سایت خبری طلا

این ایرانی بدون داشتن ثروت به فضا سفر کرد! + تصاویر

منبع: ایسنا


دکتر جهانگیر متولد ایران است و در چهار سالگی به آمریکا مهاجرت کرده است. اشتیاق او به علم و تعهد به خدمات عمومی او را به سمت حرفه پزشکی سوق داد.


چگونه کسی می‌تواند بدون آن که فضانورد شود یا میلیون‌ها دلار پول داشته باشد یا مشهور شود به فضا سفرکند؟ دکتر ایمان جهانگیر در هشتمین پرواز فضایی سرنشین‌دار بلو اوریجین شرکت کرد و رویایش محقق شد.

در روز ۲۹ اوت، شرکت فضایی خصوصی بلو اوریجین هشتمین پرواز فضایی سرنشین‌دار و بیست و ششمین ماموریت زیرمداری نیوشپرد خود را با موفقیت انجام داد. در این پرواز، ایمان جهانگیر، متخصص قلب و عروق تنسی حضور داشت که نه تنها به طور شانسی  بلکه با فداکاری تزلزل ناپذیرش به رویای خود رسیده و یک صندلی در این فضاپیما به دست آورده بود.

پایگاه خبری اسپیس قبل و بعد از این پرواز فضایی با دکتر جهانگیر صحبت کرده و هیجان او را در پایگاه پرتاب فضایی بلواوریجین(Blue Origin) به تصویر کشیده است تا داستان کامل سفر او را که شامل برنده شدن در قرعه کشی یک پرواز فضایی می‌شود، بازگو کند.

کمک به باز کردن راه رسیدن به فضا

در حالی که ظهور شرکت‌های فضایی خصوصی که بلیت‌های سفر به فضا را ارائه می‌کنند، به در دسترس‌تر قرار گرفتن سفرهای فضایی کمک کرده است، اما همچنان حضور در چنین سفرهایی بسیار منحصر به فرد است. بنابراین، نیاز به غیرمتمرکز کردن دسترسی به فضا، چه برای پرواز یا تحقیقات، ضروری است. اینجا جایی است که MoonDAO وارد عمل می‌شود.

شرکت MoonDAO توسط پابلو مونکادا-لاروتیز(Pablo Moncada-Larrotiz)، مدافع سازمان‌های نامتمرکز خودگردان(DAO) تاسیس شد. در اوایل سال ۲۰۲۲، MoonDAO بیش از هشت میلیون دلار در یک ماه جمع آوری کرد، که با رویای فرستادن مردم به فضا تقویت شد. بیش از ۲۰۰۰ نفر از سراسر جهان در این برنامه شرکت کردند و این سازمان توانست دو صندلی در فضاپیمای زیرمداری نیوشپرد بلواوریجین خریداری کند.

MoonDAO برای اولین پرواز خود از روش رای‌گیری سازمان‌های نامتمرکز خودگردان استفاده کرد و از اینترنت برای انتخاب از میان گروهی افراد مشهور که پرواز فضایی آنها توسط MoonDAO حمایت مالی می‌شد، استفاده کرد. برنده کوبی کاتن(Coby Cotton) بود، یوتیوبری که در ماه اوت سال ۲۰۲۲، کمتر از ۹ ماه پس از تلاش برای تامین مالی جمعی، به فضا پرواز کرد.

روند انتخاب برای پرواز دوم سخت‌تر بود. در ابتدا یک قرعه کشی برگزار شد و برنده خوش شانس یک مرد چینی بود. این سازمان بیش از یک سال تلاش کرد تا اولین شهروند چینی را برای شرکت در یک پرواز فضایی ایالات متحده جذب کند. مونکادا-لاروتیز می‌گوید: این یک دستاورد مهم در دیپلماسی فضایی و یک پیروزی برای صلح بین دو ابرقدرت بود. با این حال، به دلیل چالش‌های لجستیکی و سیاسی، MoonDAO نتوانست او را به ایالات متحده بیاورد.

این سازمان مجبور شد دوباره قرعه‌کشی کند و برنده در یک قرعه‌کشی زنده که در یوتیوب در روز ۲۵ ژانویه سال ۲۰۲۴ پخش می‌شد، اعلام شد. این لحظه شانس برای جهانگیر بود که از کودکی آرزوی سفرهای فضایی را در سر داشت.

