یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: روسیه بدون شبه جزیره کریمه و دستیابی به شبه جزیره از طریق زمینی نمیتواند بقا داشته باشد، یعنی بحث روسیه بحث منافع نیست، بحث امنیت است. امنیت یعنی موجودیت و بقایی که روسها باید داشته باشند برای اینکه به اروپا و فضای مدیترانه دسترسی داشته باشند و گرنه باید برای ورود به اروپا از حوزه شرق دور بزنند .
با گذشت چند روز از تنش بین روسای جمهور آمریکا و اوکراین مقابل دوربین رسانهها، واکنشها به این رویداد تاریخی همچنان ادامه دارد، روزنامه انگلیسی گاردین از دامن زدن این رویداد به بی اعتمادی اروپاییها و آمریکاییها خبر داده، سران برخی از کشورهای اروپایی همراه کانادا، ترکیه و دبیرکل ناتو در یک نشست ویژه در لندن گردهم آمدند تا درباره هماهنگی بیشتر بین متحدان اروپایی برای کمک به کییف و امکان مذاکرات صلح گفتوگو کنند، نخست وزیر انگلیس هم گفته امنیت اروپا در لحظهای تاریخی قرار گرفته و حصول یک صلح خوب برای اوکراین برای امنیت قاره اروپا حیاتی است. الان اروپا هم نگران امنیت خودش است و از آن طرف هم با آمریکا دچار چالش شده است.
خبرگزاری "خبرآنلاین"در گفتگو با ابراهیم متقی پژوهشگر علوم سیاسی و استاد دانشگاه تهران به بحران اوکراین و تنشهای جدید میان اروپا و آمریکا پرداخته است که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانیم:
ترامپ می خواهد یک تنشزدایی بزرگ با روسیه ایجاد کند؛رفتاری که آمریکاییها در اوایل دهه ۱۹۷۰ در ارتباط با چین در پیش گرفتند
*** ارزیابی شما از تنشی که در دیدار زلنسکی و ترامپ اتفاق افتاد و منجر به چالش بیشتر بین اروپا و ایالات متحده شد چیست؟
واقعیت این است که اروپا و آمریکا از سال ۲۰۱۶ در دو مسیر کاملا متفاوت قرار گرفتند، سالهای سختی را اروپاییها در دوره ریاست جمهوری ترامپ تجربه کردند، اندیشه اروپایی یک اندیشه نئولیبرالی است یک اندیشهای است که تاکیدش بر حقوق بین الملل، سازمانهای بین الملل و نهادهای بین المللی است، هر کس و هرکشوری و هر بازیگری که چنین تفکری داشته باشد با واقعیت سخت قدرت تنبیه خواهد شد به همین دلیل است که در دوره جدید ریاست جمهوری ترامپ معادله قدرت دارد خودش را منعکس میکند. البته در دوره بایدن اینگونه نبود و او سیاست کج دار و مریزی را در ارتباط با اروپاییها به کار گرفت و تلاش کرد تا الگویی را در پیش بگیرد که بر اساس آن حقوق بین الملل را با قدرت و جنگ با هم پیوند دهد ولی ترامپ مسئله اصلی اش یک نگاه ساختاری به نظام بین الملل است.
نگاه ساختاری به نظام بین الملل یعنی توجه به اراده و ادراک و قابلیت ابزاری سایر قدرتها است، بحثی که ترامپ دارد این است که میخواهد یک نوع تنش زدایی را در فضای سیاست جهانی با قدرتهای بزرگ به ویژه با روسیه ایجاد کند همان مدل رفتاری که آمریکاییها در اوایل دهه ۱۹۷۰ در ارتباط با چین در پیش گرفته بودند، همان مدل رفتاری را امروز ترامپ در ارتباط با روسیه به کار میگیرد.
اگر اروپاییها ائتلافشان را با آمریکاییها از دست بدهند بی ثباتی در داخل خود اروپا به وجود میآید
*** در حال حاضر این رفع تنش با روسیه به ایجاد یک تنش با اروپا منجر شده است...
اروپا باید تکلیف خود را مشخص کند، اروپا در وضعیت اتحاد درجه دو با ایالات متحده قرار دارد، میتواند مواضعی را داشته باشد، میتواند سیاستی را اتخاذ کند، میتواند حمایتهای مرحلهای را در رابطه با اوکراین و زلنسکی در پیش بگیرد ولی مسئله اصلی که وجود دارد این است که اروپا با تمامی قدرتش در ساختار موجود نظام بین الملل در فضای ائتلاف با ایالات متحده قرار دارد، اگر اروپاییها ائتلافشان را با آمریکاییها از دست بدهند بی ثباتی در داخل خود اروپا به وجود میآید، اصلا این ائتلاف است که منجر به یکپارچگی اتحادیه اروپا شده است.از سوی دیگر محور اصلی ناتو، ایالات متحده است و بیشترین هزینه را آن میدهد، بیشترین فرماندهی را او دارد، بیشترین سیاست گذاری راهبردی را ایالات متحده دارد در فضای فرماندهی اقیانوس اطلس و در حوزههای منطقهای، به عبارت دیگر کشورهای اروپایی اگر خودشان برای خودشان جایگاه قائل هستند و احساس امنیت میکنند در فضای سیاست بین الملل و اقتصاد بین الملل ناشی از این ائتلافی است که انتخاب کردند و این ائتلاف مبتنی بر پشتوانه راهبردی است که آمریکاییها برایشان دارد.
