تقاضای طلا موجب حركت بازار ميشود؟
انجمن طلا، گزارش تقاضای طلا در سه ماهه اول سال 2014 را هفته گذشته منتشر کرد و تجزیه و تحلیل این اعداد، دید خوبی از سمت و سوی بازار طلا در ابتدای سال 2014 بهخصوص پس از سقوطهای سال 2013 به دست خواهد داد.
خلاصه این گزارش آن است که فصل اول سال 2014 شاهد بازگشت محسوس تقاضا به بازار طلا بوده است. در کل تقاضای طلا در سه ماهه اول سال 2014 برابر 1074 تن بوده است که تقریبا به دوران با ثبات سه ماهه اول سال 2013 بازگشته است و البته به طرز معناداری نیز بالاتر از تقاضای فصلهای دوم، سوم و چهارم سال 2013 است که طلا در سقوطها و شوکهای قیمتی به سر میبرد اما با این وجود، تمامی اجزای تقاضای طلا اعم از جواهرات، تقاضای سرمایهگذاری در شمش و سکه و در نهایت تقاضای صندوقهای سرمایهگذاری همگون نیستند. مثلا تقاضای جواهرات در فصل اول سال 2014 معادل 573 تن بوده است که تقریبا در سطح میانگین فصلهای سال 2013 قرار دارد، ولی هنوز بسیار کمتر از تقاضای جواهرات در فصل دوم سال 2013 است که 693 تن بوده است؛ یعنی زمانی که خریداران با این پیشفرض که طلا به زودی افزایش قیمت خواهد یافت به سمت خرید هجوم برده بودند که البته آن افزایش قیمت در عمل اتفاق نیفتاد و تقاضای طلا سرخورده شد. بهبود بعدی، در تقاضای کل بخش سرمایهگذاری است اما بخش سرمایهگذاری هم بخش خوب دارد و هم بخش بد. بخش بد در تقاضای سرمایهگذاری آن است که در فصل اول سال 2014، بدترین سقوط تقاضای طلا در شمش و سکه در یک سال گذشته اتفاق افتاده است و رقم تقاضا در این بخش به 282 تن رسیده؛ درحالیکه در سال 2013 حتی تقاضای 630 تنی را نیز تجربه کرده است، اما خبر خوب برای طلا اینکه صندوقهای سرمایهگذاری در سه ماهه اول بر خلاف سال گذشته، تقریبا طلایی را فروش کوتاه (Short sell) نکردهاند. این صندوقها در سال گذشته 880 تن طلا را فروش کوتاه کرده بودند و در حقیقت بانی اصلی ضربه خوردن به بازار طلا به حساب میآمدند و حتی میتوان ارقام خوب سه ماهه اول سال 2014 را نیز بیشتر مدیون موقعیت خنثی این صندوقهای سرمایهگذاری دانست که بهطور خالص نه طلا فروختهاند و نه طلا خریدهاند. خود این اتفاق میتواند خبر مثبتی برای روند افزایشی قیمت طلا در آینده باشد. اما دلیل این افزایش تقاضا چه بوده و آیا تداوم خواهد یافت؟ در حقیقت بخشی از افزایش تقاضا در سال 2014 مدیون تلاطمهای اقتصادی و سیاسی در ابتدای سال 2014 بوده است. سرمای شدید در آمریکا که روند بهبود اقتصادی این کشور را کند کرده است، تلاطمهای سیاسی و اقتصادی در بازارهای نوظهور بهخصوص مساله اوکراین و نیز اطمینان دادن چندباره فدرال رزرو به بازار در مورد پایین نگهداشتن نرخهای بهره برای مدتی به اندازه کافی طولانی از دلایل اقبال به طلا بوده است، اما اینکه این روند ادامه یابد هم به تقاضای سرمایهگذاری صندوقها بستگی دارد و هم به تقاضای کشورهای کلیدی مثل چین و هند. بررسی تقاضای طلای این دو کشور نیز خالی از لطف نیست.
