به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه خبری اویل پرایس، انرژی اساس و شالوده اقتصاد، دولت و نظام سیاسی روسیه را تشکیل میدهد. ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه بارها بر نقشی که ثروت معدنی این کشور به ویژه نفت و گاز طبیعی باید برای روسیه و حفظ رشد اقتصادی، ارتقای توسعه صنعتی، رقابت با اقتصادهای توسعه یافته، مدرن سازی ارتش و صنعت نظامی ایفا کند، تاکید کرده است.
حتی یک نگاه سطحی به چشمانداز اقتصادی جهانی صندوق بینالمللی پول در مورد روسیه نشان میدهد که از سال 1992 تاکنون ارتباط تنگاتنگی بین رشد تولید ناخالص داخلی روسیه از یک سو و تولید، صادرات و قیمتگذاری نفت و گاز از سوی دیگر وجود داشته است.
گزارش صندوق بینالمللی پول در سال 2015 که سوم اوت منتشر شد حاکی است که صادرات نفت و گاز طبیعی 65 درصد صادرات روسیه، 52 درصد بودجه دولت فدرال و 14.5 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور در سال 2014 را تشکیل داده است.
اگرچه نفت و گاز طبیعی برای روسیه مهم و حیاتی است، نفت خام و گاز طبیعی روسیه برای همسایگان این کشور در منطقه اورآسیا نیز سرنوشتساز و حائز اهمیت است. روسیه در سال 2014 حدود 30 درصد گاز طبیعی اروپا(146 میلیارد و 600 میلیون مترمکعب) و در سال 2013 حدود 25 درصد نفت این قاره(3.5 میلیون بشکه در روز) را تامین کرد.نفت و گاز طبیعی روسیه همچنین برای همسایگان این کشور در آسیا و آسیای میانه حائز اهمیت است.
علاوه بر نفت و گاز که روسیه را به یک کشور مهم تبدیل میکند، زیرساختهای گسترده زمینی این کشور برای توزیع انرژی در منطقه اورآسیا بسیار مهم هستند. تاتیانا میترووا - رییس دپارتمان نفت و گاز موسسه تحقیقات انرژی در آکادمی علوم روسیه میگوید: روسیه یک زیرساخت بین قارهای بینظیر در مرکز منطقه اورآسیا (150 هزار کیلومتر خط لوله) در اختیار دارد که این کشور را به ستون بازار عظیم گاز اورآسیا (شامل اروپا، شمال آفریقا، کشورهای مستقل مشترکالمنافع، منطقه دریای خزر و شمال شرقی آسیا) تبدیل میکند. کنترل روی داراییهای حمل و نقل این منطقه در کنار ذخایر عظیم گاز روسیه را به یک عنصر کلیدی در این بازار جدید تبدیل میکند.
شبکه زمینی توزیع نفت این کشور نسبت به شبکه گاز کوچکتر، اما حائز اهمیت است. خط لوله 4000 کیلومتری دروژبا روزانه حدود یک میلیون بشکه نفت خام به اروپا منتقل میکند که حدود 30 درصد کل نفت انتقالی به این قاره را تشکیل میدهد. در شرق دور شرکت روسنفت در سال 2014 مقدار 22 میلیون و 600 هزار تن نفت خام را از طریق خط لوله شرق سیبری در اقیانوس آرام(ESPO) به چین صادر کرد.
دولت روسیه همچنان به دنبال توسعه زیرساخت توزیع گاز طبیعی به اروپا با پروژههای خط لولهای پیشنهادی متنوع شامل (نورد استریم 2، ترکیش استریم 2، 3 و 4، خط لوله جنوب اروپا) و همچنین توسعه زیرساختها به سمت چین با دو پروژه خط لولهای بزرگ به نامهای خط لوله "قدرت سیبری" از شرق سیبری و خط لوله آلتای از غرب سیبری برای عرضه نفت به چین است.
در طول چند سال گذشته تهدیدها علیه صنعت انرژی روسیه چند برابر و تشدید شده است. این تهدیدها یک تهدید علیه موجودیت صنعت انرژی این کشور و اقتصاد روسیه هستند.
