سه تفاوت عمده «يلن» و «برنانكه»
تحليلگران بانك OCBC سنگاپور چند روز پيش در يادداشتي نوشتند: «سرنوشت نامعلوم ترميم اقتصاد جهاني، بهرغم چشمانداز مثبت رشد اقتصادي آمريكا، همچنان تكه گمشده پازل قيمت طلا در سال 2014 است.»
تاریخ: ۱۶/بهمن/۹۲ ساعت ۰۸:۵۹ | اقتصاد جهانی شناسه خبر: ۲۴۰۸۲
در کنار تصمیمات رئیس جدید فدرال رزرو آمریکا، وضعیت پیشرفت اقتصادی آمریکا، اعتماد سرمایهگذاران بینالمللی به طلا به عنوان محل امن سرمایهگذاری، مسیر حرکت ارزش دلار در بازارهای جهانی و تقاضای هند و چین برای این فلز ارزشمند، از دیگر عواملی هستند که میتوانند آینده طلا در سال 2014 را تحت تاثیر قرار دهند.
ریزشهای پیاپی در سال 2013 که به موجب آن طلا با کاهش 28 درصدی در طول این سال مواجه شد، بسیاری از سرمایهگذاران بازار طلا را دلسرد کرده و موجب کمرنگ شدن بیش از حد جذابیت این فلز شده است؛ اما آنچه با آغاز سال جدید میلادی و تغییر مهم مدیریتی در بانک مرکزی آمریکا در انتظار طلا است، تحلیلگران اقتصادی را بر آن داشته تا پیرامون فرصتها و تهدیدهایی که برای صعود و سقوط این فلز ارزشمند در سال میلادی پیشرو وجود دارد، به اظهارنظر بپردازند که البته این پیشبینیهای ضدونقیص تا حدودی تصمیمگیری را برای معامله گران بازارهای خارجی و داخلی دشوار کرده و چشمانداز پیش رو را مه آلودتر کرده است.
پیرامون تفاوتهای جانت یلن (رئیس فعلی) با روسای پیشین بانک مرکزی آمریکا، با دکتر محمود گنابادی گفتوگویی داشتهایم که در آن به دلایل پیشبینیهای متفاوت تحلیلگران بازار طلا نیز اشاره شده است. محمود گنابادی، فارغالتحصیل دانشکده اوراق بهادار کانادا است و دکترای اقتصاد و مدیریت مالی خود را از این دانشگاه دریافت کرده و در حال حاضر مدیر سبد سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار کانادا است. وی در دانشگاه BCIT کانادا اقتصاد کلان تدریس میکند و در کشورمان نیز به تدریس واحدهایی میپردازد که در زمینه اوراق و بازارهای مالی ارائه میشوند.
او به ابزارهای مالی احاطه اجرایی و حرفهای آکادمیک دارد و تاکنون بیش از یکصد مقاله به زبانهای فارسی و انگلیسی در داخل و خارج از کشور به چاپ رسانده است. وی از سال 1366 تاکنون در کنار مسوولان بورسی به مشاوره در زمینه بازار پرداخته و به صورت حرفهای به بورس ایران کمک فکری و مشاورهای رسانده است.
نظرات متفاوت جانتیلن
دوران هشت ساله ریاست برنانکه بر بانک مرکزی آمریکا، در 31 ژانویه گذشته به پایان رسید و خانم «جانت یلن» از ابتدای فوریه 2014 وظیفه سنگین ریاست فدرال رزرو آمریکا را که پر قدرت ترین بانک جهان است، بر عهده گرفته است. در خلال 20 سال گذشته یلن همیشه از مقامات و تصمیمگیران این بانک بوده است و طی 4 سال گذشته نفر دوم پس از برنانکه و معمار اصلی بسیاری از برنامههای مبارزه با بحران بانک فدرال محسوب میشود. دکتر گنابادی در پاسخ به این سوال که یلن با روسای قبلی فدرال بانک چه تفاوتهایی دارد و روشهای او برای اداره مهمترین نهاد اقتصادی دنیا چه خواهد بود گفت: به عقیده بنده، یلن در سه خصیصه متفاوت از روسای قبلی است؛ اولا او قصد دارد که چگونگی تعیین نرخ بهره را از روش سنتی و تصمیمگیریهای ذهنی خارج کرده و از سیستم کنترل بهینه که نظریهای ریاضی است برای تعیین نرخ بهره استفاده کند. (کنترل بهینه فرآیندی است که در آن با توجه به محدودیتهای هزینه و زمان، برای تعیین نرخ بهره تصمیمگیری میشود).