دکتر ایمان جهانگیر

دکتر جهانگیر متولد ایران است و در چهار سالگی به آمریکا مهاجرت کرده است. اشتیاق او به علم و تعهد به خدمات عمومی او را به سمت حرفه پزشکی سوق داد، اما هرگز علاقه خود را به فضا از دست نداد. در طی ۱۵ سال اخیر، ایمان علاوه بر اینکه دانشیار پزشکی و رادیولوژی و مدیر بخش قلب و عروق شد، دو بار در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ فینالیست برنامه کاندیدای فضانوردی ناسا شد و اگرچه هیچ‌گاه انتخاب نشد، اما از رویای فضایی خود دست نکشید.

دکتر جهانگیر آموزش خصوصی فضانوردی را در زمینه سیستم‌های پشتیبانی حیات، فیزیولوژی فضایی، نیروهای گرانش زیاد، مدیریت منابع خدمه، لباس‌های فضایی، عملیات در ارتفاع بالا و تجزیه و تحلیل بیومتریک از طریق موسسه بین‌المللی علوم فضانوردی به پایان رساند.

در سال ۲۰۲۳، او به عنوان مسئول پزشکی اولین ماموریت فضانوردی آنالوگ ماه و مریخ(SAM) در جنوب آریزونا، خدمت کرد. سپس، ۱۱ سال پس از اینکه ناسا برای بار دوم رویای فضانوردی او را نابود کرد، او در قرعه کشی MoonDAO برنده شد و آماده شد تا از خط کارمان عبور کند.

هیجان، ناباوری و تردید

با نزدیک شدن به پرواز او با بلو اوریجین، احساسات دکتر جهانگیر آمیخته‌ای از هیجان و ناباوری بود. او بیان کرد که بعد از بیش از ۱۵ سال تلاش فعالانه برای رسیدن به آن، چقدر به تحقق یک رویای مادام العمر نزدیک شده است. جهانگیر پنج بار به ناسا درخواست داده بود، دو بار فینالیست شد، اما هرگز به مرحله نهایی نرسید. با وجود آن مشکلات، او مصمم باقی ماند و خود را برای لحظه‌ای که پرواز فضایی تجاری به واقعیت تبدیل شد، آماده کرد. این فکر که واقعا به فضا می‌رود را هنوز به طور کامل هضم نکرده بود، به خصوص پس از سال‌ها عدم اطمینان و از دست دادن‌ها.

او هیجان اولیه انتخاب شدن برای پرواز در آوریل ۲۰۲۴ را به یاد می‌آورد، زمانی که به طور رسمی از حضورش در فضاپیمای نیوشپرد مطلع شد. با این حال، در طول ماه‌های منتهی به پرواز، یک حس تردید وجود داشت. نمی‌توانست ترس از اینکه ممکن است چیزی تغییر کند یا اینکه فرصت از دست برود را نادیده بگیرد. تا زمانی که بلو اوریجین به طور عمومی سرنشینان را اعلام نکرده بود این حس با او بود. این اعلام نقطه‌ای بود که جهانگیر احساس کرد سرانجام می‌تواند باور کند که رویایش در شرف تحقق است.

در فرآیند آماده‌سازی برای ماموریت، او از این فرصت استفاده کرد و با فضانوردانی که با بلواوریجین و ویرجین گلکتیک پرواز کرده بودند، صحبت کرد. فضانوردان همکار به او توصیه کرده بودند که به دلیل درخشندگی خورشید عینک آفتابی به همراه داشته باشد و از پوشیدن کلاه خودداری کند. جهانگیر مشغول جمع‌آوری اقلام کیف خود شد. بلو اوریجین محدودیت‌های وزن و اندازه خاصی داشت، بنابراین وسایل شخصی را با دقت انتخاب کرد تا با خود ببرد. وسایل او شامل نشان‌هایی برای دوستان، مواردی برای اعضای MoonDAO و اشیاء احساسی مانند عکس‌ها و آثار هنری از هنرمندانی بود که او آنها را تحسین می‌کرد - به‌ویژه برچسب‌هایی با نوشته‌ی «قلبی برای فضا» که عشق او به قلب و فضا را با هم ادغام می‌کرد.

