سایت خبری طلا

آیا خارج شدن از یورو امکان پذیر است؟

در منطقه یورو هیچ کشوری نمی تواند ارزش پولش را کاهش دهد، چرا که هیچ کشوری واحد پولی مخصوص به خود را ندارد.



در ابتدا به نظر می رسید که عضویت در واحد پول مشترک یورو تا ابد ادامه خواهد داشت. در سال 1992 تلاش شده بود تا ترتیبی داده شود که واحد پولی مشترک اروپا از هرگونه گزندی مصون بماند. اما درسی که باید آموخت اینست که زمانی که مشکلات مالی پیش بیاید حتی محکم ترین پیوندها هم گسستنی خواهند بود.

در منطقه یورو هیچ کشوری نمی تواند ارزش پولش را کاهش دهد، چرا که هیچ کشوری واحد پولی مخصوص به خود را ندارد اما کشش های متفاوت نسبت به بازار اوراق قرضه کشورهای این اتحادیه نشان داد که راه های دیگری هم برای نمایان شدن تفاوت بین قوی و ضعیف وجود دارد. همزمان با فروش اوراق قرضه دولتی، کشورهایی مانند ایرلند و یونان و اسپانیا مجبور به تقاضای کمک فوری از دیگر کشورهای اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول شدند. ایده همگرایی سود اوراق قرضه دولتی که در ابتدا مطرح شده بود اکنون معکوس شده است.

با این اوضاع تصور اینکه کشوری از یورو صرفنظر کند و یک واحد پولی مخصوص به خود را به کار گیرد دیگر غیرممکن نیست. هرچند این رخداد، چه برای آن هایی که یورو را ترک می کنند و چه برای آن هایی که باقی می مانند پرهزینه و همراه با شوک های مالی بزرگ خواهد بود اما می توان گفت که موانع موجود برای خارج شدن از یورو اگرچه بسیار بلندند اما دیگر دست نیافتنی نیستند.

اندیشیدن در مورد خروج برخی از یورو موجب ایجاد حداقل سه پرسش می شود. اول اینکه چرا یک کشور باید بخواهد که یورو را ترک کند؟ دوم اینکه آن کشور چگونه فرآیند استفاده از یک واحد پولی جدید را مدیریت خواهد کرد؟ و پرسش سوم که از بقیه مهم تر هم هست اینکه آیا خارج شدن از یورو به نفع آن کشور تمام خواهد شد یا خیر؟

اصلی ترین عاملی که ممکن است موجب خروج یک کشور از یورو بشود، بهره مندی از امکان به کار بردن سیاست های پولی مستقل و متناسب با شرایط داخلی آن کشور است. چرا که در حال حاضر استقلال پولی کشورها قربانی عضویت در اتحادیه پولی یورو شده است. چنین راهکاری ممکن است توسط کشورهای قوی یا ضعیف به کار گرفته شود. شاید آلمان دوباره بوندس بانک را مسوول امور پولی خود بکند. با توجه به قدرت اقتصادی آلمان، در صورت به کارگیری واحد پولی مستقل، نگرانی در مورد ایجاد تورم بلند مدت در این کشور وجود نخواهد داشت. در حال حاضر اگرچه مقر بانک مرکزی اروپا در آلمان قرار دارد و نظام اداری آن هم شبیه بوندس بانک است اما واکنش این نهاد به مشکلات اقتصادی و مالی کشورهای ضعیف اتحادیه اروپا آن چیزی نبوده که آلمان انتظار داشته است. این را اضافه کنید به نارضایتی مالیات دهندگان آلمانی از حمایت و جبران بدهی های دولتی کشورهایی که به میزان لازم صرفه جو نبوده اند، با این حساب به نظر می رسد که ایده ترک یورو برای بسیاری از آلمانی ها جذاب باشد. چنین نگرشی ممکن است به دیگر کشورهایی که با آلمان روابط گسترده اقتصادی دارند هم تسری یابد. احتمالا کشورهایی مانند اتریش و هلند ترجیح خواهند داد که به واحد پولی مشترک با آلمان بپیوندند تا اینکه از یورویی استفاده کنند که آلمان از آن خارج شده است.

اقتصادهای ضعیف هم ممکن است آرزوی ترک یورو را داشته باشند تا بتوانند سیاست های پولی متناسب با نیازهای کشور خود را به کار بندند. از آغاز یورو در سال 1999، هزینه های مصرفی و دستمزدها در این کشورها با نرخی بیشتر نسبت به آلمان افزایش یافته است و در نتیجه رقابت با شرکت ها آلمانی در بازارهای خارجی و همچنین رقابت با واردات از کشورهای آسیایی در بازارهای داخلی بسیار مشکل شده است. ترک کردن یورو می تواند به کشورهایی مانند یونان و اسپانیا این امکان را بدهد که ارزش پول خود را پایین بیاورند و دستمزدها را هم به سطحی متناسب با بهره وری نیروی کار کاهش دهند.