در میان کشورهای دنیا، تقاضای جواهرات در چین بیشترین رقم را داشته و 263 تن بوده که بسیار بالاتر از میانگین پنج ساله این کشور است اما این رقم در عین حال بسیار پایینتر از همین تقاضا در سه ماهه اول سال 2013 است که 319 تن بوده است. دلیل هم کاهش شدید سرمایهگذاری در مقابل افزایش نه چندان زیاد تقاضای جواهرات بوده است. این نشان میدهد که تقاضا در چین در اثر شوکهای قیمتی هنوز به طور کامل بازنگشته است، اما آیا آمارهای چین واقعی است؟ این سوال بیدلیل نیست. در حقیقت بانک مرکزی چین در خرید پنهانی طلا سابقهدار است. در فاصله بین سالهای 2009 تا 2011 درحالیکه آمار رسمی دولت چین میزان ثابتی از ذخایر طلا را نشان میداد، دولت این کشور از طریق واسطههایی به طور مخفیانه در حال خرید طلا بود و توانست ذخایر طلای خود را در این مدت به بیش از دوبرابر افزایش دهد. دلیل این مخفیکاری هم عدم افزایش قیمت طلا در اثر اعلام تقاضای دولت چین اعلام شد. اینکه تا چه حد میتواند این استدلال چینیها درست باشد جای سوال است؛ زیرا درست است که تقاضا به نام دولت چین ثبت نشده، اما تقاضای صندوقهای سرمایهگذاری مامور خرید طلا برای چین، به هر حال اثر خود را در افزایش تقاضا در این مدت نشان دادهاند.
فقط نام خریدار بزرگی به نام چین مطرح نشده است. حالا اما حرف و حدیثهایی در بازار شکل گرفته است که مقداری طلا در عرضه و تقاضای دنیا بهخصوص خروجی معادن چین گم شده است که احتمال میرود در حال اضافه شدن به ذخایر طلای چین هستند و بعید نیست که دوباره چین به یکباره دو برابر یا چند برابر شدن ذخایر طلای خود را اعلام کند. به هر حال ذخایر طلای چین یکی از کمترین ذخایر طلای دنیا هم از نظر حجم و هم از نظر نسبت به کل ذخایر ارزی این کشور است.
کل ذخایر طلای رسمی اعلام شده چین 1054 تن است که فقط یک درصد کل ذخایر ارزی این کشور را تشکیل میدهند درحالیکه این ارقام برای آمریکا 8133 تن است که حدود 72 درصد ذخایر این کشور را تشکیل میدهند؛ بنابراین تلاش چین برای اضافه کردن طلا به میزان ذخایر فعلی، کاملا توجیه شده و قابلپیش بینی است.
کشور پرتقاضای بعدی هند است، اما آمار هند از هر دو جهت سرمایهگذاری و نیز تقاضای جواهرات در وضعیت بدتری از سه ماه اول سال 2013 به سر میبرد اگرچه در نهایت هندیها هنوز روی تقاضای میانگین پنج ساله قرار دارند. اخبار حاکی از آن است که درست است که طلا در هند به طور سنتی بسیار محبوب است، اما با بالاتر رفتن قیمت طلا، مردم هند به سمت جواهرات ارزانتر و ساخته شده با نقره حرکت کردهاند و به همین دلیل حتی کاهش قیمت طلا آنچنان که باید تقاضا را در این کشور تحریک نکرده است بهخصوص آنکه آینده قیمتی آن نیز روشن نبوده است.
در پایان نیز سوال آن است که آینده طلا در سال 2014 چه خواهد شد؟ این روزها طلا دوباره کاهش محسوسی داشته است درحالیکه مثلا با انتشار رشد اقتصادی ناامیدکننده آمریکا انتظار دیگری از آن میرفت. اگرچه باطن همین رشد ضعیف نیز به بدی ظاهر آن نیست اما همین عدد برای طلا یک اثر دوگانه دارد.
اول از همه کاهش رشد اقتصادی به معنای تداوم برنامه انبساطی اوراق قرضه خواهد بود که این یعنی بازار سهام احتمالا به رشد ادامه خواهد داد که این خبر بدی برای طلاست. از طرف دیگر تداوم برنامههای انبساطی به معنای کاهش ارزش دلار و افزایش تورم است که به طور سنتی سبب افزایش قیمت طلا خواهد شد اما در حال حاضر که تورم در محدوده نگرانکنندهای نیست، به نظر میرسد که نیروی اول قدرت بیشتری داشته و طلا را با کاهش قیمت در روزهای اخیر مواجه کرده است. در کل طلا به نظر میرسد در چشمانداز فعلی اقتصاد جهانی، تا آینده نزدیک به صورت بنیادی، روند نوسانی در سطوح فعلی را داشته باشد مگر اینکه بازار با خبر جدید شوکآوری یا در جهت کاهش یا افزایش شدید و ناگهانی مواجه شود.