شما دعوتید به بازدیداز نمایشگاه طلاوجواهر تبریز
8 روز و 7 ساعت و18 دقیقه
من می آیم فرم ثبت نام آنلاین

لیلاز: با کاهش سهم نفت در اقتصاد شاید تکانی بخوریم

یک کارشناس مسائل اقتصادی گفت: زمانی که اثر یک حادثه ای مثل ثروت بادآورده وارد اقتصاد شود، همه شاکله اقتصاد را تغییر می‌دهد و هیچ چیزی جلوی آن را نمی‌گیرد.

خبر را برای من بخوان



منطقه اصفهان، سعید لیلاز شامگاه گذشته(چهارشنبه) در نشست بررسی اقتصاد معاصر ایران و تطبیق با تاریخ معاصر در اتاق بازرگانی اصفهان اظهار کرد: زمانی که ما در مورد علم اقتصاد صحبت می کنیم باید در خصوص یکسری اعداد و ارقام و واقعیت های علمی بحث کنیم و این موارد را مورد بررسی قرار دهیم و هیچ گاه نمی توانیم از روی رگ گردن یا غیرتی شدن حرف بزنیم.

وی با بیان اینکه اگر به تاریخچه پیدایش نفت در ساختار اقتصادی ایران نگاه کنیم خواهیم دید تاثیر گذارترین عنصر اقتصادی ایران همین مایع بوده است، افزود: ارزش کل انرژی اولیه ایران چیزی حدود سه هزار میلیارد دلار بوده که این عدد در اقتصاد عددی بسیار بزرگ و سنگین است.

این تحلیل گر مسائل اقتصادی اضافه کرد: اولین باری که در کشور به این عنصر توجه شد، احتمالا در دوره رضا خان بوده است. یعنی در سال 1300 خورشیدی و پس از جنگ جهانی اول که کشور رفته رفته به سمت رشد اقتصادی مثبت می رفت این مایه سیاه رنگ پیدا شد، اما جالب اینجا است که رضا شاه تا زمانی که زنده بود نگذاشت پول نفت وارد بودجه کشور شود.

لیلاز ادامه داد: از سال 1306 خورشیدی قیمت نفت رو به کاهش نهاد و در آمدهای ارزی که دولت رضاخان به واسطه آنها توسعه اقتصادی و نظامی را برنامه ریزی کرده بود، کاهش یافت و از آنجا دعوای میان ایران و بریتانیا شکل گرفت و همین واقعه منجر به جدایی رضا خان از انگلیس ها شد.

وی گفت: در سال 1312که رضا شاه پرونده نفتی را به داخل بخاری می اندازد و فاصله از انگلستان باعث می شود که سهم درآمدهای نفتی ایران در اقتصاد از 16 درصد به 25 درصد افزایش یابد.

این استاد اقتصاد تصریح کرد: من معتقد نیستم که مظفرالدین شاه یا رضاخان میر پنج در خصوص نفت ایران بد عمل کردند، چرا که اعتقاد دارم در هر دوره ای هرکسی بر مسند ایران بوده تا توانسته از نفت به هر شکلی استفاده کرده است. مگر مظفرالدین شاه در قرار داد با دارسی نگفته هر کاری که قرار است در حوزه نفت در ایران صورت بگیرد، باید با کارگران ایرانی انجام شود و در سال 1312 بر اساس این بند رضاشاه قرارداد با انگلیس ها را باطل کرد.

لیلاز افزود: اولین جرقه های سازمان برنامه در سال 1315 خورد و شورای عالی برنامه ریزی تشکیل شد چراکه تفکر این بود که با این درآمد نفت چه باید کرد؟ این سازمان یعنی صندوق ذخیره ای که بتواند درآمدهای نفتی را به سرمایه گذاری ثابت در اقتصاد کشور تبدیل کند.

وی ادامه داد: این موضوع که در سال 1318 به دلیل اینکه جنگ جهانی دوم شروع می شود متوقف می ماند در سال 1325 سازمان برنامه رسما تشکیل می شود. یعنی دولت ایران پس از جنگ جهانی و اتفاقات آن دوباره با رشد قیمت نفت مواجه می شود و اولین برنامه عمرانی ایران در سال 1327 کلید می خورد.