گنابادی در ادامه پیرامون تفاوتهای یلن با روسای پیشین فدرال رزرو گفت: از سوی دیگر روسای گذشته بانک فدرال اعتقاد داشتند که نرخ بهره الزاما بهترین روش برای کنترل تورم نیست و تورم را نمیتوان از قبل پیشبینی کرد و قبل از ظهور آن، باید نرخ بهره را افزایش داد که شاید این تفکر یکی از موجبات بحران 2008 بود. این در حالی است که خانم یلن چنین اعتقادی ندارد و از نرخ بهره در مدیریت تورم فعالانه استفاده خواهد کرد.
محمود گنابادی بر این باور است که اعتقادات اقتصادی
جانت یلن به عنوان یک طرفدار جدی مکتب کینز سنتی و نظریات او که با کابینه اوباما هم جهت است، از دیگر تفاوتهای او با روسای قبلی است. به گفته او یلن اعتقاد دارد که مساله بیکاری بسیار پراهمیتتر از تورم در کشور است؛ لذا وی قصد دارد بیکاری را از طریق نگاه داشتن نرخ بهره در سطح صفر کاهش دهد و در حصول به این هدف نگران افزایش نرخ تورم نیست و معتقد است که تورم احتمالی موقتی و قابل کنترل خواهد بود.
وی در ادامه افزود: بانک مرکزی آمریکا سالهای حساسی را پیش رو دارد و به نظر میرسد که دکتر یلن برای چنین روزهایی آماده شده است. از طرفی خروج از استراتژی تزریق پول به اقتصاد، کاری بس دشوار است که میتواند بهبود اقتصادی کشور را به مخاطره اندازد.
دلایل تقابل دو دیدگاه
وی پیرامون پیشبینیهای بعضا متضادی که از قیمت طلا در دو سال آینده میشود، معتقد است که مانند همیشه دیدگاههای متفاوتی در زمینه آینده قیمت طلا وجود دارد که در یک سوی آن پیشبینی قیمت در سطح هر اونس 1000 دلار و در طرف دیگر پیشبینی هر اونس 1600 دلار در 2014 و سطح 3000 دلار در سال 2015 است.
به اعتقاد گنابادی از دلایل خرد و کلان تحلیلگرانی که کاهش قیمت طلا را پیشبینی میکنند، میتوان به از بین رفتن نگرانی از تورمی که ناشی از بحران سال 2008 بود در کنار «پیشفروش» طلا و تثبیت قیمت تولیدات معادن تولیدکننده طلا اشاره کرد. وی در ادامه افزود: کسانی که کاهش قیمت طلا را پیشبینی میکنند همچنین بر این باورند که صندوقهای پوشش خطر و بسیاری از خریداران بزرگ حقوقی، در حال رها کردن طلا و کاهش حجم داراییهای طلای خود هستند که از یکسو به کمرنگ شدن بیشتر جذابیت این فلز دامن خواهد زد و از سوی دیگر با توجه به افزایش طرف عرضه در بازار، از بهای طلا خواهد کاست. وی ادامه داد: این گروه معتقدند که اقتصاد غرب در حال بهبودی است و ریسک اقتصادی و سیاسی در اقتصاد جهان مشهود نیست.