درآمدهایی که روسیه میتواند از صادرات نفت و گاز طبیعی به دست آورد با یک فشار شدید روبرو شدهاند. تصمیم عربستان برای تعیین قیمت نفت توسط بازار و دنبال کردن سهم بازار به کاهش شدید قیمت نفت خام و فرآوردههای نفتی منجر شده است. این تصمیم همچنین روی قیمت گاز طبیعی صادراتی تاثیر منفی گذاشته چرا که براساس قراردادهای بلندمدت گاز روسیه قیمت گاز طبیعی به طور کلی یا نسبی براساس قیمت نفت تعیین میشود. تغییر اروپا به الگوهای قیمتگذاری گاز طبیعی هیبریدی همچنین قیمتگذاری گاز طبیعی را تحت فشار گذاشته است.
شرکت گازپروم که روی صادرات گاز این کشور به وسیله خط لوله سلطه دارد، اعلام کرد: کاهش مقدار صادرات گاز طبیعی روسیه بر این مشکلات درآمدی افزوده است.
بنابراین چندان تعجبآور نیست که گزارش صندوق بینالمللی پول کاهش شدید درآمد صادرات نفت روسیه را در سال 2015 و 2016 نسبت به سال 2014 و کاهش درآمد صادرات گاز طبیعی را پیشبینی کرده است.
از آنجا که این پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول بر اساس نفت 60 دلار و یک سنتی و نفت 65 دلار و هشت سنتی در سالهای 2015 و 2016 هستند، درآمدهای صادرات نفت پایینتر از پیشبینیهای بدبینانه صندوق بینالمللی پول خواهد بود، چرا که پیشبینی میشود قیمت نفت خام در سال 2016 کمتر از 60 دلار باقی بماند.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا نفت برنت را در سالهای 2015 و 2016 به ترتیب 54 دلار و هفت سنت و 58 دلار و57 سنت پیشبینی کرده است.
تصمیمات آمریکا و اتحادیه اروپا برای اعمال تحریمها علیه روسیه پس از حمله این کشور به منطقه کریمه اوکراین و الحاق غیررسمی شرق اوکراین فشار بیشتری را روی صنعت انرژی روسیه وارد کرده است. این تحریمها شامل ممنوعیت سرمایهگذاری برای تجهیزات کلیدی و فناوریهای پروژههای مهم انرژی در این کشور هستند.
شرکت فناوری روسی"نواتک" و شرکای آن شامل توتال و شرکت ملی نفت چین هنوز 15 میلیارد دلار از 27 میلیارد دلار مورد نیاز برای تامین بودجه کارخانه ال ان جی "یمال" را تامین نکردهاند. دنیس خرامف - معاون وزیر منابع طبیعی روسیه چند روز پیش در یک کنفرانس در شرق دور روسیه اعلام کرد: روسنفت و گازپروم به دلیل تحریمها و قیمت پایین نفت دو تا سه سال از برخی پروژههای حفاری فراساحلی عقب هستند.
تحریمها همچنین مانع فعالیت گازپروم برای توسعه میادین چایاندینسکوی و کویکتینسکوی در شرق سیبری شده که روسیه قصد دارد از آنها تحت یک قرارداد سه ساله 400 میلیارد دلاری که در سال 2014 امضا شد به چین گاز طبیعی عرضه کند.
اتحادیه اروپا پس از حمله روسیه به کریمه و شرق اوکراین، هماکنون برای کاهش وابستگی به گاز طبیعی روسیه و مجبور کردن گازپروم به پذیرش مقررات رقابتی اتحادیه اروپا مصممتر شده است. اروپا به دنبال جایگزین کردن گاز طبیعی روسیه با منابع دیگر از جمله ال ان جی آمریکا و گاز ایران به صورت خط لوله یا ال ان جی است. کمیسیون اروپا، نهاد اجرایی اتحادیه اروپا، با اشاره به ظرفیت موجود مازاد خط لولهای گازپروم در اروپا و تقاضای ناکافی آینده برای گاز طبیعی روسیه، با پیشنهاد گازپروم مبنی بر پروژه خط لوله گاز طبیعی نورد استریم 2 با ظرفیت سالانه 55 میلیارد مترمکعب مخالفت کرده است.
همچنین کمیسیون اتحادیه اروپا در ماه آوریل گازپروم را به نقض قوانین ضداعتماد اتحادیه اروپا برای اقدامات ضدرقابتی و قیمتگذاری ناعادلانه در مرکز و شرق اروپا متهم کرد. اگر این شرکت گناهکار شناخته شود، با جریمه قابل توجه یک میلیارد دلاری مواجه خواهد شد. حتی اگر گازپروم آنطور که انتظار میرود، از جریمه اجتناب کند و موفق به حل و فصل این موضوع با اتحادیه اروپا شود سهم بازار این شرکت در اروپا و سیستم قیمتگذاری آن در آینده تحت فشار قرار خواهد گرفت.
