به گزارش سایت طلا، رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم میگوید: «ناپدید شدن ابرهای باران زا در شمال باختری ایران و تداوم آنها در نواحی همسایه ترکیه را میتوان به ترکیبی از توپوگرافی، گردش جوی و سامانه های اقلیمی موضعی نسبت داد. این عوامل به تفاوت در توزیع بارندگی در منطقه کمک میکنند و در نتیجه سطوح مختلف بارش بین شمال غرب ایران و نواحی ترکیه ایجاد میشود.»
ایرن مهرگان: میگویند ابر دزدی شده، اگر هم ابرها را ندزدیده باشند، پس لابد نمیگذارند که ابرها بیاید سمت ایران، و اینها شده دلایل کوههای بدون برف و زمستان خشک و بیبارش در ایران که از مرزهای ترکیه شروع شده و به همه جا هم سرایت کرده است. اما اگر از متخصصان و کارشناسان این حوزه سوال کنید، با دلایل علمی این حرفها را رد میکنند.
بهانه این بحثها هم عکس زیر بود، دو کوه در خط مرزی دو کشور ایران، یکی برفی و دیگری خشک.
مهدی زارع، استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی و رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم از جمله کسانی است که این شایعات اخیر ابردزدی در شبکهها اجتماعی را رد میکند. او در پاسخ به این سوال که علت اصلی ناپدید شدن ابرهای باران زا در شمال باختری ایران و تداوم آنها در نواحی همجوار ترکیه چیست، میگوید: «رشتهکوههای زاگرس که در جنوب غربی ایران و جنوب شرقی ترکیه در کنارهها اثری از سایه باران ایجاد میکنند. این مانع توپوگرافی باعث میشود ابرهای باران زا قبل از رسیدن به سمت شمال غربی ایران پراکنده شوند و این منطقه با بارش کمتری باقی بماند.»
او به وجود سامانههای اقلیمی محلی، مانند سامانههای پیشانی که میتواند بر توزیع بارندگی در منطقه اثر بگذارد، اشاره و اظهار میکند: « هنگامی که یک سامانه پیشانی پربارش به شمال باختری ایران نزدیک میشود، ممکن است با شرایط نامساعدی مانند هوای خشک یا باد عمودی مواجه شود که میتواند سامانه پیشانی را ضعیف کرده و باعث شود ابرها قبل از رسیدن به ایران از بین بروند. در مقابل، مناطق همسایه ترکیه برای توسعه و نگهداری ابرهای باران زا مساعدترند و در نتیجه بارش در آن مناطق بیشتر است.»
زارع ادامه میدهد: «ناپدید شدن ابرهای باران زا در شمال باختری ایران و تداوم آنها در نواحی همسایه ترکیه را میتوان به ترکیبی از توپوگرافی، گردش جوی و سامانه های اقلیمی موضعی نسبت داد. این عوامل به تفاوت در توزیع بارندگی در منطقه کمک میکنند و در نتیجه سطوح مختلف بارش بین شمال غرب ایران و نواحی ترکیه ایجاد میشود.»
چرا دریاچه ارومیه آب ندارد اما وان آب دارد؟
از جمله مقایسههایی که این روزها در شبکههای اجتماعی انجام میشود و تاکید زیادی هم بر آن میشود، مقایسه دریاچه ارومیه و دریاچه وان در ترکیه است، که یکی بیآب دشه و دیگری همچنان پر آب است.
دکتر زارع در مقایسه این دو دریاچه میگوید: «در نتیجه مقایسه عوامل مرتبط با سطح آب در این دریاچهها که شرایط جغرافیایی و اقلیمی مشابهی دارند اما سیاستهای مدیریتی متفاوتی بر محیط انها حاکم بوده میتواند راه مناسبی برای شناسایی علل کاهش آب دریاچه ارومیه باشد. مقایسه این متغیرها ممکن است به توضیح تفاوتهای مشاهده شده در رفتار دریاچههای ذکر شده در ده دهه ابتدایی سده بیست و یکم کمک کند. پارامترهای هیدرومتری و اقلیمی، و همچنین شاخص تفاوت طبیعی شده گیاهی و شاخص تفاوت عادی جریان آب، دما و تبخیر و تعرق در دو دریاچه اساساً روندهای یکسانی را نشان میدهد، اما این توضیح قانع کنندهای برای تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه نیست. نتایج بررسیها نشان داده که پروژههای سدسازی و انحراف آب، گسترش کشاورزی آبی و ژرفای کم دریاچه ارومیه در بیشتر بخشها از عوامل اصلی کوچکشدن و خشکی دریاچه ارومیه نسبت به دریاچه وان بوده است.»