در کنار این مساله، به گفته او سرمایهگذاری در اوراق بهادار و مستغلات که دارای درآمد هستند در شرایط اقتصادی موجود، جذابتر از طلا به نظر میرسد و این هم میتواند یکی از دلایل معتقدان به ریزش بهای طلا در آینده باشد. همچنین بسیاری از کشورهای مقروض ممکن است، تصمیم بگیرند بخشی از طلاهای عظیم ذخیره خود را بفروشند و بدهیهای خود
را پرداخت کنند.
در طرف مقابل اما تحلیلگرانی هستند که معتقدند در 2 سال پیش رو شاهد افزایش قیمت طلا خواهیم بود. گنابادی در تشریح دلایل این گروه گفت: این عده معتقدند که اولا بحران جهانی تمام نشده است و از سوی دیگر گشایشهای مالی (QE)، بانکهای مرکزی دولت آمریکا را بیشتر بدهکار کرده و چنانچه این نقدینگی به حرکت درآید و سرعت مبادلات اقتصادی زیاد شود، تورم قابل کنترل نخواهد بود. از طرفی دلار بدون پشتوانه زیادی در سطح کشور منتشر و به اقتصاد تزریق شده و از سوی دیگر حجم بدهیهای دولت آمریکا بالغ بر حدود 18 تریلیون دلار شده است. وی در ادامه افزود: اینکه تزریق نقدینگی موجب شده تا قیمت داراییهایی چون اوراق سهام، قرضه و املاک و مستغلات مجددا متورم شوند، از دیگر دلایل کسانی است که معتقدند، طلا روزهای خوشی را پیش روی خود دارد.
از سوی دیگر این گروه میگویند که افزایش قیمت سهام دو سال اخیر ناشی از بهبود شرایط اقتصادی نیست، بلکه به علت وجود پولهای تازه چاپ شدهای است که به هرحال میباید مسیری را طی کنند و وارد بازار شوند که به نظر میرسد، این پولها به سمت بازارهای سهام رفتهاند. از طرفی بانکهای مرکزی با خرید بدهیهای دولت و بانکها و موسسات، وضعیت وخیم آنها را پنهان میکنند. به گفته گنابادی این گروه بر این باورند که امروزه بانکهای تجاری و دولتها به شدت بدهکار بوده و هیچ بازاری آماده وام دادن به آنها نیست، لذا بانکهای مرکزی متبوعه به آنها کمک کرده و بدهیهای آنان را خریداری میکنند.
این مسیری است که به نابودی ارز ملی منجر شده و عارضه اصلیاش تورمی بسیار لجام گسیخته بوده که به افزایش بسیار شدید قیمت طلا خواهد انجامید. گنابادی در ادامه گفت: برخی از هماکنون این دوران را «عصر پایان کار پولهای کاغذی» نام نهادهاند. به اعتقاد آنها نه تنها پولهای رایج از میان میروند، بلکه شیوههای سرمایهگذاری در این دوران متحول میشوند و در جریان این اتفاقات قیمت طلا تمام رکوردهای گذشته خود را خواهد شکست. در واقع آنها که معتقدند دوران بهبود اقتصادی فرارسیده است، به کاهش قیمت طلا رای میدهند و آنان که بهبودی اقتصادی را باور ندارند، میگویند که قیمت طلا افزایش
خواهد داشت.
گنابادی در پاسخ به اینکه با نظر کدام دسته موافق است، گفت: به نظر میرسد هر دو دسته درست میگویند و هر دو شکل این پیشبینیها در آینده مصداق پیدا خواهد کرد. به این ترتیب تا زمانی که دولتها نقدینگی به بدنه اقتصاد تزریق کنند، آمارهای اقتصادی خوب شده و شاید در ماههای آینده شاهد بهبود شرایط کار و کاهش سطح بیکاری نیز باشیم که در نتیجه این رویدادها قیمت طلا موقتا به سطح 1100 – 1000 دلار کاهش پیدا کند.