این ببر کاغذی دندانهای اتمی دارد/در آوریل ۲۰۲۵ به احتمال زیاد صلحی شکل میگیرد
*** اروپا به چه دلیل تا این حد پشت اوکراین ایستاده است؟
بحث اصلی این است که اگر روسیه، اوکراین را در کنترل خود بگیرد، کنش تهاجمیاش به کشورهای اروپایی نزدیکتر میشود،آنها میخواهند به اوکراین یک نماد اروپایی بدهند، ایالات متحده میگوید برای من اروپای اوکراین با اروپای انگلیس متفاوت است. اگر خواسته باشد سیاست تهاجمی را روسیه در رابطه با انگلیس داشته باشد، مقابله میکند، در رابطه با اوکراین یک اندازهای توانستند مقاومت کنند به این جمعبندی رسیدند که ادامه جنگ منجر به تصاعد بحران میشود، قدرتهای بزرگ عموماً از تصاعد بحران نگران هستند به خصوص اگر طرف مقابل یک کشور اتمی باشد، یعنی تاریخ به ما نشان میدهد وقتی خروشچف رفت و مذاکرات را با آمریکاییها در رابطه با بحران موشکی کوبا انجام داد، روسها آمدند آن را سرزنش کردند و گفتند امپریالیسم ببر کاغذی است، خروشچف در جواب گفت، اما این ببر کاغذی دندانهای اتمی دارد. شاید ترامپ همان حرف خروشچف ۱۹۶۸ را دارد به اروپاییها میگوید، روند موجود به گونهای است که منازعه کم شدت میشود و دیپلماسی شکل میگیرد و اروپاییها در فضای کنش تعاملی بیشتری با آمریکاییها قرار میگیرند .بنظر من این جنگ که در مارس ۲۰۲۲ شروع شد چیزی بیشتر از یک ماه بعد از مارس یعنی در آوریل ۲۰۲۵ به احتمال زیاد صلحی شکل میگیرد، این صلح به معنای این است که وقتی انگلیسیها صحبت از صلح میکنند، میگویند صلح مثلاً اروپایی، صلح بریتانیایی یعنی بازیگری که بتواند موازنه ایجاد کند بین اوکراین، اروپا و ایالات متحده.
اروپایی ها قطعا پشت اوکراین را خالی میکنند/زلنسکی وضعیت مشابه صدام حسین در حمله به ایران را دارد
*** بواسطه این تنش آیا اروپایی ها ملزم به خالی کردن پشت اوکراین خواهند شد؟
اروپایی ها قطعا پشت اوکراین را خالی میکنند، کسی که باید مسئله را حل کند ایالات متحده و ترامپ است. ما یک تئوری داریم بحثی است که مرشایمر دارد که میگوید اگر بازیگری در وضعیت الحاق قرار بگیرد هرگاه قدرتهای بزرگ سیاستشان تغییر یابد آن کشور منهدم میشود، شما تاریخ روابط بین الملل را در نظر بگیرید ، زمانی صدام حسین و عراق در دهه ۱۹۸۰ براساس یک نوع نقش نیابتی از طرف آمریکا و اروپایی ها جنگ را علیه ایران شروع کرد ، زمانی که نقش صدام تمام شد همان کشورها علیه او بودند پس وقتی مرشایمر میگوید هرگاه بازیگری در وضعیت الحاق قرار بگیرد این وضعیت را در رابطه با زلنسکی میبینیم، الحاقش به اروپا و آمریکا وقتی که آمریکا سیاست را تغییر میدهد از فضا خارج میشود.
ما الحاق را داریم، الحاق مانند قطاری است که شما متصل میشوید یک واگن به آن، آن انتها اول این لکوموتیو تو را میبرد ولی مسیر را او انتخاب میکند در یک مرحله هم ممکن است اگر تو با او سازگار نباشی سر یک پیچ تند تو از آن جدا بشوی، این الحاق در همین قالب است، بنابراین علیرغم این که ادبیات زلنسکی خیلی حماسی بود و با روحیه ایرانیها ادبیات حماسی سازگاری بیشتری دارد ولی براساس منطق روابط بین الملل که مبتنی بر ساختار، قدرت و چگونگی حل و فصل منازعه است من فکر میکنم که در این فرآیند رقابت ها، اروپاییها چارهای جز همکاری جدیتر با ایالات متحده نداشته باشند.
