سفر پوتین به ایران و دیدارهایی که رئيس جمهور روسیه به مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری انجام دادند با تحلیل های فراوانی همراه بود. کمتر از ۲۴ ساعت پس از این دیدارهای سیاسی حادثه سقوط جنگنده روسی توسط ترکیه بار دیگر بر ابعاد پیچیده مناقشه سوریه افزود. برای تحلیل محتوای اظهارات پوتین در ملاقات های تهران و همچنین عواقب اقدام ترکیه در ساقط کردن جنگنده روسی با مرتضی مکی کارشناس مسائل روسیه به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
سفر آقای پوتین و دیدارهایی که ایشان انجام دادند به ویژه دیدار با رهبری و رئيس جمهور را چگونه تفسیر می کنید؟
این دیدار در درجه اول از منظر اجلاس گاز حائز اهمیت بود و کشورهای صادر کننده گاز به ایران آمدند و در این نشست حضور یافتند و آمدن آقای پوتین به عنوان یکی از مهمترین کشورهای دارنده و صادرکننده گاز هم در این نشست بسیار حائز اهمیت است. ولی شاید از آن مهمتر همانطور که خودتان هم اشاره کردید دیدارهایی است که رئيس جمهور روسیه با رهبری و رئيس جمهور انجام دادند.
تحلیل محتوای کلید واژه های آقای پوتین در این نشست ها نشان می دهد که او می خواهد این اطمینان را در ایران ایجاد کند که روسیه برای تهران ارزش بالایی قائل است. به ویژه آنجا که می گوید ما مانند برخی دیگر از کشورها نیستیم که از پشت به متحدان خود خنجر بزنیم. یا جای دیگری می گوید روسیه بدون کمک ایران نمی توانست عملیات نظامی در سوریه را به این شکل موفقیت آمیز پی بگیرد. به نظر من حضور آقای پوتین و صحبت هایی که در این سفر انجام دادند همگی نشان دهنده این است که مسکو می خواهد ایران را نسبت به همراهی خود با تهران مطمئن سازد.
آقای پوتین در حالی از خنجر نزدن از پشت و همراهی کردن سخن می گوید که کشورش چه در زمان فدراسیون روسیه، چه در دوره اتحاد شوروی و همچنین در زمانه روسیه تزاری کارنامه بلندبالایی از خنجر زدن از پشت به متحدانش از خود بر جای گذاشته است. آیا آقای پوتین با آگاهی از این پیشینه چنین صحبت هایی را به زبان می آورد؟ یا قرار است تغییر راهبردی در این عرصه رخ دهد؟
به نظر من این صحبت ها نتیجه و برآیند افکار سنجی دقیق تیم اطلاع رسانی آقای پوتین از رسانه های ایرانی است. چرا که بسیاری از رسانه های ایرانی از احتمال پشت کردن روسیه به ایران سخن گفتند و روسیه را متحدی نامطمئن ارزیابی کردند اینها همگی باعث شد آقای پوتین این صحبت ها را به زبان آورد تا اطمینان ایران را جلب کند. در مورد آینده این ماجرا هم باید کمی صبر کنیم و شاید فعلا زود باشد تا در این رابطه قضاوت نماییم. اما آنچه روشن است این است که این همکاری در حد اتحاد استراتژیک نمی رسد. در عین حال البته به یاد داشته باشیم ایران و روسیه هیچگاه تا این اندازه تهدیدها و منافع مشترکی با یکدیگر نداشته اند. شاید منافع مشترک فراوانی مطرح بوده اما این بار میزان تهدیدهای مشترک هم بسیار قابل توجه است و این ماجرا می توان احتمال همکاری دو طرف را گسترش دهد. در مجموع باید صبر کرد و دید روسیه در ماه های آتی چه سیاستی در قبال سوریه اسد از خود بروز خواهد داد.
آیا آینده سرنوشت اسد به ریشه اختلاف میان ایران و روسیه تبدیل نخواهد شد؟
ببینید در صحبت هایی که پوتین با رهبری انقلاب داشتند این ماجرا خیلی دیده نشد. رهبر معظم انقلاب در این دیدار تاکید کردند که سرنوشت بشار اسد و دولت سوریه را باید مردم این کشور تعیین کنند و کشورهای دیگر نباید در این روند نقش داشته باشند، آقای پوتین هم این را تایید کرد. در نتیجه فکر نمی کنم فعلا این ماجرا به ریشه اختلاف میان دو طرف تبدیل شود. حتی در چند ماه آتی هم این ماجرا مشکلی را پیش نخواهد آورد. البته باید توجه داشته باشیم که متغیرهای متعدد و فراوانی در بحران سوریه نقش دارند و این بر پیچیدگی این بحران می افزاید.
ماجرای سقوط جنگنده روسی از سوی ترکیه هم سر و صدای زیادی با خود به همراه داشت. روسیه معتقد است این جنگنده در خاک سوریه مورد حمله قرار گرفته در حالی که ترکیه می گوید بارها به این جنگنده هشدار داده بود که وارد حریم ترکیه نشود.
گذشته از خبرهایی که دو طرف اعلام کرده اند که در حریم سوریه بوده یا نبوده به نظر می رسد این ماجرا ریشه قدیمی تری داشته باشد. چرا که پیش از این هم دو بار ترکیه شاهد چنین اقدامی از سوی روسیه بود و ترک ها سفیر روسیه در آنکارا را بابت رعایت نکردن حریم هوایی ترکیه احضار کرده بودند. به نظر می رسد این اقدام بیشتر در چارچوب پیش رفتن بحران سوریه و نقش آفرینی کمتر ترکیه و متحدان اروپایی اش پیش آمده باشد. چرا که ترک ها حس کردند نقش چندانی در این مناقشه ندارند ولی با این اقدام تلاش کردند خودی نشان دهند.
با توجه به اظهارت تندی که رهبران ترکیه و روسیه داشته اند فکر می کنید فضا به کدام سمت می رود؟ آیا آتش درگیری از این هم بالاتر خواهد رفت؟
قطعا در این شرایط روسیه علیه ترکیه اقدام نظامی انجام نخواهد داد و این که ماجرا به سمت درگیری نظامی میان روسیه و ناتو برود خیلی بعید به نظر می رسد. من فکر می کنم با وجود این تهدیدها کار به بیش از تهدیدهای سیاسی نکشد و ماجرا در سطح سیاسی جمع شود. پیش بینی ها این بود که این قصه با سفر آقای لاوروف به ترکیه جمع شود ولی اینکه این سفر لغو شد هم قدری بر پیچیدگی های این بحران افزود.
با این تفاسیر فکر می کنید چشم انداز روابط روسیه و ترکیه به ویژه در سوریه به چه سمتی خواهد رفت؟
به نظر می رسد با توجه به روند تحولاتی که در سوریه رخ داده و نقش آفرینی که روسها در این مناقشه داشته اند اروپایی ها و ترکیه را به انزوا در این بحران کشانده است. در نتیجه این رفتار ترکها را تنها باید در جهت فرار از این انزوا ارزیابی کرد و نمی توان آنرا تلاشی برای بر هم زدن بازی دانست. ضمن اینکه ترک ها و اروپایی ها نیک می دانند که هر چه این روند فرسایشی شود به به ضرر روسیه خواهد بود. آنها می خواهند با همین ابزار روسیه را در مقابل مخالفان اسد در تنگنا قرار دهند.