وی در ادامه افزود: اما از طرف دیگر حجم عظیم پولهای بدون پشتوانه منتشر شده و پایین نگه داشتن تصنعی نرخ بهره قطعا از ارزش واقعی ارزهایی چون دلار کاسته است و دیر یا زود خود را نشان میدهد که افزایش قیمت طلا نتیجه نهایی آن است. برون رفت از شرایط موجود بسیار مشکل است و برخی گمان میکنند که راه حلی پیش رو نیست و دنیا باید آماده ظهور نظامهای پولی و مالی جدیدی باشد که پرده آخر یک بحران بزرگ و طولانی مالی اقتصادی است.
وی معتقد است که فقط در آمریکا تا پایان سال میلادی گذشته حدود 4 تریلیون دلار به دولت و بانکهای کشور پول نقد تزریق شده است. به گفته گنابادی این پولها بدون پشتوانه هستند و جمع آوری آنها از بازار عملا در آینده غیر ممکن است و راه حل نهایی شاید تغییر نظام پولی یا ظهور پولهای تازه باشد.
بهترین زمان خرید طلا؟
گنابادی با بیان اینکه بانک مرکزی آمریکا در برنامه اعلام شده خود خیال دارد حجم خرید اوراق قرضه را به تدریج و ماهانه ده میلیارد دلار کاهش دهد، گفت: با کاهش این کمکها به تدریج آمارهای اقتصادی ضعیف شده و بانک مرکزی را مجبور خواهد کرد که کماکان سیاستهای حمایتی خود را دنبال کند که در نتیجه آن قیمت طلا روبه افزایش میگذارد. بانک مرکزی آمریکا خود تصریح کرده است که چنانچه اقتصاد کشور نیاز داشته باشد، تزریق نقدینگی را مجددا از سر
خواهد گرفت.
از سوی دیگر به اعتقاد وی قیمت طلا بستگی کامل به سیاستهای پولی کشورها در سال جاری خواهد داشت که دیر یا زود مجبورند از انتشار پول بیشتر و تزریق نقدینگی به بدنه اقتصاد خود دست بردارند. بنا بر این عقیده، قیمت طلا در سطح فعلی و پایینتر از آن برای خرید و سرمایهگذاری
میان مدت 3 تا 5 ساله بسیار جذاب است، اما باید سرمایهگذاران آمادگی نوسانهای جدی را داشته باشند. بهطور قطع اثرات چاپ پولهای کاغذی در چند سال گذشته هنوز عیان نشدهاند، اما دیر یا زود خود را نشان داده و تحولات ارزی بزرگی در سطح جهان روی میدهد. مثلا ممکن است در نهایت ارز اندوخته جهان از دلار به یک پول آسیایی سپرده شود یا اینکه یک پول جدید بینالمللی به جهان معرفی شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین چنانچه اقتصاد آمریکا و جهان رو به بهبودی گذارد و به معنی واقعی و بدون کمک بانکهای مرکزی شروع به رشد کند، قیمت طلا به سطح حدود 1000 دلار هم کاهش خواهد یافت و چنانچه اقتصاد جهان در اثر کاهش کمکها و تزریق پول توسط بانکهای مرکزی جهان دچار مشکل شوند و نتوانند رشد محسوسی نشان دهند، قیمت طلا رو به افزایش میگذارد.
به اعتقاد گنابادی بنا بر این نظر، در کوتاه مدت کاهش قیمت طلا محتمل است و فرصتی برای سرمایهگذاری و خرید طلا محسوب میشود. اما به نظر میرسد تورمی انباشته اما پنهان در دنیای اقتصاد آزاد بهوجود آمده است و حجم نقدینگی بدون پشتوانه چند برابر سالهای 2008 و 2009 است که همه خبر از افزایش قیمت طلا در پروسه میان مدت دارند و این افزایش قیمت از بالاترین سطح قبلی نیز فزونی خواهد گرفت.