اروپا در شرایطی قرار دارد که چارهای جز ائتلاف با ایالات متحده ندارد
*** یعنی الان اروپا دنبال صلح بین اوکراین و روسیه است؟
بله یعنی رویکرد ترامپ تاثیر خودش را به جا گذاشته، بحث ترامپ این است که میگوید با توجه به فضای موجود شما باید در وضعیت مصالحه قرار بگیرید نه این که در وضعیت سازش ، اروپاییها از سازش نگران هستند، چون در سال ۱۹۳۸ بحث مربوط به مذاکرات مونیخ بود و نخست وزیر وقت انگلیس رفت و سازش کرد، این سازشی که انجام شد منجر به این شد که آلمان سیاستهای تهاجمی اش را بیشتر کرد حالا بحثی که نخست وزیر انگلیس دارد معطوف به این است که این صلح اوکراین و روسیه باید به گونهای شکل بگیرد که مبتنی بر معادله قدرت باشد.
نکته اول اینکه امروز اروپا در شرایطی قرار دارد که چارهای جز ائتلاف با ایالات متحده ندارد. نکته دوم اینکه تفکر اروپاییها با تفکر امریکاییها به سیاست بین الملل متفاوت است. اروپاییها قرن نوزده را سپری کردهاند مبنای اصلی تفکر شان موازنه قدرت است، مبنای اصلی تفکر امریکا هژمونی است، نگاهش یک نگاه از بالا است، امریکاییها خودشان را یک شهری بر فراز تپه قرار میدهند و رسالت خودشان را در این میبینند که امنیت و رفاه و اقتصاد رونق یافته را برای سایر کشورهای جهان ایجاد کنند، حالا این شرایط بحرانی ایجاد میشود تخریب میکنند و شرایط برای ائتلاف ضد ائتلاف ایجاد میشود برای امریکاییها اصلاً فرقی نمیکند. دچار فضای احساسات نمیشوند مسئله اصلی امریکا قدرت است.
بحث روسیه بحث منافع نیست، بحث امنیت است؛امنیت یعنی موجودیت و بقایی که روسها باید داشته باشند
*** دلیل اصلی حمله روسیه به اوکراین را نزدیک شدن پایگاه های ناتو به این کشور نمی دانید؟
بحث اصلی بحث ناتو نیست، بحث اصلی امروز آمریکا و اروپا، اوکراین است ویک بحث دیگر هم روسیه . روسیه به لحاظ تاریخی و به لحاظ ژئوپلیتیکی یک محدودیتهایی را دارد. اروپاییها این مسئله را نمیخواهند درک کنند. روسیه بدون شبه جزیره کریمه و دستیابی به شبه جزیره از طریق زمینی نمیتواند بقا داشته باشد، یعنی بحث روسیه بحث منافع نیست، بحث امنیت است. امنیت یعنی موجودیت و بقایی که روسها باید داشته باشند برای اینکه به اروپا و فضای مدیترانه دسترسی داشته باشند و گرنه باید برای ورود به اروپا از حوزه شرق دور بزنند .
آیا اوکراین به تنهایی یا به همراه کشورهای اروپایی میتواند بازدارندگی را در برابر روسیه ایجاد کند؟
*** بنظر شما آیا زلینسکی بر سر میز توافق باز خواهد گشت؟
بحث روابط بینالملل، بحث جنگ، صلح و مذاکره تابعی از معادله قدرت است، سوالی که وجود دارد این است که آیا اوکراین به تنهایی یا به همراه کشورهای اروپایی میتواند بازدارندگی را در برابر روسیه ایجاد کند؟ به هیچ وجه وبه همین دلیل است که ترامپ به کشورهای اروپایی گفت شما اگر میخواهید مقابله کنید خودتان بروید به صورت یک جانبه چنین اقدامی را انجام بدهید، یعنی وزنه آمریکا در ناتو، وزنه آمریکا در مدیریت بحران و در ارتباط با روسیه تعیین کننده است، بازیگری که در دوره جنگ تسلیحات میدهد و حمایت میکند در یک مقطع تاریخی میخواهد مسیر آن لوکوموتیو را تغییر بدهد.
*** چرا ترامپ میخواهد مسیر لوکوموتیو را تغییر بدهد؟
به این خاطر که میخواهد با روسیه همکاری کند یا به عبارت دیگر همان سیاستی که نیکسون و کسینجر در دهه ۱۹۷۰ در رابطه با چین و برابر شوروی در پیش گرفتند همین را میخواهند با روسیه در برابر چین به انجام رساند