زوج هایی هستند که سعی می کنند با یکدیگر خوب رفتار کنند اما تلاش آنها نتیجه ای ندارد. این زوج ها به مرور زمان از همسر به دوتا دوست و دو غریبه تبدیل می شوند. آنها حتی اگر از یکدیگر جدا هم نشوند اما دیگر علاقه ای به برقراری ارتباط با یکدیگر ندارند و متأسفانه طلاق عاطفی می گیرند.
آیا راهی برای جلوگیری از این اتفاق وجود دارد؟
ما در سایت طلا، پنج دلیل شایع برای این اتفاق را برایتان آوردیم تا غرورتان را کنار بگذارید و با ذهنی باز جلوی طلاق عاطفی را بگیرید.
۱. او دیگر به همسرش احترام نمی گذارد ویا دوستش ندارد
به وقتی که برای اولین بار عاشق شوهرتان شدید ، فکر کنید. او تنها کسی بود که واقعاً به آن احترام گذاشتید یا حداقل خیلی دوستش داشتید. اما بعد از ده سال ، به جای خندیدن به شوخی هایش، او را مسخره می کنید. به جای گوش دادن به داستانهایش حرفش را قطع می کنید و با کنایه به او می گویید که چقدر حرف می زند.
راه حل:
قبول کنید که به یک دوران بحرانی وارد شده اید . از ویژگی هایی که در مورد شوهرتان دوست دارید و به آن احترام می گذارید تعریف کنید و اگر ویژگی خوبی برای گفتن ندارید، اصلاً چیزی نگویید. شما به یک دلیل با او ازدواج کرده اید. شما فقط باید جلوی بحران را بگیرید و با مردی که عاشقش بودید دوباره ارتباط برقرار کنید.
۲. او از نظر جسمی و عاطفی مراقبت از خودش را متوقف کرده است
وقتی برای اولین بار با شوهرتان آشنا شدید ، خیلی به نظافت خودتان اهمیت می دادید. موهایتان را رنگ می کردید ، هر روز آرایش می کردید یا ورزش می کردید و احساستان را ابراز می کردید. اما به مرور زمان، این موارد اهمیت خودش را برایتان از دست داده است.
راه حل:
آن کارها را دوباره تکرار کنید. وقتی به خودتان اهمیت بدهید، شوهرتان هم به شما اهمیت می دهد. برای تغییر روحیه خودتان این کار را انجام دهید اما به او بگویید که برای او آرایش می کنید یا لباس شیک می پوشید. ورزش و رقص را فراموش نکنید.
۳. او زندگی ندارد
متأسفانه زنان وقتی وارد یک رابطه می شوند و یا به عبارتی ازدواج می کنند، کارهایی که قبلا دوست داشتند انجام دهند را متوقف می کنند. این بوسه مرگ ، برای روابط طولانی مدت و ازدواج است. شما باید سرگرمی هایی را که هنگام مجرد بودن دوست داشتید ادامه دهید.
راه حل:
سرگرمی های قدیمی خودتان را مثل کلاس یوگا، شنا، نقاشی، موسیقی، سفالگری و ... دوباره آغاز کنید . با دوستانتان وقت بگذرانید. خودتان را مجبور کنید که بدون شوهر و فرزند بیرون بروید و بدون آنها تفریح کنید.
۴. او دیگر اشتیاقی به زندگی و تجربیات جدید ندارد
حقیقت این است که مردان، زنان جوان را بخاطر اشتیاق و انرژی جوانیشان دوست دارند. زنانی که از زندگی و تجربیات جدید هیجان زده می شوند، دوست داشتنی هستند. اگر اشتیاقتان را به ادامه زندگی از دست دادید ، مرگ رابطه شما حتمی است.
راه حل:
روال زندگیتان را تغییر دهید و دوباره زندگی را شروع کنید. کتاب بخوانید. هر فعالیتی که ذهن شما را بازتر و اشتیاقتان را به زندگی بیشتر می کند انجام دهید.
۵. او یک عشق مادرانه دارد نه عشق همسرانه
با خودتان صادق باشید . آیا به او دستور می دهید که چه لباسی بپوشد؟ چه غذایی بخورد؟ کجا برود یا چه ساعتی برگردد؟
اگر به همان روشی که از بچه هایتان مراقبت می کنید از شوهرتان نیز مراقبت می کنید و به او اجازه نمی دهید مثل یک مرد برای خودش تصمیم بگیرد ، رابطه تان را تمام شده بدانید.
راه حل:
دست از سر او بردارید و بگذارید خودش تصمیم بگیرد که چه غذایی بخورد، چه بپوشد و هر چیز دیگر. دیگر به او دستور ندهید و در کارهای شخصی اش دخالت نکنید. فقط به حرف هایش گوش دهید و خوشحال باشید که او کار خودش را انجام داده و مرد شما است.