بازارها غافلگیر شدند؟
روز گذشته، بازارهای داخلی و برخی بازارهای خارجی برخلاف انتظار عمومی عمل کردند و این روند باعث شد که برخی تصور کنند حرکت بازارها غافلگیرانه بوده است.
این تصور عمومی در حالی بهوجود آمد که اکثر کارشناسان چنین توقعی را متناسب با واقعیت علمی و عملی اقتصاد ایران نمیدانستند، اما بازیگران بازارها و دنبالکنندگان آن انتظار داشتند مسیر قبل از اعلام توافق را با شتاب بیشتر دنبال کنند. وقتی چنین انتظاری محقق نشد، جو عمومی تصور کرد بازارها از خبر توافق هستهای تاثیر لازم را نگرفته است. بررسیها نشان میدهد که تصور غافلگیری بازارها در دو سطح «عوامل مشترک» و «عوامل اختصاصی» قابلتوضیح است. عوامل مشترک در این بازارها ریشه در تخلیه بخشی از آثار مثبت خبر در هفته منتهی به 23 تیر دارد. رشد شاخص در روز قبل از 23 تیر و نزول قیمت دلار نمونه مشهود چنین استدلالی است و عوامل اختصاصی نیز به ذهنیت متفاوت دو بازار نسبت به متن توافق بازمیگردد.
حرکت صعودی در بازار و ریزش شاخص در بورس با غافلگیری انتظارات عمومی دنبالکنندگان تحولات این دو بازار روبهرو شد. هرچند که پیش از این رویکردهای کارشناسی بر این موضوع تاکید داشت که چنین رفتارهایی از سوی بازارها غافلگیری به حساب نمیآید در حالی که بخش زیادی از فعالان اقتصادی منتظر کاهش قیمت ارز از یکسو و تداوم رشد شاخص از سوی دیگر بودند، هر دو بازار خلاف انتظار عمل کردند.
روز گذشته، شاخص بورس معادل 88 صدم درصد کاهش یافت و به 7/ 68 هزار واحد رسید و قیمت آزاد دلار نیز با 65 تومان افزایش نسبت به روز قبل از آن، 3280 تومان معامله شد. کارشناسان دلایل مختلفی را برای توجیه رفتار بازارها ارائه کردند که میتوان این دلایل را به دو دسته «عوامل مشترک» و «عوامل غیرمشترک» (مخصوص هر بازار) طبقهبندی کرد.
عوامل مشترک
برخی کارشناسان معتقدند فعل و انفعالات بازارها مدتها قبل از «تایید خبر توافق» باعث شد که اثرگذاری خبر در روز آخر، شدت خود را از دست بدهد. بر این اساس، قیمت ارز طی دو هفته گذشته از بیشترین مقدار خود؛ یعنی 3350 تومان کاهش 100 تومانی را تجربه کرده بود، از سوی دیگر، برخی دیگر از کارشناسان نیز معتقدند نرخ ارز بازار آزاد کشش کاهش را ندارد و این قیمت دلار در کف قرار دارد. در بازار سهام نیز، قبل از تایید خبر توافق میزان شاخص کل طی دو هفته گذشته از معادل حدود 64 هزار واحد به 69 هزار واحد رسیده بود و رشد قابلتوجهی کسب کرده بود؛ بنابراین روندهای مثبت گذشته، مانند ضربه گیر عمل کرده و باعث شده بود که حرکت بازارها در دو روز گذشته، هم جهت با اخبار نباشد.چنین رفتاری را در بازار جهانی نفت نیز میتوان تعقیب کرد؛ زیرا این بازار نیز در روزهایی که اخبار مثبتی از مذاکرات به بیرون درز کرد روند کاهشی داشت، اما یک روز پس از اعلام خبر توافق یک و نیم دلار افزایش قیمت را تجربه کرد. عامل دوم خلاف انتظار بازارهای داخلی را میتوان در وقفه زمانی تا عملی شدن لغو تحریمها عنوان کرد. براساس گزارشها، تا عملی شدن لغو تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی گامهایی باقی مانده که این موضوع میتواند بر واکنش آنی بازارها به خبر توافق اثر داشته باشد.
عامل اختصاصی در بازار ارز
اما به جز عوامل مشترک، مواردی نیز وجود دارد که در تغییر رفتار هر یک از شاخصها اثر گذاشته است.عامل اصلی تغییرات در بازار ارز طی دو روز گذشته را میتوان به «جهت دهی نوسانگیران بزرگ» نسبت داد. برخی از نوسانگیران با ایجاد تقاضای کاذب، حرکت تعادلی بازار را به هم زده و برای جبران ضررهای گذشته خود، شاخص بازارها را تحتتاثیر خود قرار دادند.
بهطور خاص در بازار ارز و طلا مشاهدهها حاکی از آن بود که در هفتههای گذشته، نوسانگیران کوچک در بازار فعالیت میکردند و نوسانگیران بزرگ تنها بازار را رصد میکردند، اما با اعلام خبر توافق، نوسانگیران بزرگ نیز وارد بازار شدند و جهت حرکت بازار را به نفع خود تغییر دادند. اظهارنظرهای مقامات بانک مرکزی نیز این رفتار را تایید میکرد.روز گذشته صمد کریمی، مدیر صادرات بانک مرکزی، در خصوص نوسانات دو روز اخیر گفت: «براي آنکه آثار واقعي توافق هستهای بر متغيرهاي اقتصادي و بازارهاي عمده قابلمشاهده باشد، نياز به زمان است.در حقيقت، اين توافق بر متغيرهاي بنيادين، الگوهاي توليدي و روابط تجاري که متغيرهاي بلندمدت تعيين کننده نرخ ارز در اقتصاد هستند، آثاري دارد که به لحاظ ساختاري بودن این متغيرها، طي ماههاي آتي و بهتدريج قابلارزيابي و مشاهده خواهد بود.»
