سرمایه گذاران در مواجهه با خطرات جدید

خطرات اقتصادی، مالی و ژئوپلتیک جهان در حال تغییر هستند. در حال حاضر، برخی خطرات اگرچه به طور کامل از بین نرفته اند، اما احتمال وقوع آنها کمتر شده است. در مقابل، برخی دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار شده و محتمل تر به نظر می رسند.

خبر را برای من بخوان

طی یک یا دو سال گذشته شش خطر اصلی که در کانون توجه قرار داشتند عبارت بودند از:

فروپاشی منطقه یورو (شامل خروج یونان و عدم دسترسی ایتالیا و اسپانیا به بازارهای سرمایه).

بحران مالی در آمریکا (به واسطه مبارزه سیاسی بین جمهوری خواهان و دمکرات ها درباره سقف بدهی و تعطیلی دولت).

بحران بدهی عمومی در ژاپن (در نتیجه ترکیبی از رکود، تورم بیش از اندازه پایین و کسری زیاد که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی را افزایش داد).

نرخ تورم بیش از اندازه پایین در بسیاری از اقتصادهای پیشرفته جهان.

اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه برنامه هسته ای صلح آمیز ایران.

از بین رفتن هرچه بیشتر نظم منطقه ای در خاورمیانه.

در حال حاضر، این خطرات کاهش یافته اند. به لطف ارائه تسهیلات مالی جدید برای تثبیت شرایط بدهکاران اروپایی توسط بانک مرکزی اروپا و آغاز شکل گیری اتحادیه بانکی، منطقه یورو دیگر در لبه پرتگاه فروپاشی قرار ندارد.

در آمریکا، "باراک اوباما"، رئیس جمهور این کشور و جمهوری خواهان کنگره برای جلوگیری از تعطیلی مجدد دولت در رابطه با افزایش سقف بدهی به توافق موقت رسیده اند.

در ژاپن، راهبرد اقتصادی "شینزو آبه"، نخست وزیر این کشور شامل تسهیل سیاست پولی و بسط مالی به تقویت رشد و توقف روند نرخ تورم پایین منجر شده است. بخش سوم برنامه وی موسوم به "آبه نومیکس" شامل اصلاحات ساختاری به همراه آغاز تثبیت مالی بلند مدت می تواند به تثبیت بدهی منجر شود (اگرچه اثر اقتصادی افزایش مالیات پیش رو نامشخص است).

از سوی دیگر، با توجه به ایستادگی و تاکید ایران بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای و تلاش برای دستیابی به توافق در گفتگوها، تلاش های رژیم صهیونیستی برای ایجاد آشوب در منطقه ناکام مانده است. این در شرایطی است که بسیاری از کشورهای خاورمیانه همچنان از ثبات کافی برخوردار نیستند. تشدید برخی از این بحران ها و درگیری ها در خاورمیانه می تواند به ایجاد نگرانی های جدید درباره امنیت انرژی منجر شود.

در شرایطی که خطرات سال های اخیر فروکش کرده اند، شش خطر دیگر در حال رشد هستند. برای آغاز می توان به خطر سقوطی سخت در چین اشاره کرد. ایجاد توازن در رشد اقتصادی به دور از سرمایه گذاری های ثابت و با محوریت مصرف داخلی به کندی دنبال می شود زیرا هر زمان که رشد تولید ناخالص داخلی سالانه چین به نزدیک 7 درصد کاهش می یابد، نگرانی دولت افزایش یافته و دور دیگری از سرمایه گذاری سرمایه ای اعتباری را به اجرا می گذارد.

همچنین، خطر اتخاذ سیاست های اشتباه از سوی فدرال رزرو در شرایطی که این بانک برنامه تهسیل پولی خود را کاهش می دهد، وجود دارد. سال گذشته فدرال رزرو اعلام کرد که به تدریج برنامه خرید ماهانه اوراق قرضه خود را کاهش خواهد داد که شرایط سختی را در بازارهای مالی جهانی و بازارهای نوظهور ایجاد کرد. برخی سرمایه گذاران و دولت ها نگران هستند که فدرال رزرو ممکن است نرخ های بهره خود را خیلی زود و خیلی سریع افزایش دهد که به ایجاد شوک های اقتصادی و مالی منجر می شود.

سوم، فدرال رزرو ممکن است از محدوده نرخ های بهره نزدیک به صفر خیلی دیر و خیلی کند خارج شود که ترقی قیمت دارایی دیگری را موجب می شود. در حقیقت، سیاست های پولی نامتعارف در آمریکا و دیگر اقتصادهای پیشرفته به افزایش گسترده قیمت دارایی منجر می شود که می تواند ایجاد حباب هایی را در بخش املاک و مستغلات، اعتبار و بازارهای سهام موجب شود.

چهارم، بحران ها در برخی بازارهای نوظهور شکننده ممکن است وخیم تر شوند. بازارهای نوظهور به علت کاهش قیمت کالاهای اساسی، ریسک های مرتبط با تحول ساختاری در چین و تغییر سیاست پولی فدرال رزرو با بادهای مخالف در زمانی مواجه شده اند که سیاست های اقتصاد کلان آنها همچنان از استحکام کافی برخوردار نبوده و فقدان اصلاحات ساختاری رشد بالقوه را تضعیف کرده است. افزون بر این، بسیاری از این بازارهای نوظهور با ریسک های سیاسی و انتخاباتی مواجه هستند.

پنجم، خطری جدی درباره بحران ایجاد شده در اکراین وجود دارد که به بروز جنگ سرد دوم و حتی جنگی واقعی مجر شود. پیامدهای اقتصادی چنین نتیجه ای با توجه به تاثیر آن بر تامین انرژی و جریان های سرمایه گذاری چشمگیر و بسیار زیاد خواهد بود.

در نهایت، خطری مشابه درباره اختلافات ارضی در آسیا (با اختلافات چین و ژاپن آغاز شد) می تواند به درگیری نظامی شدید منجر شود. چنین خطرات ژئوپلتیکی دارای تاثیر اقتصادی و مالی نظام مند خواهند بود.

اکثر سرمایه گذاران معتقدند خطرات جدید به شکل شدید خود محقق نخواهند شد، اما تنها زمان مشخص خواهد کرد نظر کنونی به منزله شکست دیگری در ارزیابی و آمادگی برای رویدادهای شدید خواهد بود یا خیر.