هر چند که دولت راهاندازی بورس ارز را منتفی ندانست اما مرکز مبادلات ارزی از همان ابتدا مدلی کپی برداری شده از بورس ارز قلمداد شد که در شرایط تحریمها ارز حاصل از صادرات را به قیمت مبادلهای که روزانه اعلام میشد بر اساس شرایطی در اختیار وارد کنندگان قرار میداد. در این بین با وجود آنکه بسیاری از صادرکنندگان مواد خام و کالاهای اساسی برای عدم عرضه ارز خود در این مرکز پافشاری کردند،اما ادامه روند فعالیت مرکز مبادلاتی به پدید آمدن نرخ جدیدی به نام نرخ توافقی برای ارز در این مرکز منجر شد.
در چنین اوضاعی راه اندازی بورس ارز از دستور کار دولت خارج شد تا اینکه در جریان بررسی لایحه بودجه سال 1392 یکبار دیگر در صحن علنی از سوی نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس مطرح اما در ادامه کار ، نماینده پارلمانی دولت در مقابل این پیشنهاد ایستاد و با آن مخالفت کرد. توجیه آن نیز محدودیت های ارزی ناشی از تحریم های ارزی و اوضاع نامناسب اقتصادی اعلام شد.
در آن زمان برخی از نمایندگان مجلس معتقد بودند، زمانی که بیش از 80 درصد ارز را دولت تامین می کند ایجاد بورس ارز معنا ندارد. اعتقاد بر این بود در شرایط تورم اگر بورس ارز راه اندازی شود، مردم سپردههای خود را از بانکها برمیدارند و ارز می خرند .
اکنون با به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای و امکان برنامهریزی بهتر برای دوران پس از حذف تحریمهای ارزی و مالی یکبار دیگر موضوع راه اندازی بورس ارز بر سر زبانها افتاده با این تفاوت که این بار بر حسب اتفاق متولیان بانک مرکزی و دولت نیز موافق پدید آمدن چنین بازار متشکل و شفافی در نظام ارزی کشور هستند، البته با شرط و شروط های فراوان.
این در حالی است که لزوم راهبری برنامهها و سیاستهای اقتصادی دولت در سر و سامان دادن به بازارها اهمیت راه اندازی بورس ارز را برای اجرای برخی تصمیمهای کلان مدیریتی دو چندان می کند. دولت تصمیم دارد تا برنامه تک نرخی کردن ارز را بر مبنای نظام شناور مدیریت شده پیش ببرد.
اعتقاد بر این است که تا زمانیکه نرخ ارز بر مبنای چند نرخ اعلام میشود میتواند زمینه فساد و رانت را برای عدهای قلیل و اغلب با انگیزههای سوداگرایانه فراهم آورد ولی در صورت راهاندازی بورس ارز علاوه بر شکلگیری نظامی شفاف و متشکل امکان ظهور و بروز این رانتها به حداقل رسیده و مسیر ورود و خروج درآمدهای ارزی دولت و بخش خصوصی در بازار آتی ارزی با مکانیزمی عادلانه شفاف میشود، اما برای تحقق این آرزو گویا هنوز راه بسیاری مانده است.
در این رابطه در میزگردی تحت عنوان «بررسی بورس آتی ارز؛ مزایا و چالش ها» افقهای پیشروی این بازار نوین را با حضور سه تن از متولیان بازار سرمایه در خبرگزاری فارس به چالش کشیده است. در این میزگرد دکتر حسین عبده تبریزی عضو شورای عالی بورس در کنار محمدرضا پور ابراهیمی از اعضای شورای عالی بورس و نماینده مجلس شورای اسلامی و همچنین حامد سلطانی نژاد مدیر عامل بورس کالا درباره دیدگاههای کارشناسی در این خصوص به بحث و گفتگو نشستهاند.
از میان این جمع صمد کریمی مدیر اداره صادرات بانک مرکزی نیز اگر چه به این نشست تخصصی دعوت شده بود اما در آخرین دقایق باقیمانده تا شروع میزگرد از حضور در آن انصراف داد.