حربه ترکیه برای دزدی ابر از ایران!/ «ترکیه ۲.۵ برابر ایران بارش دارد»/ شمالیها هم از تهران ابر دزدی کردند!
او همچنین به اثر باد عمودی ناشی از نمک و متان بر روی دریاچه ارومیه در شمال باختری ایران نیز اشاره میکند و ادامه میدهد:« برخی محققان براین باورند که ترکیب نمک و متان در محیط دریاچه خشک شده شرایط جوی منحصر به فردی را ایجاد میکند که به شکلگیری بادهای عمودی کمک میکند. وجود نمک در دریاچه ارومیه منجر به تشکیل بادهای عمودی میشود. تبخیر آب از سطح دریاچه با نهشته شدن نمک غلیظ و سایر مواد معدنی، هوای بالای دریاچه را در مقایسه با هوای اطراف متراکمتر و سنگینتر میکند. این اختلاف چگالی باعث ایجاد یک ناحیه منجر به تشکیل جریانهای صعودی میشود. این جریانهای صعودی میتوانند الگوهای باد عمودی را ایجاد کنند.»
متان در دریاچه ارومیه
مسالهای دیگری هم در میان است که از سوی استاد پژوهشگاه زلزلهشناسی مطرح میشود. دریاچه ارومیه حاوی گاز متان هم هست که ممکن است به اثرهای باد عمودی کمک کند. متان گازی است که اثر گلخانهای قوی در جو ایجاد میکند و تخمین زده میشود که حدود 25 درصد در گرم شدن دما منجر به تغییرات اقلیمی نقش داشته باشد. اما عملکرد آن بسیار متفاوت از دی اکسید کربن (گاز گلخانهای شناخته شدهتر) است. متان یک گاز گلخانهای قوی است که میتواند گرما را در جو به دام بیندازد. با رسیدن انرژی خورشید به سطح دریاچه، گرم و دمای هوای بالای آن افزایش یافته است. متان با به دام انداختن مقداری از گرمای تابش شده از سطح دریاچه، این اثر گرم شدن را بیشتر کرده است. اختلاف دما بین سطح دریاچه و ارتفاعات بالاتر می تواند جریان های همرفتی را ایجاد کند که منجر به الگوهای باد عمودی می شود.
به گفته زارع اثرات ترکیبی نمک و متان –چنانچه میزان آن زیاد تشخیص داده شود-در دریاچه ارومیه محیطی مساعد برای شکل گیری بادهای عمودی ایجاد می کند. جریانهای صعودی ناشی از اختلاف چگالی ناشی از غلظت نمک، همراه با جریانهای همرفتی ناشی از تغییرات دما احتمالی ناشی از متان، منجر به حرکت عمودی تودههای هوا میشود.این بادهای عمودی می توانند پیامدهای مختلفی برای الگوهای اقلیمی محلی داشته باشند و بر تشکیل ابر، الگوهای بارش و حتی بر پراکندگی آلایندهها در جو اثر بگذارند.
چه کسی دریاچه ارومیه را خشک کرد؟
در پاسخ به شایعههای مطرح شده، این موضوع هم قابل تامل است، فرض بگیریم ابرها دزدیده میشود، پس دریاچه ارومیه را چه کسی خشک کرد؟
رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم در جواب میگوید: « علت اصلی تبدیل ارومیه به بستر دریاچه خشک شده دخالت انسان بوده است، عوامل اقلیمی هم اما به میزان کمتری نقش داشته اند، در حالی که عوامل انسانی نقش تعیین کنندهای داشته اند. در میان مداخلات انسانی، ساخت بزرگراه شهید کلانتری از وسط دریاچه نیز در خشکی دریاچه اثر داشته است ولی ساخت سدهای متعدد روی رودخانههایی که به این دریاچه میریزند به شدت به این فاجعه کمک کرد.»
او ادامه میدهد: « کاهش آب زیرزمینی نیز عامل مهمی برای خشک شدن دریاچه است. تجزیه و تحلیل روزهای غبارآلود درحوضه ارومیه، تنوع گرد و غبار بین سالی و فصلی را در کل غرب ایران نشان می دهد. این موضوع نشان می دهد که گرد و غبار حوضه ارومیه عمدتاً تحت اثر فعالیت گرد و غبار منطقه ای است، و تاکنون بستر خشک شده دریاچه به میزان کمتری در افزایش بار گرد و غبار نقش داشته است. جریان باد غالب غالباً جنوب غربی است که گرد و غبار شور ارومیه را به سمت شمال میبرد و شهر تبریز را تحت تأثیر قرار میدهد.»