به گزارش سایت طلا ، بیستمین حضور رئیسجمهوری از ایران در سازمان ملل متحد برای شرکت در هفتادوهفتمین نشست مجمع عمومی این نهاد بینالمللی با سخنرانی روز چهارشنبه (۳۰ شهریور) آیتالله «سیدابراهیم رئیسی» رقم میخورد. رئیس جمهور صبح دوشنبه در صدر هیاتی سیاسی عازم نیویورک، مقر سازمان ملل شد تا از پتانسیل این نهاد برای پیگیری منافع ملی و تببین گفتمان سیاست خارجی دولت سیزدهم به عنوان گفتمانی برآمده از انقلاب اسلامی بهره گیرد.
تقلاهای سناتورهای آمریکا و لابیهای صهیونیستی برای لغو سفر آیتالله رئیسی و جلوگیری از شنیدهشدن این صدا بینتیجه ماند و اکنون رئیسجمهور در آمریکا و آماده سخنرانی در مهمترین نشست سران کشورهای جهان است؛ نشستی که پس از دوسال میزبانی مجازی سازمان ملل به دلیل همهگیری کرونا، به صورت حضوری برگزار میشود که با توجه به فرصت هماندیشی و ملاقات چهرهبهچهره با مقامات دیگر کشورها و بیان صریح مواضع ایران بر اهمیت حضور رئیسجمهور میافزاید.
در این سفر «حسین امیر عبداللهیان» وزیر امور خارجه و «علی باقری» معاون سیاسی او، «محمد جمشیدی» معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور و «وحید جلال زاده» رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رئیسجمهور را همراهی میکنند.
چرا سفر رئیسی مهم است؟
برای پاسخ به پرسش فوق باید مروری بر یکسال ریاست جمهوری آیتالله رئیسی داشت. از اول تابستان سال ۱۴۰۰ تا آخر تابستان ۱۴۰۱، تمام تلاش آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان آنها بر موضوع ایرانهراسی استوار بوده است تا از این رهگذر جمهوری اسلامی را منزوی سازند. حالا، رئیسی در مقام رئیس دولتی که در یک سال گذشته بیشترین هجمهها را به خود دیده، سخنران مهمترین نشست سالانه رهبران جهان است و این خود اصلیترین نشانه شکست فشارها و مهمترین اهمیت این سفر هم ارزیابی میشود.
آیتالله رئیسی با گفتمان نظم و عدالت در نیویورک حضور دارد: «نظم عادلانه بینالمللی از طریق چندجانبهگرایی اقتصادی». بی عدالتی و بی نظمی واقعیت امروز جهان است که حتی اگر با هزاران ترفند رسانهای در استودیوهای رنگارنگ هم پوشانده شود، باز هم قابل کتمان نیست و محصول مستقیم یکجانبه گرایی در دنیای امروز است. با انتخاب این گفتمان از سوی آیتالله رئیسی، چرایی این انتخاب سوال اصلی افکار عمومی به ویژه در ایران خواهد بود اما کیست که نداند جمهوری اسلامی از بزرگترین قربانیان بینظمی و بیعدالتی در روابط بینالملل بوده و مردم ایران سالهاست از یکجانبهگرایی آمریکا متحمل آسیبهای بسیاری شدهاند. کافیست فهرست تحریمهای آمریکا علیه مردم ایران مورد بررسی قرار گیرد، تا مشخص شود این هژمونی منفی حتی کودکان بیمار را هم تحت تاثیر قرار داده و زندگی را بر آنها سخت کرده است. به رخ کشیدن این بینظمی و بیعدالتی به مدعیان آن، مهمترین مأموریت و رسالت رئیسی در صحن سازمان ملل خواهد بود.
