به گزارش سایت طلا، پیرمرد فراشبندی که از حمام گریزان بود در سن ۹۴ سالگی در روستای دژگاه از توابع بخش دهرم شهرستان فراشبند فارس درگذشت.
VID:20221025-491556811.mp4
شاید در خبرهای اتفاقات و موردهای عجیب و غریب گذشته، داستان پیرمردی اهل استان فارس که بیش از 70 سال حمام نرفته را شنیده باشید.
وی که اسمش «عمو حاجی» بود، از خوردن هر نوع خوراکی سالم و تازه پرهیز میکرد و غذایش را از میان زبالهها تأمین و مدفوع حیوانات را دود میکرد. وی کثیفترین (البته با کمال تأسف به معنای تمیز نبودن) مرد جهان لقب گرفته بود تا اینکه چند ماه قبل، اهالی روستا او را برای شستشو به حمام بردند. دیری نپایید که وی دچار بیماری شد و سرانجام روز یکشنبه اول آبانماه در سن 94 سالگی درحالی که هرگز ازدواج نکرده بود در روستای دژگاه در شهرستان فراشبند استان فارس به رحمت ایزدی پیوست و مراسم تشییع و خاکسپاری وی عصر سهشنبه سوم آبانماه در دیرم فراشبند برگزار میشود.
عمو حاجی دلیل دوری خود از آب را ترس از مریض شدن عنوان میکرد. حتی یک بار گروهی از مردان روستا سعی کرده بودند برای او حمامی فراهم کنند، اما عمو حاجی ترسیده و فرار کرده بود. از آن زمان تاکنون سخن گفتن از حمام برای عمو حاجی دردناک بوده و او را عصبانی میکرد.
اما مشکل او تنها با حمام نبود، زیرا از هر گونه تماسی با آب تمیز نیز دوری میکرد. عموحاجی روزی 5 لیتر آب تمیز را با استفاده از قوطی حلبی زنگ زده و کثیف خود مینوشید. همچنین او علاقهای به خوردن غذای سالم نداشت و بخش زیادی از غذایش را غذاهای ته سطلهای آشغال تشکیل میداد. عادت عجیب دیگر وی این بود که مدفوع حیوانات را در پیپ بزرگش ریخته و دود میکرد. البته نباید فکر کنید که عمو حاجی با چنین شرایط ناسالمی هیچ اهمیتی به سلامت و ظاهر خود نمیداد. او مرتباً ریشهای بلندش را کوتاه میکرد.
وی به جای استفاده از تیغ و قیچی ترجیح میداد موهای خود را روی آتش بسوزاند و برای دیدن خود نیز از یک آینه ماشین استفاده میکرد. عمو حاجی در زمینه پوشیدن لباس نیز زیاد به خود سخت نمیگرفت و در تمام طول سال تقریباً یک لباس را به تن داشت و تنها در فصل زمستان از یک کلاهخود جنگی برای در امان ماندن سرش از سرما و بارش برف و باران استفاده میکرد. او علاقه زیادی نیز به خوابیدن در چهاردیواری نداشت و زمین را خانه خود میدانست.
عمو حاجی بیشتر سال را در یک حفره شبیه قبر گذرانده و زمستان را نیز در چهاردیواری سادهای که مردم روستا برای وی ساخته بودند زندگی میکرد.