وثیقه طلا یا بازگشت طلا به عنوان پول رایج بینالمللی؟
با وقوع بحران مالی سالهای 2007 تا 2009 و با عدم اعتمادی که در توان اروپايیهای حوزه مدیترانه در پرداخت وامها و رفع کسری بودجههایشان به وجود آمده، شاهد تغيیراتی در مورد وثیقه معتبر برای تضمین انجام تعهدات هستیم.
اخیرا جریاناتی در مورد پذیرش طلا به عنوان وثیقه معاملات صورت گرفته که در صورت استمرار، به نوعی از تبدیل شدن طلا به پول رایج بینالمللی حکایت میکند که دلایل آن را بعد از مقدمه و در آخر مقاله بیان میکنم.
در سال 2008 با ورشکستگی چند بانک سرمایهگذاری معتبر، خطر عدم اجرای تعهدات مالی در بازارهای غیر متمرکز OTC به طور چشمگیر و بیسابقهای نمود پیدا کرد. در بازارهای OTC، سیستم مرکزی برای تضمین اجرای قراردادها وجود ندارد و اکثر معاملات بر مبنای تعیین ریسک اعتباری طرف مقابل صورت میگیرد. در حالی که سیستمهای تصفیه حساب بورسهای متمرکز، با تعیین وثیقه (margin) و محاسبه سود و زیان روزانه، خطر عدم پرداخت یا عدم اجرای تعهدات مالی را عملا به صفر میرسانند. برای حفظ ثبات مالی جهانی، رهبران کشورهای بزرگ دنیا متعهد شدند که با وضع قوانین جدید مالی، مقدار زیادی از معاملات در بازارهای غیرمتمرکز را به سوی بازارهای متمرکز با سیستمهای تصفیه حساب مرکزی سوق بدهند. طبیعتا میتوان انتظار داشت که در نتیجه بالا رفتن حجم معاملات در بورسها که دارای سیستم تصفیه مرکزی هستند، حجم کلی وثیقههای مورد نیاز بیشتر بشود.
در این میان بورسهای مختلف جهان برای رقابت در جذب این حجم از معاملات، سعی کردند از نظر نوع وثیقه انعطاف نشان بدهند. در اواخر سال 2010، بورس کالای اینترکنتیننتال و به دنبال آن بورس کالای شیکاگو، طلا را به عنوان وثیقه (margin) معاملات پذیرفتند. اخیرا هم بانک سرمایهگذاری جی پی مورگان شروع به پذیرفتن طلا به عنوان وثیقه معاملات کرده است. در شرایط عادی، طلا به عنوان یک سرمایه مرده تلقی میشود، چون هیچ بازدهی مستقیمی ندارد و حتی ممکن است شامل هزینههای نگهداری در گاوصندوق هم بشود، ولی وقتی طلا به عنوان وثیقه پذیرفته شود، آنگاه دارای بازدهی مثبت خواهد بود، به این دلیل که وثیقه پول نقد شامل هزینه بهره است؛ ولی وثیقه طلا که در صندوق موجود است هزینه بهره ندارد.
به گفته شورای جهانی طلا، پارلمان اروپا هم تمایل زیادی به وضع قوانین برای استفاده از طلا به عنوان وثیقه در معاملات بین بانکی دارد. هر چند شورای جهانی پول یک سازمان لابی برای طلا است، ولی علائمی از فشار سیاسی برای استفاده گسترده از طلا به عنوان وثیقه وجود دارد. مثلا وزیر کار آلمان، پیشنهاد استفاده از طلا به عنوان وثیقه برای اعطای وامهای بیشتر به کشورهای حوزه مدیترانه اروپا را داده است. این پیشنهاد با اعتراض خانم مرکل صدراعظم آلمان روبهرو شد، ولی ظاهرا یک حرکت حساب شده از طرف وزیر کار بوده و نشانه محبوبیت این پیشنهاد بین رایدهندگان است.
اما استفاده از وثیقه طلا چه ربطی به تبدیل شدن آن به پول رایج دارد؟ در معاملات آتی، حجم کمی از معاملات به تحویل واقعی کالا میانجامند که نهایتا باید قیمت کاملا پرداخت شود. نزدیک به 90درصد معاملات به تحویل کالا منجر نمیشوند. یعنی اکثر معاملات فقط به نقل و انتقال روزانه بین حسابهای وثیقه شرکتکنندگان منجر میشوند. چنانکه حجم بیشتری از وثیقهها (margin) در معاملات آتی به صورت طلا باشند، عملا ممکن است کار به جایی برسد که فقط طلا بین حسابهای وثیقه رد و بدل بشود. یعنی شما ممکن است که مثلا با مقداری طلا وارد معامله آتی گندم بشوید و بعدا با طلای کمتر یا بیشتر از معامله خارج شوید. توجه داشته باشید که قیمت کالا پرداخت نمیشود، فقط تفاضل قیمت به صورت سود یا زیان در حساب وثیقه ظاهر میشود.
تحت شرایط بالا عملا میتوان با طلا وارد بازارهای کالا شد و سود و زیان ناشی از معاملات را مستقیما نسبت به طلا و بدون مراجعه به پول کاغذی محاسبه کرد. یعنی عملا در حجم عظیمی از معاملات، طلا به صورت پول رایج مورد استفاده قرار گرفته و پول کاغذی دولتی فقط عاملی بوده برای انجام محاسبات و تسهیل معامله. هرچند دولتها در مقابل تبدیل شدن طلا به چیزی شبیه به پول رایج بینالمللی مقاومت خواهند کرد، ولی فعلا واقعیت این است که بازار مشکلی با وثیقه طلا ندارد و جهت حرکت به نفع قرار گرفتن طلا در مرکز معاملات است و این وضع تا وقتی که اعتماد عمومی به توان دولتها در کم کردن کسری بودجه و حفظ ارزش پولشان جلب شود، ادامه خواهد داشت.