8 جمله ای که والدین هرگز نباید به فرزندان بگویند+ تصاویر
ما والدین گاهی به چیزهایی که به فرزند خود می گوییم بی توجهیم. شاید دلیلش این باشد که همان چیزها را بارها از پدر و مادر خود شنیده بودیم
به گزارش سایت طلا، ما والدین گاهی به چیزهایی که به فرزند خود می گوییم بی توجهیم. شاید دلیلش این باشد که همان چیزها را بارها از پدر و مادر خود شنیده بودیم. یا ممکن است صرفاً به این خاطر باشد که اشکالی در آن ها نمی بینیم. با این حال، برخی حرف ها به آن بی ضرری که ما تصور می کنیم نیستند.
در ادامه از جملاتی خواهیم گفت که والدین هرگز نباید به فرزند خود بگویند.
۱- «مجبورم نکن که …!»
همه ی پدر و مادرها دست کم یک بار از زبان تهدید هنگام صحبت با فرزند خود استفاده کرده اند. اما اگر والدین تهدیدی کنند، باید زمانی که فرزندشان به حرف شان گوش نکرد، آن را عملی کنند. در غیر اینصورت، فرزندتان خیلی زود متوجه می شود که تهدیدهای شما چیزی جز یک ترفند نیست و دیگر آن ها را جدی نمی گیرد.
۲- «چرا باید یه حرف رو صد بار تکرار کنم؟»
همه ی پدر و مادرها از این جمله برای تشر زدن به فرزند خود استفاده کرده اند. اما مطرح کردن چنین سؤالی به کلی بی معنی است. در حقیقت، در این موقعیت والدین صرفاً در حال گله و شکایت هستند اما فرزندشان این موضوع را درک نمی کند و به همین دلیل به آن بی توجهی می کند. شما باید به جای آن از چنین جمله ای استفاده کنید: «می دانم که قبلاً هم این را گفته بودم ولی می شود … ؟»
۳- «تو خیلی باهوشی.»
بسیاری از والدین تصور می کنند برای بار آوردن فرزندی با اعتماد به نفس باید از او تعریف و تمجید کرد. اما حقیقت آن است که روانشناسان معتقدند تعریف و تمجید از کودکان می تواند بسیار مخرب باشد، به ویژه اگر از او به خاطر ویژگی های ذاتی اش یا نمرات خوبش تعریف کنید. درستش این است که شما تلاش و سختکوشی کودک تان را تحسین کنید.
با این کار فرزندتان دیگر به دنبال گرفتن تأیید شما نخواهد بود. به علاوه، وقتی به کودکی گفته می شود که بااستعداد است ممکن است علاقه اش را به تلاش و مطالعه از دست دهد. او با خود تصور خواهد کرد وقتی خود با استعداد است دیگر نیازی به سختکوشی ندارد.
۴- «خیلی مسخره ای!»
برای بچه ها، بزرگ ترها حکم سرمشق و کسی برای تأیید احساسات و تجربیات خود دارند. بنابراین وقتی به فرزندتان می گویید که مسخره به نظر می رسد یا در اشتباه است، این حرف باعث می شود که او احساس کند که خود و احساساتش اهمیتی ندارند. اگر نمی توانید از دلیل رفتار بخصوص فرزندتان سر در آورید، از خود او درباره اش سؤال کنید و سپس سعی کنید تجربه ی مشابهی که خود در کودکی تان داشتید را به خاطر آورید.
۵- «حالا که نمیای، من خودم میرم.»
همه ی پدر و مادرها تجربه ی این موقعیت را داشته اند که وقتی زمان ترک پارک فرا رسیده، فرزندشان حاضر به دست کشیدن از بازی نبوده و کماکان به بازی کردن ادامه می داده. با این حال، اگر فرزندتان را تهدید به رها کردن و تنها گذاشتن کنید، این کار او را دچار ناامنی روانی می کند. او یکباره متوجه می شود که والدینش می توانند او را در این دنیای ترسناک و خطرناک رها کنند و تنها بگذارند. این کودکان در بزرگسالی در موقعیت های دشوار و اضطراب آور بیشتر مرتکب اشتباه می شوند.
۶- «عجله کن. زود حاضر شو.»
بچه های کوچک درک درستی از مفهوم زمان ندارند. به همین دلیل درخواست عجله کردن از آن ها نتیجه ای جز مضطرب کردن شان ندارد. بهتر است دقیق تر صحبت کنید و مرحله به مرحله ی آماده شدن را به او گوشزد کنید. این کار هم والدین و هم فرزند را از اضطراب در امان نگه می دارد.
۷- «همیشه از ریاضی بدم میومد.»
گاهی والدین نمی دانند که نوع نگاه و نحوه ی برخورد آن ها با برخی دروس مدرسه می تواند بر فرزندشان تأثیر بگذارد. بچه ها اغلب از رفتار والدین شان تقلید می کنند، از جمله نحوه ی برخورد آن ها با دروس مدرسه . درنتیجه، حتی اگر فرزندتان استعداد ریاضی داشته باشد هم ممکن است صرفاً به خاطر اظهارنظرهای شما علاقه اش را به این درس از دست دهد..
8- این یک مشکل بزرگ نیست
حتی اگر برای یک بزرگسال مشکل بزرگی به نظر نمی رسد، فرزند شما ممکن است متفاوت فکر کند. وقتی کودکی ناراحت است و گریه می کند و مادر و پدرش به او می گویند که این چیز مهمی نیست، ممکن است کودک از احساسات آنها خجالت بکشد و در بزرگسالی مشکلات را کوچک می شمارد.