آینده بازار طلا و برخی ارزها
سید بها الدین حسینی هاشمی از مدیران با تجربه حوزه بانکی است پیش بینی و تحلیل قابل اعتنایی از روند افزایش قیمت طلا و ارز برخی کشورها ارائه کرد وی اقدام به تشریح چشم اندازهای بازار طلا و برخی ارزها کرده است.
تاریخ: ۲۹/مرداد/۹۰ ساعت ۱۸:۰۸ | اخبار صنفی شناسه خبر: ۳۰۴۰
مشروح گفت و گو با حسینی هاشمی بدین شرح است:
چرا قیمت طلا و تقاضا برای این فلز گرانبها در ماهها و به خصوص هفتههای اخیر تا این حد دچار افزایش شده است؟
داستان پشتوانه پولی و تغییرات آن از طلای خالص به ارزهای بیگانه از زمانی آغاز شد که قابلیت تبدیل دلار به طلا از روند دیگری برخوردار شد، در سال 1975 در زمان نیکسون، آمریکا تصمیم گرفت قابلیت دلار به طلا را حذف کند. به دنیا نیز اعلام کرد که روند ارائه طلا در مقابل تحویل دلار را لغو می کند. در آن زمان 1.1 گرم طلا برابر 35 دلار بود. بعد از این اقدام، آمریکا به عرضه دو نوع دلار دست زد: دلار داخل آمریکا و دلار خارج از آمریکا .
در بخش دلارهای خارج آمریکا، به توسعه و چاپ دلار بدون پشتوانه و در واقع افزایش حجم دلار در بیرون آمریکا اقدام شد. با کاهش ارزش دلار به سبب سیاستهای تهاجمی آمریکا در خارج از کشور و تحمیل هزینه های بسیار به آن و نیز کسری بودجه ناشی از آن، کشورهای مختلف از دلار رویگردان شدند و به سمت ارزهایی مانند مارک آلمان، ین ژاپن و... روی آوردند.
بروز بحرانها که اوج آن بحران 2008 بود سبب شد تا با تضعیف ارزش دلار در برابر سایر ارزها، کشورها تصمیم بگیرند پشتوانه ارزی و قانونی خود را دیگر به صورت دلار نگهداری نکنند و با رویگردانی از دلار به سمت اولین، مهمترین و معتبرترین کالا یعنی طلا روی بیاورند. با افزایش تقاضا برای طلا، قیمت آن نیز دچار افزایش شد. به طوری که قیمت هر اونس طلا که در سال 1975، 35 دلار بود به طور بی سابقه ای اکنون به 1800 دلار رسیده است. این تقاضای زیاد کشورها برای بهره گیری از طلا به عنوان جایگزین دلار یا سایر ارزها به عنوان ذخایر، سبب افزایش شدید قیمت طلا شد.
همزمان با بروز ناآرامیها و بحرانهایی که در اقتصاد حوزه یورو رخ داد، کشورهایی مانند ایرلند شمالی، یونان، پرتغال و حتی ایتالیا به عنوان سومین کشور اقتصادی اروپا و عضو 8 کشور صنعتی جهان، دچار مشکلات اقتصادی شدند.این مشکلات ناشی از بدهی خارجی و نیز کسری بودجه آنها بود و بحرانهای اقتصادی آنها نیز به افزایش قیمت طلا دامن زد.
از طرف دیگر، افزایش تقاضا برای استفاده از طلا در چین به عنوان یک کشور برخوردار از رشد اقتصادی مستمر متوسط 9 تا 10 درصد که خود 10 تا 15 درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهد، خود عامل دیگری برای افزایش قیمت طلا شده است. بهبود وضعیت عمومی و رفاهی مردم چین و گرایش آنها به سمت طلا و زیورآلات، مزیدی بر علت شد. از آنجا که معادن طلا در دنیا کم است و از سوی استخراج و ساخت طلا از فرایند طولانی و هزینه زا برخوردار است، همین طولانی و هزینه زا بودن، در کنار افزایش قیمت انرژی و تأثیر مستقیم آن بر قیمت طلا، بحث افزایش قیمت طلا را افزایش بیشتری داده است.
بر این اساس افزایش تقاضا برای خرید طلا و از طرفی کاهش ارزش ارزهای حوزه یورو و دلار و بروز برخی بحرانهای مالی و به ویژه بانکی،زمینه ای برای افزایش گرایش دولتها و ملتها به طلا شده است. حتی همین مسأله باعث شده تا صندوقهای سرمایه گذاری و بازنشستگی و دیگر بنگاههای اقتصادی نیز به سراغ ذخیره طلا به عنوان یک وسیله پس انداز گرایش یابند. با این اتفاقات، عملاً ارزش اعتباری طلا در حال حاضر بیش از ارزش ذاتی آن شده است.
چرا علاوه بر گرایش شدید به سمت طلا، این گرایش به سمت ارز کشورهای حوزه اسکاندیناوی و سوئیس نیز افزایش یافته است؟
حسینی هاشمی: بی اعتمادی به ارزهای حوزه یورو و دلار سبب گرایش کشورها به سمت طلا و از جمله کشورهای اسکاندیناوی و به ویژه سوئیس و همچنین کشورهایی که عضو یورو نیستند، شده است. کشوری مانند سوئیس نه تنها فاقد کسری بودجه است بلکه با مازداد بودجه 2.5 میلیارد فرانکی نیز برخوردار است.