ظهور آمریکا و کانادا به عنوان تولیدکنندگان قدرتمند نفت خام، ان جی ال و گاز طبیعی نیز یک نگرانی عمده برای اقتصاد روسیه است. این امر آمریکا را از یک بازار برای نفت و گاز طبیعی روسیه (به صورت ال ان جی) به یک رقیب جهانی تبدیل کرده است. اگر همانگونه که محتمل به نظر میرسد ممنوعیت صادرات نفت آمریکا برداشته شود نفت خام این کشور با نفت روسیه در چند بازار کلیدی رقابت خواهد کرد.
این امر همچنین عرضهکنندگان خارجی را به پیدا کردن بازارهای دیگر برای تمام یا بخشی از صادراتی که پیشتر به آمریکا صورت میگرفت مجبور خواهد کرد. این موضوع در نتیجه باعث تشدید رقابت میان این کشورهای صادرکننده نفت برای سهم بازار خواهد شد. در زمینه گاز طبیعی رشد انفجاری عرضه در آمریکا توجیه اقتصادی گازپروم برای پروژه LNG بالتیک را از بین برده و آمریکا را به یک رقیب احتمالی بزرگ LNG در کشورهای واردکننده تبدیل کرده و توان این شرکت برای تاکید روی قراردادهای بلندمدت قیمتگذاری براساس قیمت نفت را کاهش داده است.
اقدامات روسیه در خاورمیانه میتواند به این کشور کمک کند که به تاثیرگذاری این تهدیدها روی صنعت انرژی روسیه بپردازد. این اقدامات احتمالا جذابیت منابع نفت و گاز روسیه در مقایسه با نفت عربستان و متحدان عربی آن در خلیج فارس را افزایش خواهد داد.
در انتخاب منابع نفت و گاز طبیعی امنیت یک فاکتور کلیدی برای واردکنندگان به حساب میآید. برای مثال چین به دلیل نگرانی از نیروی دریایی آمریکا منابع گاز طبیعی خط لولهای را به منابع LNG دریایی ترجیح میدهد. واردکنندگان بنابراین باید تهدیدهای احتمالی علیه حملونقل را در نظر بگیرند. روسیه در این منطقه حساس از یک مزیت قطعی نسبت به عربستان و تولیدکنندگان عرب خلیج فارس برخوردار است که برای انتقال نفت و LNG به حملونقل دریایی از خلیج فارس و دریای سرخ متکی هستند.
تمامی سه مسیر این دو آبراه از یک گلوگاه میگذرند (از دریای سرخ بوسیله کانال سوئز به اروپا و از تنگه مندب به آسیا، از خلیج فارس و تنگه هرمز). روسیه به وسیله اضافه کردن یک پایگاه هوایی به حضور نظامی خود در سوریه و هماهنگی با ایران، سوریه و احتمالا عراق قابلیت مختل کردن انتقال انرژی از خلیج فارس و پایانههای دریای سرخ را پیدا میکند.
کانالهای صادراتی روسیه در برابر خرابکاری آسیبپذیری کمتری دارند. به استثنای صادرات LNG به آسیا از ساخالین، روسیه گاز طبیعی را به وسیله خط لوله به مشتریانش صادر میکند. حدود 70 درصد صادرات دریایی نفت روسیه در برابر گلوگاهها آسیبپذیر هستند (انتقال از دو بندر خلیج فنلاند از طریق دریای بالتیک به اقیانوس اطلس و یک بندر در دریای سیاه از طریق تنگه بوسفور در مدیترانه)، در حالیکه 30 درصد اینگونه نیستند (انتقال خط لولهای به اروپا و انتقال خط لوله شرق سیبری در اقیانوس آرام (ESPO) به بندر پریمورسک در نزدیکی ولادیووستوک).
اقدامات پوتین همچنین در حال تقویت نفوذ روسیه در اوپک است. روسیه در حال حاضر مناسبات گسترده و نزدیکی با ایران و ونزوئلا دارد و در حال زمینهسازی چنین مناسباتی با عراق است. پوتین روسیه را با آندسته از اعضای اوپک که در طولانی مدت توان تحمل قیمت پایین نفت را ندارند و مخالف سیاستهای عربستان هستند (ونزوئلا، نیجریه، لیبی، الجزایر، اکوادور، عراق، ایران و آنگولا) در برابر متحدان عربستان شامل کویت، امارات و قطر متحد کرده است.
