دولت و مجلس توافق کردهاند که بخش عمدهای از یارانهبگیران که توانمند هستند، از لیست یارانهبگیران حذف شوند. اما در این میان، به یک اختلافنظر جدی رسیدهاند. نمایندگان مجلس میخواهند یارانه ثروتمندان را قطع کنند و دولت به این فکر میکند که تنها به فقرا و دهکهای پایین یارانه بدهد.
مجلسیان پیش از این قانونی را تصویب کردند که دولت، ثروتمندان را شناسایی و یارانهشان را حذف کند. ظاهر امر گویای این است که اجرای این قانون به کندی پیش میرود. دولتمردان معتقدند که پرداخت یارانه به فقرا و نیازمندان بسیار راحتتر از حذف افراد پردرآمد است.
بنابر شواهد، هنوز اطلاعات و مدارک مستند و کافی برای شناسایی ثروتمندان در دسترس نیست. طی چند سال اخیر همه دهکها یارانه دریافت کردند و شرایط بهگونهای پیش رفت که همه مردم آن را به نوعی حق خودشان دانستند و دولت این نگرانی را دارد که با حذف بخشی از آنها، صدای اعتراضها بلند شود.
کارشناسان معتقدند که این حرکت بسیار هدفمند و تاثیرگذار خواهد بود و اگر دولت جسارت به خرج دهد و دهکهای توانمند را حذف کند، در بلندمدت شاهد اثرات مثبت آن خواهیم بود. مردان سیاسی و اقتصادی دولت باید به اجرای درست این قانون نگاه بلندمدت داشته باشند.
بانکهای دادههای آماری در کشور ما با کمبود اطلاعات مواجه هستند، اما در این کمبود اطلاعاتی، اطلاعات فقرا بیش از اطلاعات ثروتمندان موجود است. باید بپذیریم که حذف براساس میزان ثروت دشوارتر از پرداخت یارانه برمبنای فقر است. رکن اصلی شناسایی افراد، وجود اطلاعات و آمار است. در کشورهای توسعهیافته سامانههای آماری غنیای وجود دارد، اما اصولا کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما از چنین سامانه آماری برخوردار نیست. تلاشهایی هم انجام شده که این سامانه را تقویت کنند، اما گاه موفق نبودهاند. نتیجه این عدم موفقیت هم بروز خطا در شناسایی است. به عبارتی، اکنون هم بانکهای اطلاعاتی ما بهگونهای است که ممکن است اگر دولت از آن استفاده کند، باعث شود عدهای مستحق دریافت یارانه هستند، یارانه نگیرند و عده دیگری که نباید، یارانه دریافت کنند. اکنون هم تلاش بر این است که این خطا را تا حد ممکن کاهش دهند.
نکته حساس و قابل توجه این است که موضوع فقط محاسبه خط فقر نیست، بلکه شناسایی برحسب مناطق مختلف جغرافیایی کشور است. اگر شما خط فقرهای متعددی داشته باشید و براساس آن، شناسایی صورت گرفته متفاوت باشد، در مقام اجرا و عملیاتی کردن پرداخت یارانه مشکلات پیش رو بیشتر خواهد شد؛ چراکه ممکن است خط فقر در یک استان یک عدد باشد و در استان همجوار دیگری خط فقر عدد دیگری باشد و اگر تفاوت میان دو عدد هم فاحش باشد، کار دشوارتر میشود.
اگر خطای حذف در حالتی که ما یک خط فقر را مبنا قرار دهیم، بسیار زیاد باشد، بهتر است دولت از چند خط فقر استفاده کند، اما اگر تفاوت چندان زیاد نباشد، از لحاظ مکانیسم اجرایی یک خط فقر را مبنا قرار دادن راحتتر و عملیاتیتر است.
این وظیفه دولت است که بررسی کند تفاوت میان خط فقرها و خطای حذف در آن در حالتی که بیان شد، چقدر است؟ آنچه در ادبیات جهانی در حوزه هدفمند و سیستمهای حمایتی عنوان میشود، این است که در هدفمندی باید فقرا را شناسایی کرد و فقط به آنان یارانه داد، اما یک گزینه مقابل وجود دارد و آن هم این است که به جای اینکه بگوییم چه کسانی شامل دریافت یارانه میشود، از سوی دیگر به این داستان نگاه کنیم و بگوییم چه کسانی نباید شامل یارانه شوند. این افرادی را هم که نباید یارانه بگیرند، میتوانیم ثروتمند بمانیم.
اندازهگیری ثروت کار بسیار دشواری است. زمانی که سامانه اطلاعاتی مورد نیاز وجود ندارد و نمیتوان افراد ثروتمند را شناسایی کرد، حذف ثروتمندان هم دشوار است. پیشبینی مجلس، حذف 6 میلیون نفر از ثروتمندان بود، ولی دولت به دنبال صرفهجویی 30 هزار میلیارد تومانی در منابع یارانههای نقدی است و این یعنی که 54 میلیون نفر در لیست حذف یارانهها خواهند بود. دولت نشان داده که در حذف همان 6 میلیون ثروتمند هم بسیار محافظهکارانه عمل کرده و حالا اگر بخواهد 54 میلیون را از لیست یارانهها خارج کند، مطمئنا مصائبش چندین برابر خواهد شد.