به گزارش سایت طلا، «۱۰ میلیون تومان»؛ این قیمتی است که کارشناسان گمرک برای یک پیراهن عجیب تعیین کردهاند؛ لباس عجیبی که هفته گذشته در فرودگاه امام خمینی(ره) توقیف شد.
مالک این لباس عجیب یک مسافر استکهلم سوئد بود که قصد داشت با این لباس از کشور خارج شود ولی همان ابتدای کار گیر افتاد و بازداشت شد.
از قیمت تعجب کردهاید؟ باورتان نمیشود یک ژاکت معمولی چنین قیمتی داشته باشد؟ خب، شاید فکر کنید این قطعه لباس دارای یک مارک بسیار مشهور بوده که طراحی و دوخت آن را یکی از سرشناسترین خیاطهای دنیا انجام داده است اما اشتباه فکر کردهاید. شاید هم با خودتان فکر کنید این ژاکت یک لباس عتیقه بوده که صدها سال قدمت داشته اما باز هم اشتباه فکر کردهاید.
ذهنتان دور و بر اینکه این لباس، یک پیراهن عجیب و غریب مثل لباسهای آقای گجت است که هرجور وسیلهای را میشود از داخل آن بیرون آورد هم نرود که این ره به ترکستان میرود. حالا لابد میپرسید که حتما جنس آن از یک پارچه مخصوص یا الیاف طلا و ابریشم است که اینجا هم جواب منفی است. خب پس چی!؟ فکر میکنید که ما دروغ میگوییم؟ به این یکی که اصلا فکر نکنید؛ شاهدمان هم بعد از خدا، پروندهای است که الان در دادسرای فرودگاه تهران تحت بررسی است. اگر میخواهید بدانید راز این لباس ۱۰ میلیون تومانی چیست و اصلا چرا کسی را بهخاطر این چنین لباسی بازداشت کردهاند، این مطلب را بخوانید.
نقطه شروع یک پرونده
ماموران مستقر در فرودگاه که میدانستند دستگاه گیت بیخود و بیجهت سر و صدا راه نمیاندازد و احتمالا این خانم یک شیء فلزی مشکوکی همراه داشته، خیلی سریع سراغ این مسافر رفتند.
زن اما خیلی خونسرد و آرام ایستاده بود و تنها نگاه میکرد؛ انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. طبیعی است که وقتی ماموران زن به چنین مسافری مشکوک شوند، او را خیلی سریع مورد بازرسی بدنی قرار دهند تا مشخص شود دستگاه چرا اینقدر بیتابی میکرده است.
ماموران زن فرودگاه بعد از انتقال این زن به اتاقک مخصوص، بازرسیها را آغاز کردند و آنوقت بود که دلیل این همه سر و صدای دستگاه مشخص شد. قبل از اینکه ما بگوییم، خودتان حدس بزنید که علت چه بود؟ النگوهای زن مسافر؟ سکههای پول خردی که همراه او بود؟ خودشون، خودمون!؟ مطمئنا اگر عکسهای بزرگ این صفحه نبود، از حالا تا فردا شب هم نمیتوانستید این یکی را حدس بزنید. ماجرا زیر سر لباسی بود که خانم مسافر زیر مانتویش پوشیده بود؛ ژاکتی با ۴۰ نیم سکه طلای قدیمی. سکهها به طرز عجیبی به این ژاکت دوخته شده بودند و زن مسافر ژاکت را برعکس زیر مانتویش پوشیده بود و اصلا فکر نکرده بود که این همه شیء فلزی، خیلی راحت و آسان درگیت خروجی لو میرود.
هدیههای طلایی
حالا نوبت زن میانسال بود که از خود دفاع کند و دلیل دوختن سکهها به لباسش را توضیح دهد. زن با همان خونسردی اولیه به ماموران گفت: «هیچ جرمی مرتکب نشده و تنها قصد داشته برای دیدن دخترش به استکهلم سفر کند». به این ترتیب، ژاکت ضمیمه پرونده شد و ماموران آن را همراه زن مسافر فرستادند به دادسرای فرودگاه.
مسافر استکهلم وقتی مقابل قاضی بهروز مهاجری- بازپرس شعبه اول دادسرا- قرار گرفت، در توضیح دلیل این کارش گفت: «من از کودکی در یکی از شهرهای غربی کشور زندگی میکنم. بیشتر زنان شهری که ما در آنجا زندگی میکنیم، لباسهای خود را با دوختن سکه روی آن تزیین میکنند. من هم به همین خاطر، تمام سکههایی را که در طول سالهای زندگیام جمعآوری کرده بودم به این لباس دوختم و آن را پوشیدم تا کسی نتواند سکههایم را از من بدزدد.
از آنجایی که دخترم بعد از ازدواج همراه شوهرش برای ادامه زندگی به پایتخت کشور سوئد رفته است، من هم سالی یکبار برای دیدنش به این کشور میروم اما اینبار وقتی که قصد داشتم باپیراهنی که آن را با سکههایی که طی سالهای زندگی جمعآوری کرده و تزیین کرده بودم از کشور خارج شوم، این لباس برایم دردسرساز شد».