در نهایت جهانگیر به جنبه‌های تحقیقاتی پرواز خود پرداخت. اگرچه او آزمایش علمی بزرگی انجام نمی‌داد، اما در مطالعه‌ای از دانشگاه کرنل شرکت داشت که به بررسی جهش‌های ژنتیکی و اثرات قرار گرفتن در معرض تشعشعات در فضا می‌پرداخت. او پیش از پرواز یک نمونه خون گرفته بود و پس از بازگشت دوباره این کار را انجام می‌داد تا ببیند آیا قرار گرفتن کوتاه مدت در فضا اثرات قابل تشخیصی دارد یا خیر. هنگامی که از جهانگیر در مورد نگرانی‌های سلامتی پرسیده شد، جهانگیر خطر ابتلا به یک بیماری را به ویژه با توجه به وجود کووید-۱۹ و این واقعیت که فرزندانش در شرف بازگشت به مدرسه بودند گوشزد کرد. او در مورد نیاز به پوشیدن ماسک در روزهای منتهی به پرواز صحبت و اشاره کرد که چقدر باید مراقب باشد.

روز پرتاب

در ساعت ۴:۳۰ صبح روز ۲۹ اوت، گروه کوچکی از اعضای رسانه در پارکینگ هتلی در ون هورن، تگزاس جمع شدند و آماده بودند تا خودروی نماینده رسانه بلو اوریجین را در یک کاروان به سمت محل پرتاب دنبال کنند. نیم ساعت در صحرای تاریک غرب تگزاس رانندگی کردیم و با احتیاط جاده را برای یافتن حیواناتی که ممکن است از مسیرمان عبور کنند بررسی کردیم. در طول مسیر، از چند ایست بازرسی امنیتی رد شدیم، همه با هشدارهای جدی مبنی بر اینکه از چیزی فیلمبرداری نکنید. سطح احتیاط و پنهان کاری باعث شد که احساس کنم وارد منطقه ۵۱ می‌شویم.

منطقه قابل مشاهده برای رسانه جدا از محل استقرار بستگان و دوستان نزدیک سرنشینان بود. قرار بود پرتاب سه ساعت پس از رسیدن ما به پایگاه انجام شود و یک حس انتظار مشترک وجود داشت. همه امیدوار بودند که این ماموریت بدون مشکل انجام شود و خوشبختانه انجام شد.

وقتی شمارش معکوس به صفر رسید، شاهد زیبایی بی‌نظیر بالا رفتن نیوشپرد بودیم. موشک نیوشپرد در حالی که به سمت بالا اوج می‌گرفت، حرکت کرد و ابرهای چرخشی از دود اگزوز سفید را پشت سر گذاشت. سپس انفجارهای صوتی در بالای تگزاس غربی منعکس شد، زیرا موشک مرحله اول نیو شپرد به سمت پایین غرش می‌کرد تا یک فرود عمودی روی سکوی فرود خود انجام دهد. ما می‌توانستیم صدای شادی سرنشنیان را که گرانش صفر را تجربه می‌کردند و زیبایی فضا را از نزدیک می‌دیدند، بشنویم. صدای آنها پر از هیبت و شگفتی از گریه‌های از روی هیجان‌ گرفته تا خنده بود.

تنها چند دقیقه بعد، کپسول خدمه نیو شپرد فرود خود را آغاز کرد که لحظه‌ای دیگر از انتظار جمعی بود. فرود بی‌عیب و نقص پیش رفت. پس از چند ساعت، بالاخره این فرصت را داشتیم که مسافران فضایی جدید را ملاقات کنیم، مشتاق شنیدن داستان‌های آنها و پرسیدن تمام سوالاتی که در ذهنمان می‌چرخید، بودیم.

رویاهایت را دنبال کن

جهانگیر پس از انجام موفقیت آمیز پرواز فضایی خود، این تجربه را «باورنکردنی» و «غیر قابل وصف» توصیف کرد و به تجربه دو احساس اصلی اشاره کرد. تحقق یک رویای مادام‌العمر و هیبت دیدن زمین از فضا.

هنگامی که موشک به سمت بالا می‌رفت، او با سرعتی که منظره از جو زمین به تاریکی وسیع فضا تبدیل شد، تحت تأثیر قرار گرفته بود.

