اقتصاد آمریکا همچنان با ناکامی روبروست
به رغم انتشار گزارش های اخیر از رشد بازار کار آمریکا و افزایش شاخص ها در بازار بورس، اقتصاد آمریکا همچنان علائمی از ناکامی و سرخوردگی را از خود بروز می دهد.
تاریخ: ۱۵/تير/۹۳ ساعت ۱۰:۵۷ | اقتصاد جهانی شناسه خبر: ۱۶۶۶۳
به گزارش پایگاه اینترنتی گاردین لیبرتی وویس، به رغم اینکه انتشار گزارش های اخیر از رشد بازار کار آمریکا و افزایش شاخص ها در بازار بورس، ظاهرا حکایت از رشد اقتصاد این کشور پس از بحران سال 2008 دارد، اما اقتصاد آمریکا همچنان علائمی از ناکامی و سرخوردگی را از خود بروز می دهد.
نرخ بیکاری پایین آمده است، اما مردم همچنان معتقدند که اقتصاد نیاز به بازسازی دارد. این قدری عجیب به نظر می رسد که در حالی که سرمایه گذاری در بورس همچنان در حال افزایش است، اما نگرانی های عمومی در مورد بازار رو به افزایش است و هزینه کردهای از روی احتیاط هنوز افزایشی را شاهد نیست.
هرچند فرصت های شغلی بیشتری ایجاد شده اند و شاخص ها در بازار بورس در حال افزایش اند، اما گزارش ها نشان می دهد که نرخ مشارکت نیروی کار همچنان در حال کاهش است. در یک اقتصاد رو به ترمیم، این انتظار وجود دارد که میزان مشارکت نیروی کار بهبود یابد. اگر کیک بزرگ تر شده است، افراد بیشتری از آن سهم خواهند خواست. اما متاسفانه به نظر می رسد که یک عامل در حال ایجاد مزاحمت برای این استدلال است.
اقتصاددانان همچنان معتقدند که اقتصاد آمریکا نیاز به افزایش مصرف و هزینه ها دارد، اما هنوز خبری از رشد در این زمینه نیست. مطالعات همچنین نشان می دهد که به رغم افزایش فرصت های شغلی ایجاد شده، میزان تولید اقتصادی همچنان در حال کاهش است. هرچند دستمزدها به طور کلی در حال افزایش هستند، اما آمارهای وزارت بازرگانی آمریکا نشان می دهد که متوسط هزینه کرد خانواده های آمریکایی در مقایسه با نرخ تورم در واقع کاهش یافته است.
باید متغیر هایی برای توجیه این تناقض وجود داشته باشد. اگر سرمایه گذاری در بورس همچنان در حال افزایش است، اما میزان تولید همچنان در حال کاهش، باید برخی عوامل را مجددا مورد سنجش قرار داد. کریستن شینگلتون، تحلیلگر مسائل اقتصادی در این زمینه این سوال را مطرح می کند که آیا شرکت های آمریکایی ارزیابی صحیحی از سرمایه های خود دارند؟ وی معتقد است که شرکت ها برای جلوگیری از زیان دهی، با کارمندان خود همچون دیون و تعهدات خود رفتار می کنند، نه همچون دارایی هایشان. آنها کمترین دستمزد ممکن را به کارکنان خود پرداخت می کنند تا هزینه های منابع انسانی را به حداقل برسانند. به اعتقاد وی، این نوع رفتار موجب کاهش سود شرکت ها، ناامیدی بیشتر مصرف کنندگان و بروز نارضایتی عمومی در بین کارکنان می شود.
این نگاه در کل جامعه آمریکا و به نوعی در نزد هیئت حاکمه این کشور نیز مشاهده می شود. جامعه ای که شهروندان خود را به عنوان دارایی های خود محسوب نکند و با احترام با آنها برخورد ننماید، همچنان شاهد کند شدن عملکرد اقتصادی خود خواهد بود. در مقابل، کشوری که بر روی شهروندان خود سرمایه گذاری کند، شاهد افزایش بهره وری و رشد اقتصادی خواهد بود.