به گزارش سایت طلا، کوچکترین عروس ایرانی سال 1401 از مادرش گلایه دارد !
«غلامحسین حقدادی»، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی خراسان رضوی میگوید: «مددکاران و روانشناسان بهزیستی وضعیت روانشناختی، توانمندیهای ذهنی، ارتباطی، کلامی و شناختی این کودک نرمال را ارزیابی کردند اما معتقدند، حواشی اخیر این عروسی جنجال برانگیز باعث ایجاد ترس و نگرانی در روحیه این کودک شده است.
گفتگو با دختر 9 ساله را بخوانید:
درس میخونی؟
نه مدرسه نرفتم. خوندن و نوشتن بلد نیستم.
داماد رو از قبل میشناختی؟
داماد فامیل ما بود. بعد اینکه اومدن خونه مون و با هم حرف زدیم از هم خوشمون اومد البته همسن پدرم است !
رحیمه میدونی ازدواج یعنی چی؟
فکر کنم یعنی لباس عروس پوشیدن، خانهداری و آشپزی کردن.
به آشپزی و خانهداری علاقه داری؟
آره خیلی.
بابات کجاست؟ ازش خبری داری؟
نه وقتی مامان و بابام از هم جدا شدن بابام رفت افغانستان و دیگه نیومد. دیگه خبری ازش ندارم.
مامانت کجاست؟ چرا با مادرت زندگی نمیکنی؟
مامانم رفته تهران. اونجا شوهر کرده. دوس ندارم برم پیشش.
چرا؟
از بچگی باهام خوب نبود. باهام بدرفتاری میکرد و بهم توجهی نداشت. خیلی اذیتم میکرد واسه همینم نمیخوام برم پیشش.
مامان بزرگت هم باهات بدرفتاری میکنه؟
نه مامان بزرگم باهام همیشه مهربونه و به حرف هام گوش می ده. من با عمه و مادر بزرگم زندگی میکنم.