مبارزه با این یکجانبهگرایی اما آداب و اصولی دارد که دولت آن را در کلمه آخر شعار خود منعکس کرده است؛ پادزهر یکجانبهگرایی، چندجانبهگرایی است اما با چه ابزاری؟ ایستادن در برابر هژمونی آمریکا از دیدگاه ایران، جز با ابزار اقتصادی ممکن نخواهد بود. این ابزار قرنها در اختیار اروپا و آمریکا بوده و اکنون با ظهور قدرتهای اقتصادی همچون چین و هند ماندن آن در اختیار غرب بعید به نظر میرسد. درک این موضوع از سوی دولت سیزدهم، سبب شده که ایران سیاست نزدیکی به این قدرتهای نوظهور اقتصادی را در پیش گیرد که عضویت در سازمان همکاری شانگهای هم در همین راستا ارزیابی میشود.
سفر رئیسی به نیویورک مهم است؛ به این دلیل که تازهترین نشانه شکست سیاستها و تحرکات آمریکا برای انزوای ایران است. گفتمانی که رئیسی در این نشست در قالب آن سخن خواهد گفت، ضرورت امروز جهان است و ایده چندجانبهگرایی، ابزار عملی مقابله با زیادهخواهیهای آمریکا و متحدانش.
صدای ایران، اینبار از زبان رئیسی
آیت الله رئیسی پنجمین رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران است که در چهار دهه گذشته در سازمان ملل حضور یافته است تا به نمایندگی از مردم ایران سخن بگوید. پیش از این «محمدعلی رجایی»، آیتالله «سیدعلی خامنه ای»، «سید محمد خاتمی»، «محمود احمدینژاد» و «حسن روحانی» مسئولان عالیرتبهای از ایران بودند که در مجمع عمومی سازمان ملل درباره مهمترین چالشهای مردم ایران در مقاطع مختلف سخن گفتند.
محمدعلی رجایی ۲۶ مهرماه ۱۳۵۹ در سازمان ملل و در نزدیکترین فاصله با مجسمه آزادی، با نشان دادن آثار شکنجههای خود در زندانهای رژیم آزادیستیز پهلوی، قدرتهای حامی وی را به باد انتقاد گرفت ودروغ بودن ادعاهای حقوق بشری آنها را افشا کرد و هشدار داد که انتقال این حمایت از دیکتاتوری در داخل ایران به دیکتاتور بعث و حمایت از وی در جنگ علیه ایران، تکرار اشتباهات گذشته است.
آیتالله سیدعلی خامنهای دومین رئیسجمهور ایران بود که ۳۱ شهریور ۱۳۶۶ به نیویورک سفر کرد؛ سفری که در بحبوحه جنگ تحمیلی علیه ایران صورت گرفت و رئیسجمهور وقت در سخنرانی خود به جنایات صدام پرداخت اما بر این نکته هم تاکید کرد که انقلاب مردم ایران با جنگ و فشار خارجی تضعیف نخواهد شد.
اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس دولتهای سازندگی در طول دوران مسئولیت خود به سازمان ملل نرفت تا یازده سال بعد سیدمحمد خاتمی در ۳۰ شهریور ۱۳۷۷ در سازمان ملل حضور یابد و در دومین حضورش در سال ۷۹ از ایده گفتوگوی تمدنها سخن بگوید.
محمود احمدی نژاد بین سالهای ۸۴ تا ۹۱ هشت بار به نیویورک سفر کرد و مهمترین گفتمان وی در این سفرها تببین پیشنیازهای عدالت برای جهان بود. حسن روحانی نیز از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ در طول هشت سال ریاستجمهوری ۷ بار به صورت حضوری و یکبار هم به صورت مجازی (به دلیل کرونا) سخنرانی کرد و از صلحخواهی ایرانیان در آن مقطع سخن گفت. و حالا سید ابراهیم رئیسی صدای ایران خواهد بود و از ضرورت پایان یکجانبهگرایی در جهان سخن میگوید؛ سخنی که برخلاف گفتمانهای گذشته به عمل و واقعیت نزدیکتر است.
مذاکره با آمریکا؛ وقتی که آدم شد!
«+آیا با رئیسجمهور آمریکا دیدار و گفتوگویی خواهید داشت؟
-خیر».