در حال حاضر گرایش به فرانک سوئیس افزایش یافته و موجبات ناخرسندی مسئولان این کشور را فراهم کرده است. چراکه با افزایش ارزش ارز فرانک سوئیس، صادرات این کشور گرانتر می شود و به نفع کشورهای دارنده ارز سوئیس نیست که از این کشور وارداتی داشته باشد و این به ضرر صادرات سوئیس تمام می شود.
فکر می کنید روند افزایش قیمت طلا تا چه زمانی ادامه داشته باشد؟
حسینی هاشمی: قیمت طلا ظرف 2 تا 3 سال آینده ادامه خواهد داشت. همه کشورهای دارای کسری بودجه باید بتوانند بدهی های خارجی خود را مثبت کنند. این کار نیاز به یک برنامه ریزی 2 تا 5 ساله برای ریاضت اقتصادی، کاهش هزینه های مصرف، بازپرداخت بدهیهای خارجی و جبران کسری بودجه از محل برنامه های ریاضتی دارد. بسیاری از کشورها که دچار اشتباهاتی به لحاظ پولی طی 40 سال گذشته بوده اند، در حال حاضر باید تاوان این اشتباه را پس دهند.
تا زمانی که این کشورها با بحران مواجه اند و هنوز اعتمادسازی برای عدم کاهش ارزش برخی ارزها صورت نگرفته، روند افزایش قیمت طلا ادامه خواهد یافت که زمانی بین 2تا 3 سال و شاید هم 5 سال به طول بیانجامد.
به کسانی که متأثر از افزایش قیمت طلا به فروش سرمایه های خود و تبدیل آن به طلا اقدام می کنند، چه توصیه ای دارید؟ فکر نمی کنید اگر حباب قیمتها شکسته شود، اینگونه افراد متضرر شوند؟
گرچه این حباب از طرف تقاضاهای بین المللی حالا حالا شکستنی نیست ولی به هیچ عنوان به افراد غیرحرفه ای توصیه نمی کنم که به سراغ خرید طلا در این دوران بروند. چراکه افراد غیرحرفه ای به دلیل عدم شناخت بازار، زمانهایی دست به خرید طلا می زنند که قیمت طلا در اوج است و زمانی به فروش آن اقدام می کنند که در حال افزایش قیمت است. در مجموع معتقدم برای عدم ورود مردم به اینگونه اقدامات پر ریسک، بانک مرکزی باید با تنظیم نرخ بهره و سود، رفتار مردم را شکل دهد. زمانی که نرخ سود بانکی کمتر از تورم و نرخ رشد طلا باشد، مردم قطعاٌ ترجیح می دهند که در بازار طلا دخالت کنند ولی برعکس اگر نرخ سود بانکی افزایش یابد، این احتمال کمتر می شود. اگر نرخ سود بانکی افزایش نیابد، قطعا مردم عادی با ورود به بازار طلا و کاهش ارزش طلا، دچار ضرر و زیان می شوند. از آنجا که دولت در پی حمایت از اقشار ضعیف جامعه، علاقه ای به ضرر آنها ندارد، بنابراین بهتر است به آزادسازی نرخ سود بانکی و به ویژه افزایش سود پس انداز کوتاه مدت اقدام کند.
بر این اساس، به کسانی که دارای سرمایه های اندکی هستند توصیه می کنم که سرمایه های خود را در شرایط فعلی به جای ورود به بازار طلا، به سمت بانکها، بازار بورس و شرکتهای تأمین سرمایه هدایت کنند. چراکه با ورود به بازار طلا امکان ضرر و زیان آنها وجود دارد. اما در مورد بازیگران صحنه، افراد حرفه ای و... به سبب اینکه وارد به قاعده های بازی در این میان هستند، احتمال ضرر کمتری قابل پیش بینی است. هرچند بگذریم که در حال حاضر، عمده گرایش مردم جهان برای تبدیل سرمایه ها به سمت طلا است.
علی رغم این توصیه شما، ولی شاهد هستیم که در حال حاضر برای تسهیل در خرید عمومی مردم برای خرید طلا به ساخت خودپردازهای طلا اقدام شده است
بله صحیح است. گرچه در حال حاضر، عمده گرایش مردم جهان برای تبدیل سرمایه ها به سمت طلا است و حتی در پاسخ به این گرایشها خودپردازهایی برای توزیع طلا ساخته شده، ولی با توجه به احتمال ضرر ناشی از ورود به این بازار برای اقشار با سرمایه های اندک، من همچنان بر گفته هایم مصر هستم. دستگاههای خودپردازی که شما از آن یاد کردید به شکلی است که در ازای پرداخت نقدی یا اعتباری پول به دریافت سفارشات شمش یا سکه طلا با هر میزان وزن و قیمتی اقدام می کند. در حال حاضر از این خودپردازها در کشورهایی مانند امارات، آلمان، ایتالیا، آمریکا و اخیراً نیز انگلستان استفاده می شود. اولین بار نیز از خودپردازهای طلا در ابوظبی استفاده شد.