دکتر جهانگیر می‌گوید: این تضاد شدید بین زمین آبی و فضای خالی تاریک یکی از عمیق‌ترین لحظات برای او بوده است. دیدن زمین از فضا دیدگاه او را گسترش داد، همانطور که برای اکثر مردم این اتفاق می‌افتد. پدیده‌ای که به عنوان اثر نمای کلی شناخته می‌شود. عدم وجود مرزها و مشاهده زمین به عنوان یک سیاره یکپارچه، قدردانی او را نسبت به شکنندگی و وحدت بشریت عمیق‌تر کرد. او ابراز امیدواری کرد که سفرهای فضایی بتواند به گرد هم آوردن مردم کمک کند و احساس مسئولیت جهانی را بهبود بخشد.

او افزود: این سواری به طور شگفت‌انگیزی راحت بود. بیشتر شبیه یک آسانسور شیشه‌ای بود تا تجربه‌ی سخت و پرتلاطمی که او پیش‌بینی کرده بود. اگرچه این صعود او را در معرض گرانش کم قرار داد، اما قابل کنترل و به دور از ناراحتی بود. زمانی که گرانش صفر شد، او بدون زحمت شناور شد، اما دریافت که منظره خیره کننده زمین بر تجربه بی‌وزنی ارجحیت دارد. برای چند دقیقه در فضا احساس ارزشمندی کرد و آرزو کرد کاش می‌توانست بیشتر بماند. او به شوخی اضافه کرد که اگر فرصتی به او داده شود همین فردا دوباره به فضا می‌رود. جهانگیر یک احساس فیزیکی مختصر در شکم خود احساس کرد اما حالت تهوع نداشت و تمام این تجربه او را مشتاق به موارد بیشتر کرد. این پرواز اشتیاق جهانگیر به فضا را دوباره برانگیخت و او همچنان مشتاق است در ماموریت‌های فضایی آینده مشارکت کند.

هنگامی که از ایمان در مورد کمبود لباس فضایی و نگرانی‌های ایمنی بالقوه سؤال شد، به سرعت اطمینان داد که کاملا به سیستم‌های ایمنی اضافی بلواوریجین اعتماد دارد.

وی توضیح داد که در حالی که خطر کاهش فشار همیشه وجود دارد، سیستم دارای چندین گزینه حفاظتی از جمله ماسک‌های اکسیژن برای مواقع اضطراری است. اعتماد به فناوری به او اجازه داد تا به جای نگرانی در مورد مسائل فنی، روی تجربه‌اش تمرکز کند.

پسر ۹ ساله او که در ابتدا تمایلی به سفر فضایی نداشت، پس از دیدن سفر پدرش فکر کرد که این تجربه‌ی «باحالی» است. همسر جهانگیر، در عین حال که از او حمایت می‌کرد، با توجه به ماهیت زیرمداری پرواز، آرامش بیشتری داشت و والدینش، به‌ویژه مادرش، احساس غرور می‌کردند و در عین حال به‌طور قابل‌توجهی مضطرب بودند. تاثیر عاطفی آن لحظه عمیق بود. پس از ملاقات با گروه MoonDAO پس از پرواز، او از آنها برای تحقق رویای پسرش تشکر کرد. او از صمیم قلب قدردانی کرد و گفت: ما فکر می‌کردیم که او هرگز به آرزویش نخواهد رسید و توضیح داد که چگونه خانواده با این احتمال که او هرگز فرصتی برای رفتن به فضا نداشته باشد کنار آمده‌ بودند، اما پافشاری جهانگیر در نهایت نتیجه داده است. این لحظه تأثیرگذار بر اهمیت این دستاورد نه تنها برای جهانگیر بلکه برای نزدیکترین افراد به او تأکید داشت.

یکی از مهمترین جنبه‌های این پرواز، فرصت الهام بخشیدن به دیگران بود. او به عنوان یک مهاجر از ایران، از اینکه اولین مرد ایرانی الاصلی بود که پس از انوشه انصاری و یاسمین مقبلی به فضا پرواز کرده، بسیار احساس افتخار می‌کرد. او تاکید کرد که دنبال کردن دو علاقه‌اش یعنی پزشکی و فضا ممکن بوده است و دیگران را تشویق به داشتن رویاهای بزرگ و تبدیل اهداف بزرگشان به گام‌های کوچک دست‌یافتنی کرد.