این تحلیل گر مسائل اقتصادی عنوان کرد: این برنامه به دلیل ملی شدن صنعت نفت به اجرا در نمی آید و بعد از کودتای 28 مرداد در آمد نفتی ایران مجددا دو برابر می شود، اما 15 ماه پس از کودتا ایران نمی تواند نفت خود را بفروشد، اما به دلیل افزایش قدرت درآمدی نفت، شاه با آمریکایی ها وارد مذاکراتی می‌شود و به آنها عنوان می کند که اگر بر سر نفت به او فشار آورند کشور ایران را رها خواهد کرد.

لیلاز اضافه کرد: همین موضوع باعث شد تا در آذر 1333 کنسرسیوم جدید بین شاه و آمریکا بر قرار شود که سهم نفت میان ایران و آمریکا 50 به 50 می شود و زمانی که این اتفاق رخ می دهد دوباره سازمان برنامه هویت جدیدی پیدا می کند، بی انضباطی های اقتصادی ایران از برنامه سوم سازمان برنامه کشور آغاز می شود و هزینه های عمرانی کمتر می شود.

وی با اشاره به اینکه دهه 40 طلایی ترین دهه اقتصاد ایران است، ادامه داد: کشور ایران نتوانست هیچگاه اتفاقات دهه 40 را تکرار کند و از اوایل دهه تا سال 1347 اقتصاد ایران همواره مسیر رو به رشدی را داشته است و در این زمان عملکرد بسیار خوبی در اقتصاد ایران به نمایش گذاشته شد.

این استاد اقتصاد با اشاره به جنگ اسرائیل و عراق در دهه 40 اظهار کرد: این جنگ به شدت بر سرنوشت اقتصادی ایران تاثیر گذاشت چرا که پس از آن جنگ، دولت ایران متوجه شد که نفت می تواند یک برتری سیاسی نیز ایجاد کند و کم کم دنیا نیز شروع می کند با شاه ایران کرنش کردن و حواسشان به شاه ایران و تعاملات دو طرفه ایجاد می شود .

لیلاز تصریح کرد: در سال 1347 شاه اعضای شورای اقتصادی کشور را جمع می کند و می گوید یک ایدئولوژی جدید را می خواهم مطرح کنم به نام "ایرانیسم". چراکه شاه در آن زمان پیش بینی می کند که عراق در سال های بعد حتما به ایران حمله خواهد کرد و کشور ما نباید از عراق شکست بخورد.

وی گفت: متاسفانه از اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 نشانه های ظهور تورم در ایران ایجاد شد این در حالی است که در اکثر سال های دهه 40 فقط تا نیم درصد تورم داشته ایم و اقتصاد ایران اصلا با این مقوله آشنا نیست که به یکباره با آغاز دهه 50 تورم های دو رقمی شروع می شود.

این تحلیل گر اقتصادی کشور افزود: کشور در حالی که در برنامه سوم مصرف ارزی شش میلیارد دلار و در برنامه چهارم 10 میلیارد دلار مصرف ارزی داشته است به یکباره این مصرف ارزی در برنامه پنجم به 30 میلیارد دلار می رسد زیرا دائما در آمد ارزی در این سال ها افزایش می یافته و در همین زمان شاه در حال تجهیز نظامی کشور نیز بوده است.

لیلاز عنوان کرد: در ادامه اتفاقات آن روز ناگهان در سال 1352 ایران به قرار داد کنسرسیوم خود پایان می دهد و خودش مستقیما با کشورهای غربی برای مبادله نفت وارد مذاکره می شود و این مورد رابطه ایران و آمریکا را دچار تزلزل می کند در همین راستا جنگ 1973 و مهرماه 1352 یکباره قیمت نفت خام را 5 و درآمد نفتی ایران را 9 برابر می‌کند و شاه وارد یک برنامه برای مصرف ارزی 200 میلیارد دلاری می شود که به شدت برای اقتصاد ایران سنگین بود به گونه ای که عبدالمجید مجیدی می گوید این مصرف ارزی کشور را به جایی رسانید که ایجاد یک انقلاب در کشور را گریز ناپذیر کرد و انقلاب بی شک اقتصاد ایران را نجات داد.