وی همیشه از نیکلاس مادورو - رییس جمهور ونزوئلا برای برگزاری نشست اضطراری اوپک در زمینه قیمتها و تلاش برای متقاعدکردن عربستان به تغییر سیاست نفتی حمایت کرده است. اخیرا در ابتدای ماه سپتامبر پوتین به مادورو گفت: دو کشور باید برای تقویت قیمت نفت متحد شوند.
آرکادی ورکوویچ - معاون نخست وزیر روسیه در زمینه سیاستهای انرژی در ابتدای ماه سپتامبر در سخنانی سیاست عربستان مورد تمسخر قرار داد و گفت: تولیدکنندگان اوپک در حال لطمه دیدن از تاثیرات جانبی تلاش این کشور برای بیرون راندن رقبا از بازار به وسیله پرکردن بازار نفت با نفت اضافی هستند.
وی درباره اینکه اعضای اوپک واقعا خواهان قیمت پایین نفت برای مدت طولانی باشند ابراز تردید کرد و سیاست عربستان را "غیرمنطقی" خواند.
مطمئنا روسیه به دنبال تلاشهایی برای تبدیل اوپک به دو گروه است و این کشور اگرچه عضو اوپک نیست اما در حال متقاعد کردن متحدان خود در این سازمان به منزوی کردن عربستان و اعضای عربی حاشیه خلیج فارس است. این امر ممکن است عربستان را به سازش با این کشورها متقاعد کند.
اتحاد استراتژیک روسیه با ایران و عراق دو مسیر احتمالی دیگر را در اختیار پوتین میگذارد تا عربستان را تحت فشار قرار دهد. آنها میتوانند عزم عربستان برای دفاع از سهم خود از بازار نفت به هر قیمت و توان مالی این کشور برای انجام این کار را مورد سنجش قرار دهند. ایران می گوید که میتواند عرضه نفت خام خود را ظرف شش ماه پس از لغو تحریمها یک میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
عربستان احتمالا در حال محاسبه این موضوع است که ایران باید ابتدا میادین نفتی خود را احیا کند و اینکه ایران به دلیل مضیقه مالی نمیتواند این کار را به سرعت انجام دهد. اگر اینطور باشد روسیه میتواند وارد عمل شده و منابع مالی لازم را در اختیار ایران بگذارد و عربستان را به پایین نگه داشتن قیمت نفت برای مدت طولانیتر از آنچه که انتظار داشت مجبور کند و فشار روی اقتصاد آنها را ادامه دهد.
روسیه همچنین میتواند با ایران و عراق برای گرفتن سهم عربستان در بازار حیاتی چین همکاری کند. بلومبرگ اخیرا در گزارشی نوشت: عربستان، ایران، روسیه، عراق و دیگر کشورها به شدت در حال رقابت برای فروش نفت به چین، دومین بازار بزرگ واردات نفت و منبع بزرگ رشد تقاضا در سالهای اخیر هستند. روسیه، ایران و عراق با هماهنگ کردن قیمتگذاری و ارائه نفت ارزانتر از عربستان به چین میتواند سهم بازار این کشور را در دست بگیرند. چنین چنگ قیمتی روی واحد پولی این رقبا فشار خواهد آورد.
هر یک از این فرصتها امکان برداشتن فشار از روی صنعت انرژی روسیه را ایجاد میکند. اما پوتین باید کارتهای خود را با احتیاط بازی کند. وی در صورت زیاده روی میتواند نگرانیها در اروپا را از وابستگی بیش از حد به انرژی روسیه تشدید کند و همچنین چنین نگرانیهایی را در چین ایجاد کند.
این امر میتواند به تلاش اروپا و چین برای جستجوی دیگر منابع انرژی منجر شود. به علاوه رویارویی مدیریت نشده با آمریکا و اروپا در داخل و بیرون سوریه میتواند به گسترش و تقویت تحریمهای مالی و اقتصادی علیه روسیه منجر شود. همچنین نه ایران و نه عراق به دنبال وابستگی بیش از حد به روسیه که فاقد منابع مورد نیاز آنها برای توسعه صنایع انرژی است، نیستند.
در نهایت این فرصتها در صورتی است که تصور کنیم برنامه پوتین در سوریه و خاورمیانه موفقیت آمیز باشد و این موفقیت با توجه به تجربه شوروی سابق در افغانستان و تجربه پوتین در شرق اوکراین قطعی به نظر نمیرسد.
انتهای پیام