مخاطبان از قسمت اول سریال «ازازیل» گفته‌اند: بخندیم یا بترسیم؟

سریال «ازازیل» پس از حواشی فراوانی که کمپین تبلیغاتی‌اش ایجاد کرد، منتشر شد، اما در اولین قسمتش نتوانست نظر مخاطبان و منتقدان را چندان جلب کند.

خبر را برای من بخوان

به گزارش سایت طلا، سریال «ازازیل» پس از حواشی فراوانی که کمپین تبلیغاتی‌اش ایجاد کرد، منتشر شد، اما در اولین قسمتش نتوانست نظر مخاطبان و منتقدان را چندان جلب کند.

سومین ساخته حسن فتحی برای شبکه نمایش خانگی بر خلاف دو سریال دیگرش که ملودرام‌هایی تاریخی بودند، سریالی در ژانر وحشت است؛ گونه‌ای که کم‌تر در ایران به خصوص در سریال‌سازی می‌توان نمونه‌هایش را سراغ گرفت. مگر یکی دو سریال مثل «او یک فرشته بود» (اگر بتوان آن را در ژانر وحشت دسته بندی کرد) و «خوابزده» ساخته شکست‌خورده سیروس مقدم برای شبکه نمایش خانگی. خود حسن فتحی هم اصولا به واسطه ملودرام‌های تاریخی‌اش برای مخاطب شناخته شده است و پیش از این فقط یک بار در فیلم «پستچی سه بار زنگ نمی‌زند» فضایی متفاوت از کارهای دیگرش ارائه داد.

او حالا بعد از سریال پرمخاطب شهرزاد و همینطور جیران که ماجرای ناصرالدین شاه و عشقش به جیران تجریشی بود، سراغ گونه‌ای کاملا متفاوت رفته و ژانر وحشت را با ازازیل تجربه کرده است. اما آیا او در این ژانر موفق است؟ دست کم قسمت اول با ضعف‌هایی که کم هم نیستند، چنین نویدی نمی‌دهد.

عیب‌ها و هنرهایش

اولین نکته مثبت سریال همان تفاوت ژانر است که به آن اشاره شد. در موقعیتی که تقریبا تمام سریال‌های شبکه نمایش خانگی در ژانر تازه کشف‌شده عربده و پر از لمپنیسم و نزاع و دزدی و کلاهبرداری هستند، ‌ حسن فتحی گونه دیگری را به وی. او. دی‌ها اضافه کرده است. همین یک نکته جدا از موفقیت یا ناموفق بودن، یک امتیاز محسوب می‌شود. از سوی دیگر موفق شده در لحظاتی ترس و استرس را به مخاطبش منتقل کند. ضمن این که بازی‌های روان و قابل قبولی در آن می‌بینیم. (هرچند پیش از بابک حمیدیان بازی‌های بهتری دیده‌ایم)

ازازیل می‌توانست پایلوت بهتری داشته باشد اگر چند داستان را به شکل پراکنده‌ای با هم پیش نبرده بود تا تماشاگرش را آشفته کند. می‌توانست در ایجاد حس ترس در بیننده‌اش موفق‌تر باشد اگر در تکرار آنچه قرار است وحشت ایجاد کند، اینقدر دست و دلباز نبود. ضمن این که باید به لباس و گریم هم توجه بیشتری می‌شد. مثل گریم و لباس بابک حمیدیان که کلمه درستش باسمه‌ای است و گریم شخصیت مرجان که در شب مهمانی گم می‌شود که بسیار اغراق‌شده و باز هم کلیشه‌ای است. در مورد ایجاد ترس هم به جز چند لحظه از سریال این حس به تماشاگر منتقل نمی‌شود.

بسته‌ای در هم از خوب و بد

منتقدان، آنها که در باره ازازیل نوشته‌اند، هم رویکرد فتحی به سریال‌سازی در ژانری کمتر تجربه شده در ایران را تصمیمی‌ جسورانه عنوان کرده‌اند. اما بیشتر آنها موافقند که عنصر وحشت در سریال درست طراحی و منتقل نشده است. یکی از منتقدان معتقد است فتحی برای خلق لحظات وحشت از جلوه‌های صوتی به مقدار زیاد استفاده کرده است. بنابراین این صحنه نیست که شما را به وحشت می‌اندازد، صداست که دلهره ایجاد می‌کند. به همین دلیل حداقل در قسمت اول برای خلق ژانر وحشت متوسل به کلیشه‌ها شده و به جز یکی دو مورد موقعیت ترسناک شکل نگرفته و جواب نداده است. او می‌گوید: «در ژانر وحشت باید به نکات ریز دقت کرد. باید موقعیت را بشناسید، بدانید سکانستان چقدر طولانی است و تا چه حد می‌توانید استرس مخاطب را حفظ کنید. در این سریال به دلیل این که سکانس‌ها تقطیع شده‌اند، این حس استرس ایجاد نمی‌شود.» او به عروسکی که به نماد این سریال هم تبدیل شده و مقابل شخصیت‌ها قرار می‌گیرد، اشاره کرده و گفته وقتی چند بار این عروسک را می‌بینیم، باید یک کارکرد داشته باشد، ‌ اما هیچ کاری نمی‌کند. ضمن این که چندین بار دیدن آن ترس و ابهامش را از بین می‌برد.

منتقد دیگری به نبود استوری‌بورد در سریال اشاره کرده است. او می‌گوید: «نبود استوری‌بورد پیش از تولید و بداهه‌سازی سر صحنه نتیجه‌اش می‌شود فضا و جهانی آشفته پیش چشم تماشاگر که شاید حتی متوجه نشود، چرا احساس آشفتگی می‌کند.»

این منتقد سریال را بسته‌ای از عناصر خوب و بد می‌داند که کنار هم قرار گرفته اند: «سریال پلان‌های خوب دارد که کنار پلان‌های بد قرار گرفته اند. دیالوگ‌های خوب در کنار دیالوگ‌های بد هستند. تدوین خوب و بد در کنار هم قرار دارند که باز در تماشاگر احساس آشفتگی ایجاد می‌کند.»

منتقد دیگری به این نکته اشاره کرده که سریال قصد دارد با باورها و عناصری که در فرهنگ خودمان هستند ایجاد ترس کند و این خوب است. در سریال با شخصیتی جنوبی مواجهیم که به شخصیت شوکا با بازی پریناز ایزدیار هشدار می‌دهد مواقب خودش باشد. اسم سریال هم کلمه ای شمالی به معنای شر و شیطان است و خود شوکا هم شمالی است. اما در این ایجاد ترس موفق نیست. چون تلاش می‌کند به تماشاگر بگوید بترس و این تلاش دیده می‌شود و این اصلا خوب نیست.

به هر حال ازازیل تازه مسیرش را شروع کرده و برای این که بدانیم موفق بوده یا نه هنوز بسیار زود است. اما یک مسئله کلی در صنعت سرگرمی‌سازی ایران وجود دارد که باعث نگرانی است. تماشاگر ایرانی به آخرین سریال‌های دنیا با کیفیت‌ها و ساخت‌های استاندارد دسترسی دارد و در این شرایط سازندگان ایرانی کار سختی برای جذب مخاطب دارند. اما ظاهرا پذیرفته‌اند قدرت مقابله با این سریال‌ها را ندارند و در نتیجه برای کسانی می‌سازند که مخاطب سریال‌های خارجی نیستند.