این مقام مسوول با ذکر این نکته نتیجهگیری کرد که رفتار نرخ ارز در دو روز گذشته عمدتا ناشي از رفتارهاي هيجاني برخي از فعالان اقتصادي است که در راستاي اخبار انتشار يافته، انتظارات شکل گرفته از ماهها قبل و به اميد کسب منفعتهاي سفتهبازانه، مبادلات کوتاهمدتي را در بازار ارز شکل ميدهند و موجب نوسانات نرخ ارز ميشوند.به اعتقاد کریمی، در روزهای آینده از میزان نوسان بازار کاسته میشود و عمده تحولات دو روز اخير در بازار ارز و حتي طلا، ناشي از تصورات و انتظارات خاص برخي از عاملان اقتصادي است که به دليل عدم حمايت از سوي متغيرهاي بنيادين اقتصاد، در ميان مدت پايدار نخواهد بود. او در خصوص واکنش بانک مرکزی به این رفتار توضیح داد: «بانک مرکزي حامي مکانيزم طبيعي بازار ارز و اقتضائات اقتصاد کلان است و اين نوسانات را نيز جزئي از رفتار طبيعي بازار براي تخليه هيجانات ناشي از اخبار هستهاي ميداند. زمينه براي تداوم فعاليتهاي سفتهبازانه در اين بازار فراهم نيست و با فروکش کردن اين هيجانات، بازار ارز خيلي زود به مسير پايدار و تعادلی خود بازخواهد گشت.»
دلیل تغییر جهت شاخص بورس
در حوزه بورس نیز کارشناسان رفتار سهامداران را تابع دو متغیر «ریسک» و «بازده» عنوان میکنند. در هفتههای اخیر اخبار مثبت از مذاکرات و رفع تحریمها به ریسکهای سیستماتیک بازار اثر گذاشت.این فضا موجب شد انتظار بازدهی در بازار به رقمی بین 10 تا 20 درصد برسد.بررسیها نشان میدهد بازار از 23 خرداد تا 23 تیر 10 درصد رشد داشته است. بخش زیادی از این رشد مرهون کاهش ریسک شرکتهای بوده است که گفته میشد از فهرست تحریمها خارج میشوند. پس از آنکه شاخص بورس به ایستگاه 10 درصد در بازدهی رسید اکثر فعالان حرکت به سوی جلو را پیشبینی میکردند؛ اما این روند ادامه نیافت. بخشی از دلیل این گسست در رشد شاخص را باید در همان گروهی دانست که با کاهش ریسک بر بازدهی بازار افزودند.
«وجود وقفه زمانی تا عملیاتی شدن رفع تحریمها» از دلایل بازگشت ریسک به بازار بوده است. بر این اساس، گروههایی که ارزششان در بازار سهام با احتمال لغو بلافاصله تحریم روند صعودی به خود گرفته بود، با انتشار خبر مذکور، روند صعودی در آن متوقف شد.» از سوی دیگر در روز گذشته علائم موثر در جهت شاخص بورس از کانال بازده مشاهده شد. بر این اساس سود تقسیم شده میان سهامداران در برخی از صنایع بزرگ شده، بسیار کمتر از پیشبینیها بود و این عامل باعث شد که برخی از سهامداران، ترجیح دهند که در مجمع حضور نیابند و سهام خود را عرضه کنند. این ذهنیت بر میزان عرضه بورس افزود و خود عاملی در کاهش شاخص بود. اما در کنار موارد مذکور، یک روند دیگر نیز در حرکت بازار بورس، موثر بوده است. در حال حاضر یکی از مشکلات حقوقیها به دلیل «سختی تامین مالی از بانکها و فروش نرفتن یکسری داراییهای ملکی» تامین نقدینگی است. این چالش باعث شده بود سیکلی در بازار شکل بگیرد که صحنهگردان آن حقوقیها بودند.شرکتها در شرایط رشد بازدهی به ناگاه وارد بازار میشدند و خالی کردن پرتفوی خود اقدام به جذب منابع میکردند.
تحلیلگران معتقدند در مقاطع پس از ژنو و لوزان چنین رفتاری مشهود بود و در برخی دیگر از ادوار نیز میتوان چنین رفتاری را توضیح داد.این رفتار حقوقیها که به کرات تکرار شده بود موجب شکلگیری ذهنیت مشابه در حقیقیها شده بود و آنها پس از واقعه مثبت وین از این تاکتیک به نفع خود استفاده کردند. روز گذشته حقیقیها با پیش دستیها از حقوقیها، سعی کردند که از رفتار آنها الگو برداری کنند، الگو برداری که باعث شد به میزان عرضهکنندگان روز گذشته بازار افزوده شده و به تبع آن ارزش شاخص سهام نیز افت کند.در مجموع بورس در دو روز گذشته به این شکل از کانال ریسک و بازده تحتتاثیر قرار گرفت تا روند مثبت خود را ادامه ندهد. هرچند که برخی معتقدند آنچه دیروز رخ داد پس از تعطیلات قابلدوام نیست و بازارها از حالت هیجانی فاصله خواهد گرفت.