به گزارش سایت طلا،جرم توهین یکی از جرایم علیه حیثیت معنوی اشخاص محسوب میشود. توهین از لحاظ لغت از ریشه «وهن» به معنی «سست کردن، خوار و خفیف کردن» و در اصطلاح به هر رفتاری (اعم از فعل، گفتار، اشاره یا نوشتار) دلالت دارد که بتواند به نحوی موجب تحقیر یا خوار و خفیف کردن حیثیت کسی در نظر افراد متعارف جامعه شود.
توهین میتواند به صورت لفظی یا عملی واقع شود. توهین عملی با انجام رفتارهایی مانند پرتاب کردن شیء به سمت دیگری محقق میشود.
انواع توهین و مجازات آن
توهین در قانون به دو شکل ساده و مشدد تقسیم میشود.
عنصر قانونی جرم توهین ساده در ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) آمده است این ماده مقرر میدارد: توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانچه موجب حد قذف نباشد [مستوجب] جزای نقدی درجه شش خواهد بود.
توهین مشدد، نیز گاهی به اعتبار شخصیت و مقام طرف اهانت، جرمانگاری شده است مانند ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی (هر کس با توجه به سمت، یکی از رؤسای سه قوه یا معاونان رئیسجمهور یا وزرا یا یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانهها و مؤسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین کند به چهل و پنج روز تا سه ماه حبس و یا تا (۷۴) ضربه شلاق و یا شش میلیون و ششصد هزار تا هشتاد و دو میلیون و پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم میشود.)
گاهی توهین به اعتبار جنسیت یا سن طرف تشدید شده است مانند ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی (هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه و تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد.) و گاه توهین مشدد به اعتبار قداست طرف توهین است.
مانند ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی (هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیا عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س) اهانت کند اگر مشمول حکم سابالنبی باشد اعدام میشود و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.) گاهی توهین مشدد به اعتبار نحوه ارتکاب است مانند هجو، گاهی هم تشدید به اعتبار وسیله ارتکاب است مانند استفاده از مطبوعات و یا استفاده از رایانه و گاهی هم توهین مشدد به اعتبار ماهیت انتساب است مانند افترا، افترای عملی، قذف.
شرایط جرم تلقی شدن توهین چیست؟
شرایط لازم برای اینکه توهین به عنوان یک جرم قابل پیگیر و مجازات شود به شرح ذیل است:
۱- حقیقی بودن شخص
توهین به اشخاص حقوقی جرم محسوب نمیشود مگر اینکه به عضوی از آن شخص حقوقی که یک شخص حقیق است توهین شده باشد.
۲- موهن بودن رفتار
موهن بودن به معنای توهینآمیز بودن رفتار است. موهن بودن رفتار به این معناست که آن رفتار در عرف و فرهنگ جامعهای حرف یا کاری اهانتآمیز تلقی شود؛ بنابراین معیار تشخیص اهانتآمیز بودن یک رفتار یا یک گفتار، معیار فردی نیست. بلکه تشخیص موهن بودن رفتار با عرف است.
۳- مخاطب معین
جرم توهین زمانی محقق میشود که گفتار یا رفتار توهینآمیز شخص خاصی را هدف قرار دهد. پس زمانی که فردی به یگ گروه کلی و بدون تعیین مصادیق اهانت کند، این کار مشمول جرم توهین نیست. البته این امر به این معنی نیست که توهین باید فقط به یک نفر خاص باشد بلکه توهین به یک گروه مشخص نیز واقع میشود.
۴- زنده بودن مخاطب
توهین به اموات و مردگان جز در مواردی که قانونگذار به طور خاص جرمانگاری کرده باشد جرم نیست مگر اینکه عرفا توهین به اموات توهین به بازماندگان محسوب شود.
۵- حضوری یا علنی بودن توهین
توهین در صورتی جرم است که شخص توهین را ببیند یا بشنود مانند توهین تلفنی، پیامکی، از طریق دوربین مداربسته و...
منظور از علنی بودن، حضور شاهد در محل ارتکاب توهین نیست، بلکه ارتکاب توهین در محلی که آماده برای حضور شاهد است نیز علنی محسوب میشود هر چند که در آن لحظه هیچ شاهدی در محل حاضر نباشد.
۶- صریح بودن توهین
صریح بودن توهین به این معناست که گفتار یا کردار شخص توهین کننده به طور مستقیم افاده مقصود وی از توهین را بنماید؛ بنابراین کنایات و یا گفتاری که به شکل غیرمستقیم حاوی مفاهیم توهینآمیز باشد، جرم محسوب نمیشود.
جرم توهین یک جرم مطلق محسوب میشود یعنی مقید به نتیجه نیست؛ بنابراین حتی اگر مخاطب عملاً از توهین دیگری متأثر نشود، باز هم جرم توهین به صرف موهن بودن رفتار مرتکب، از نظر عرف ارتکاب یافته است.
در نهایت اینکه در توهین ارتجالی بودن یا نبودن شرط نیست به این معنا که در توهین اینکه شخص بدون اندیشه و فکر سخن گفته باشد یا نه اصلاً شرط نیست؛ بنابراین با صرف به کار بردن الفاظی توهینآمیز، (و یا نوشتن آنها و یا انجام رفتار توهینآمیز) با تحقق سایر شرایط مذکور، جرم توهین واقع شده و ادعای شخص توهین کننده مبنی بر اینکه این الفاظ را مثلاً در دعوی به کار برده است و از شدت عصبانیت عقل وی زائل شده و متوجه اعمال و گفتار خود نبوده تأثیری در تحقق جرم ندارد.