این دیالوگ برقرار شده میان آیتالله رئیسی و یک خبرنگار در نخستین نشست خبری وی در تیرماه سال گذشته و در مقام رئیسجمهور بود که سال جاری و در جریان دومین نشست خبری هم تکرار شد. آیتالله رئیسی پیش از پرواز به نیویورک هم تصریح کرد: «در هیچ زمینهای برای مذاکره یا ملاقات با آمریکاییها برنامه ریزی نشده و هیچ دیداری با آنها نداریم». پرسش مهم در اذهان عمومی پس از آن «نه» و «هیچ» قاطع، چرایی آن خواهد بود که برای پاسخ به آن مرور رویدادهای همین یک دهه روابط ایران و آمریکاکافی خواهد بود. آمریکا پس از ماهها مذاکره با ایران به قراردادی رسید که به اذعان خود آنها گامی مهم در راستای صلح جهانی بود اما هنوز جوهر امضای باراک اوباما خشک نشده بود که «دونالد ترامپ» ساکن تازه کاخ سفید، از برجام خارج شد و تحریمها را علیه مردم ایران بازگرداند.
این عهدشکنی مهمترین دلیل «نه» ابراهیم رئیسی به هرگونه مذاکره با آمریکاست. کاخ سفید پس از پایان مسئولیت ترامپ و با وجود تمام ادعاهای جوبایدن باز هم بر همان سیاست فشار حداکثری خود ادامه داد و دست از زیاده خواهیهای خود برنداشت. با چنین رویهای به تعبیر بنیانگذار انقلاب اسلامی، ایران با امریکا روابط ایجاد نخواهد کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد. واقعیت آن است که دیدار و مذاکره با رئیسجمهور آمریکا در مقطع کنونی جز ژست سیاسی برای وی همزمان با انتخابات کنگره، سودی عملی برای ایران نخواهد داشت و این میزان هوشیاری در دولت سیزدهم و رئیسجمهور وجود دارد که چنین برگ برندهای برای بایدن، بدون وجود تضمین و منفعتی رو نکند.
دست پر رئیسی در نیویورک
ملت ایران با تهدیدها و تحریمها متوقف نشده است و با تمام دشواریها به راه خود ادامه میدهد و این مهمترین و بزرگترین پشتوانه رئیسجمهور در سفر به نیویورک است. ابراهیم رئیسی اداره ایران را با تمام دشواریها به غرب و مذاکره با غرب گره نزد و در یکسال گذشته معطل چیزی نماند و این وجه تمایز دولت سیزدهم است که در تمام دیدارها و رایزنیها پیرامون مهمترین تحولات جهانی، نقطه اتکای آیتالله رئیسی خواهد بود.
پرونده هستهای ایران یکی از مهمترین مباحثی است که در این دوره از نشست مجمع عمومی سازمان ملل است. سیاست رسمی ایران در مذاکرات هستهای اخذ تضمینی است که از تکرار زیادهخواهیهای آمریکا در قبال ایران جلوگیری کند، لغو تحریمهایی است که اساسا مذاکرات برای آن آغاز شد و بسته شدن پرونده پادمانی است که نه براساس واقعیات، که بر مبنای توهمات و دسیسههای رژیم صهیونیستی بار دیگر گشوده شده است. همراهی علی باقری رئیس تیم مذاکراتی ایران با رئیسجمهور از دید بسیاری از تحلیلگران فرصتی برای غرب است تا توپِ در میدانِ خود را با هوشیاری به بازی بگیرند.
تنشهای منطقه غرب آسیا، از موضوعات همیشگی نشستهای سازمان ملل و گفتوگوهای سران است و اینبار درگیریهای مرزی آذربایجان و ارمنستان، تشکیل دولت در عراق، شرایط اقتصادی لبنان و تحولات افغانستان و سوریه اولویت رایزنیهاست و جمهوری اسلامی به عنوان یکی از مهمترین نقشآفرینان منطقه، کانون این رایزنیها خواهد بود. در نهایت منازعه روسیه و اوکراین به عنوان تازهترین بحران جهان محور تبادل نظرهای بسیار میان روسای جمهور کشورهای مختلف خواهد بود.