وی با بیان اینکه این اداره اقتصادی کشور باعث شد تا در سال 1353 افزایش 37 درصدی دستمزد ساختمان ها ایجاد شود و اقتصاد به گونه ای لجام گسیخته شد که در برنامه ششم ایران با بدهی 130 میلیارد دلاری به خارج مواجه شد که این اتفاق باعث شد که دو راه بیشتر پیش پای دربار نماند یکی اینکه مردم کمربندها را ببندند برای یک ترمیم اقتصادی که تکان های عجیب اجتماعی داشت و یا اینکه 130 میلیارد دلار را از جایی به دست آورند که اصلا امکان آن وجود نداشت.

این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: ما بر اثر تاثیرات این عنصر بر اقتصاد کشور و وضعیت پولیتیکی که برای اقتصاد ایجاد کرده بود به جایی رسیدیم که انقلاب سال 1357 رخ داد چراکه از پاییز سال 1355 به دلیل کاهش قیمت نفت و نبود آن 30 درصد افزایش همیشگی که اقتصاد ما به آن عادت کرده بود ناگهان اقتصاد ترکید و اجتماع نیز واکنش نشان داد.

لیلاز ادامه داد: پس از سال 1357 در سال‌های 1362 و 1363 رکورد درآمدهای نفتی را زدیم و حدود 24 میلیارد دلار درآمد ارزی داشتیم به گونه ای که در جبهه های جنگ مرغ یکی از لوازم شوخی شده بود، اما دوباره مثل تجربه های قبلی کشور قبل از انقلاب با افزایش درآمد نفتی دوباره مصرف ارزی را افزایش دادیم به گونه ای که در سال 1365 کشور محتاج به نخ بخیه شد.

وی تاکید کرد: متاسفانه ریخت و پاش ارزی در سال 1363 در اوج جنگ به گونه ای بود که ما دسته بیل و نردبان را هم از کشورهای خارجی وارد کردیم و این شد که ناگهان دوباره اقتصاد از ریل خارج شد.

این استاد اقتصاد ادامه داد: آخرین و بدترین و هزاران ترین دیگر در اقتصاد ایران در سال های 1382 و 1383 در اقتصاد ایران اتفاق افتاد چراکه دوباره در اقتصاد ایران در آمدهای نفتی افزایش یافت؛ زمانی که اثر یک حادثه ای مثل ثروت بادآورده وارد یک اقتصاد شود همه شاکله اقتصاد را تغییر می دهد و هیچ چیزی جلوی آن را نمی گیرد، چرا که در تاریخ ایران نهادی نیرومندتر از پارلمان وجود ندارد که در سال 1385 این پارلمان هم در درآمدهای نفتی ذوب شد.

وی با تاکید بر اینکه چاره امروز اقتصاد ایران این است که سهم نفت را از تولید ناخالص به هر شکلی هست کاهش دهیم ، اظهار کرد: اگر بتوانیم سهم نفت در اقتصاد کشور و تاثیرگذاری آن را کاهش دهیم شاید تکانی بخوریم، اما متاسفانه امروز سهم مجموع بنگاه نفتی ایران 20 برابر بزرگتر از سهم بزرگترین بنگاه اقتصادی آمریکا بر اقتصاد این کشور است.

این تحلیلگر مسائل اقتصادی با بیان اینکه پروژه یارانه هایی که احمدی نژاد آن را کلید زد گام بلندی به سوی کاهش تاثیر نفت بر اقتصاد ایران بود، گفت: به دلیل اینکه درآمد نفت را به عنوان پیشبرد اهداف دولت از دستور خارج کرد و این نفت فقط تبدیل شد به یارانه نقدی و از این جنبه اتفاق خوبی در اقتصاد ایران بود.

وی اظهار کرد: باید دعا کنیم که قیمت جهانی نفت خام افزایش نیابد چراکه همه تصمیمات اقتصادی کشور را دوباره به هم می زند و اصلا نباید فکر کنیم که افزایش قیمت نفت می تواند مشکل اقتصادی را حل کند. اصلا اینگونه نیست بلکه دوباره همان بحث نفت بر سر سفره پیش می آید و آن روزگارانی که اصلا به ما دور نیست.

لیلاز با بیان اینکه تورم مواد غذایی در خرداد 1392 به 60 درصد رسیده که این تورم بر روی فقرا سه برابر اثر بیشتری می گذارد و آنها را از گردونه خرید خارج می کند، اظهار کرد: خوشبختانه تورم در این روزها تک رقمی شده است که بسیار خوشحال کننده است، چرا که نزدیک بود کشور به ناکجا آباد اقتصادی برود.