چه توصیه ای به بانک مرکزی در این میان دارید؟
وظیفه بانک مرکزی در مقابل هر پدیده اقتصادی، اعمال سیاستهای مناسب برای بازگرداندن آرامش به اقتصاد کشور و ایجاد ارزش افزوده از این محل و افزایش ارزش پول ملی است. در این شرایط، بهترین راه، اصلاحات در بسته سیاستی و نظارتی سال 90 و تجدید نظر در نرخهای سپرده و اعتبارات است. تا به این وسیله، این منابع کمیاب به عنوان نیروی محرکه توسعه و سرمایه گذاری با رسیدن به قیمت منطقی خود بتوانند به درستی اختصاص یابند و موجبات ایجاد اشتغال، رشد و توسعه اقتصادی را فراهم کنند.
ترجیح شما در تبدیل ذخایر به سمت ارزهای معتبر پرقدرت همچون فرانک سوئیس است یا طلا؟
قطعاً ارزهای معتبر بهتر هستند. چراکه طلا را نمی توان صرف مبادلاه کالا کرد. طلا را ابتدا باید به ارز تبدیل کرد و سپس از آن بهره گرفت. اگر از ابتدا از یک ارز بهره گرفته شود دیگر هزینه تبدیل ندارد. بر این اساس ارزهای معتبر به سبب عدم هزینه تبدیل و امکان سریع نقد شوندگی قابل ترجیح هستند. ولی به این دلیل که میزان ارز کشورهای حوزه اسکاندیناوی و سوئیس محدود است و از طرفی این کشورها از حجم اقتصادی کمتری نسبت به آمریکا، المان، فرانسه و... برخوردارند، بر این اساس، امکان تهیه ارز آنها نیز محدودیتهایی دارد.
این محدودیت در مقابل حجم بالای تقاضا و نیاز کشورهای مختلف به این نوع ارزها مفهوم می یابد. در چنین شرایطی، طلا با توجه به مقبولیت عامه و به عنوان فلزی کمیاب، به عنوان یک پشتوانه مورد توجه و استفاده قرار می گیرد.
براین اساس، ترجیح عمده کشورها، بهره گیری از ارزهای پرقدرت سایر کشورها است ولی محدودیتهای موجود آنها را به سمت طلا هدایت می کند.
پیش بینی شما از آینده ارز کشورهایی حوزه اسکاندیناوی و سوئیس چیست؟
با توجه به بحرانهای مالی و بانکی موجود در جهان و کاهش اعتبار و ارزش ارز کشورهای مانند کشورهای حوزه یورو و دلار، همچنان گرایش به سمت طلا و همچنین ارز کشورهای فاقد کسری بودجه ای چون حوزه اسکاندیناوی و سوئیس افزایش خواهد یافت. همین افزایش میزان تقاضا، باعث افزایش ارزش ارز این کشورها می شود که این افزایش به هیچ عنوان برای صادرات کشورهای حوزه اسکاندیناوی و سوئیس مناسب نیست و از سویی برای دارندگان این ارزها نیز به سبب مقرون به صرفه نبودن، به واردات از کشورهای مذکور اقدام نخواهند کرد.
پس شما همچنان طلا را برای نگهداری ذخایر ایران مناسب تر از ارزهای مانند ارز کشورهایی مانند سوئیس می دانید؟
بله. برای دولت، طلا پشتوانه ارزشمند و قابل اتکایی است. در سالهای اخیر دولت سعی کرده تا پشتوانه پولی کشور را از دلار به یورو تبدیل کند و در کنار آن از طلا بهره گیرد. در این ارتباط نیز به واردات طلا در قالب شمش اقدام کرده که از زمانی که اونسی 700 دلار بوده این کار را کرده تا الان که به 1800 دلار رسیده است. در واقع با این کار توانسته ارزشی را به پشتوانه پولی کشور برگرداند که این اقدام بانک مرکزی قابل تقدیر است.
با توجه به تفاوت قیمت طلا در داخل و خارج کشور، روند قیمت طلا را در ایران چطور ارزیابی می کنید؟
اگر نرخ بهره بانکی در ایران افزایش یابد و ترجیح مردم به سمت سپرده گذاری در بانک باشد، مدتی تقاضا کاهش می یابد تا به تدریج قیمتهای داخلی به قیمتهای جهانی برسد، در قیمت این صورت قیمتهای داخلی نیز از قیمتهای جهانی برابری خواهد کرد. عموماً چنین است که در خصوص قیمت فلزات، تأثیر پذیری از قیمتهای جهانی بسیار است. مگر اینکه حجم انبار یا همان ذخایر کشور از طلا بسیار باشد و با توجه به خریدهایی که از قبل شده و با عرضه بسیار قرار باشد که این افزایش قیمت مهار شود. البته باید در نظر داشت که با پایین آمدن این حجم از نسبت کفایت، قیمت طلا در داخل کشور به حد قیمتهای جهانی خواهد رسید.