر آب نفس بکشد. او از خواب بیدار میشد و متوجه میشد که این موضوع نمیتواند حقیقت داشته باشد. اسکانزیانی میگوید: در رویا، شما معتقدید که واقعی است زیرا ورودیهای حسی وجود ندارد که شما را به واقعیت بازگرداند. این یک دنیای جعلی کاملا هماهنگ است.
تیم اسکانزیانی دریافتند که این بخشهای مغز هم در خواب و هم در بیداری با هم هماهنگ میشوند و به این ایده اعتبار میدهند که رویاها راهی برای یکپارچهسازی اطلاعات جمعآوریشده در طول روز هستند.
اینکه چگونه این نواحی مغز با هم کار میکنند تا این توانایی را ایجاد کنند، رازی است که اسکانزیانی قصد دارد به تلاش برای یافتن پاسخ آن ادامه دهد.