چگونه چنین امری امکان پذیر خواهد بود؟ معرفی یک واحد پول جدید سخت خواهد بود اما غیرممکن نیست. یک دولت می تواند به راحتی قانونی را تصویب کند و اعلام کند که بعد از آن دستمزدهای بخش دولتی، کمک هزینه های رفاهی و بدهی های دولتی با واحد پولی جدید پرداخت خواهند شد. چنین روندی می تواند به تدریج شامل مبادلات مالی، پرداخت های بخش خصوصی، وام های مسکن، قیمت سهام و وام های بانکی هم بشود. تغییر واحد پولی باید حساب شده، سریع و کامل باشد تا نابسامانی های مالی بعد از خود را محدود کند. برای مثال سپرده های بانکی باید در یک زمان و با یک نرخ به واحد جدید تبدیل شوند. بانک مرکزی باید به سرعت اسکناس و مسکوک لازم را تهیه کند. همچنین باید نرخ بهره تنظیم شود، برای این کار استفاده از یک راهنما مانند در نظر گرفتن یک هدف تورمی می تواند مفید باشد. البته واحد پولی جدید در بازار مبادلات بین المللی به سرعت در سطح تعادلی خود قرار خواهد گرفت. ارزش واحد پولی که آلمان ایجاد خواهد کرد احتمالا از یورو بیشتر خواهد بود اما اگر یونان یا ایرلند دست به چنین اقدامی بزنند، واحد پولی شان ارزشی به مراتب کمتر از یورو خواهد داشت.

روند به کار بردن یورو در اروپا به نرمی اتفاق افتاد و سال های زیادی صرف برنامه ریزی برای جزییات آن شد اما حرکت در جهت عکس ممکن است خیلی بی نظم و ترتیب باشد. یکی از اتفاقاتی که ممکن است رخ بدهد اینست که در اقتصادهای ضعیف، مردم تلاش کنند تا سپرده های خود را از بانک ها برداشت و در خارج از کشور سرمایه گذاری کنند. البته اگر آلمان از یورو جدا شود آنگاه مسیر جریان سرمایه به داخل این کشور خواهد بود.

برای پیشگیری از چنین مشکلاتی، اقتصادهای ضعیفی که مشغول اندیشیدن به ترک یورو هستند باید راهی برای جلوگیری از برداشت سرمایه و خروج آن از کشور بیابند که شاید حتی محدودیت در سفرهای خارجی هم یکی از آن ها باشد. چنین اقداماتی در منطقه ای یکپارچه مانند اروپا غیرعملی به نظر می رسد و در صورت به کار رفتن، موجب ایجاد محدودیت شدید در جریان سرمایه و رکود اقتصادی خواهد شد و همچنین ممکن است دریافت اعتبارات بین المللی را هم متوقف کند.

به علاوه کشوری که از یورو جدا می شود باید خود را برای مشکلات حقوقی هم آماده کند چرا که تغییر واحد پول چه درکشوری با اقتصاد قوی و چه در کشوری با اقتصاد ضعیف، برخی از شرکت ها و سپرده گذاران در داخل یا خارج را با ضررهای هنگفت مواجه خواهد کرد. سپرده گذاران از اینکه برای برداشت پس انداز خود از بانک ها باید شاهد پرداخت آن به صورت تبدیل شده به واحد پولی ضعیف تری باشند خوشحال نخواهند شد و چه بسا ممکن است دست به شکایت بزنند. همچنین بانک های خارجی هم که اوراق قرضه تضمین شده توسط اتحادیه اروپای اقتصادهای ضعیف را خریداری کرده اند ممکن است دست به مراجع حقوقی مراجعه کنند.

هرچند آلمان نسبت به اقتصادهای ضعیف مشکل کمتری در تبدیل اوراق قرضه خواهد داشت اما یک واحد پول مستقل و قوی به صادرات این کشور لطمه خواهد زد. همچنین آلمان قدرت و نفوذ خود در سیاست های پولی اتحادیه اروپا را از دست خواهد داد. در آن صورت آلمان نمی تواند جلوی اقدامات بانک مرکزی اروپا جهت افزایش تورم را بگیرد که این موضوع موجب کاهش ارزش وام هایی خواهد شد که آلمان به اعضای این اتحادیه پرداخته است.

با تمام این تفاسیر کشوری که مصمم به تغییر واحد پولی خود باشد، به آن تن خواهد داد. اما قدرتمندترین دولت ها هم نمی توانند عواقب آن مانند آشوب در نظام بانکی و ناآرامی های اجتماعی را به طور کامل مهار کنند. رها کردن یورو می تواند یک اقدام ماجراجویانه در راستای ثبات مالی و پولی بیشتر به حساب بیاید که به طور حتم در ابتدا با بی نظمی های مالی زیادی همراه خواهد بود. به سختی می توان کشورهای ضعیف تر اتحادیه اروپا را متقاعد کرد که با خروج از یورو وضع آن ها بدتر خواهد شد چرا که آن ها همین حالا هم با سیاست های سختگیرانه اقتصادی و نرخ بالای بیکاری دست و پنجه نرم می کنند.

ترک یورو، حیات یورو و اقتصاد جدا شده را به خطر خواهد انداخت اما اعتقاد به اینکه جدایی از یورو امکان پذیر نیست هم باعث می شود تا مقامات اتحادیه اروپا از تن دادن به اصلاحات اساسی طفره بروند. با در نظر گرفتن نابسامانی های احتمالی، جدایی از یورو تصمیم اشتباهی خواهد بود اما مشکل اینجاست که معمولا در موقعیت های سخت، تصمیمات نادرست گرفته می شود. به همین دلیل است که امروز گروهی شروع به اندیشیدن در مورد این اقدام غیرقابل تصور کرده اند.

منبع: اکونومیست