نگاهی به گفتوشنودهای حاصل از این میزگرد و شکیبایی تا پایان آن حرفهای گفتنی بسیاری برای متولیان اقتصادی کشور و به ویژه بانک مرکزی و بورس در بردارد؛
-؛ ضمن خوش آمدگویی و تشکر برای گفتوگو درباره بورس ارز، به عنوان نخستین پرسش از آقای عبده تبریزی می خواهیم بپرسیم که راه اندازی بورس آتی ارز که کلیات آن در شورای عالی بورس تصویب شده با شرط رییس کل بانک مرکزی مبنی بر یکسان سازی نرخ ارز مواجه است. خیلی ها معتقدند که اقتصاد ایران هنوز امکان یکسان سازی نرخ ارز را ندارد. نظر شما در این زمینه چیست؟ از طرفی آیا مصوبه اخیر شورای عالی بورس با دیدگاه بانک مرکزی مبنی بر یکسان سازی نرخ ارز به عنوان پیش شرط راه اندازی این بورس نوین به اصطلاح « وعده سر خرمن » نیست؟
عبده تبریزی: تک نرخی شدن ارز سابقه قبلی در ایران دارد. این موضوع در اوایل دهه 80 یکبار اتفاق افتاده و بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی بعد از سالها تلاش، در نهایت موفق شدند که ارز را تک نرخی کنند . در ضرورت تک نرخی شدن ارز هیچ کس در دولت ابهامی ندارد چون نظام چندنرخی یک نظام مبتنی بر فساد است و طبیعی است که از این نظر همه متولیان کشور موافق تک نرخی شدن ارز هستند.
اما مسئله عمده این است که در شرایط تحریمها امکان تکنرخی شدن ارز میسر نبود چون سیستم بانکی با هزینه بالای مبادلات ارز مواجه بود و اصلاً عملی نبود که ارز را به یک جنس واحد تبدیل کرد. به بیانی دیگر ارز یک جنس واحدی نبود چون طبق بندهای تحریم در سالهای آخر این موضوع اضافه شده بود؛ در کشورهایی از بابت فروش نفت کشور از درآمد ارزی برخورداریم دولت میتوانست به تناسب آن کالا وارد کند.
بنابراین درآمدهای ارزی که در هند طلبکار بودیم و ارزی که در چین یا کره جنوبی و یا ترکیه طلبکار بودیم 4 نوع ارز مختلف بود و بازارهای تنزیل آنها هم با یکدیگر فرق میکرد. این ارزها از یک جنس نبود که بتوان آنها را در یک بازار واحد با یکدیگر معامله کرد.
صحبتهای رییس کل بانک مرکزی مبنی بر یکسان سازی نرخ ارز از این بابت صحیح است چون باید بتوان امکان راه اندازی بازار واحد برای ارز ایجاد کرد. در این زمینه اتفاق نظر همه متولیان کشور وجود دارد و از سویی بعد از رفع تحریمها زمینه این یکسانسازی میتواند فراهم شود.
اگر فرض کنیم که بخشهای مالی رفع تحریمها با یک فاصلهای از ژانویه (دی ماه امسال) شکل میگیرد، میتوان امیدوار بود که در نیمه اول 1395 به سمت نظام تک نرخی ارز حرکت کرد و از این نظر دیگر« وعده سر خرمن » نخواهد بود و شما تایید خواهد کرد در شرایطی که چند نرخ برای ارز در بازار وجود دارد برویم سراغ بازار آتی ارز.
مگر اینکه بخواهیم برای یک نوع بازار ایجاد شرایط کنیم،اما در مجموع میتوان گفت ظرف 4 ماه آینده میتوان این بازار را فعال کرد.
-؛ آقای دکتر عبده، پیش نیاز این موضوع وجود درآمدهای ارزی است که قابلیت ورود به کشور داشته باشد. پیش بینیها حاکی از کاهش قیمت جهانی نفت در سال آینده است. وقتی دولت درآمد ارزی کافی ندارد به نظر شما می شود باز هم به یکسان سازی نرخ ارز امید بست؟
عبده تبریزی: البته، به هر حال رقم درآمد ارزی دولت هر چه که باشد میتوان برای آن بازار واحد ایجاد کرد ولی اگر طبعاً درآمد دولت پایین باشد نرخ ارز میتواند افزایش یابد. طبیعی است که اگر تقاضا بیش از عرضه باشد قیمت بالا میرود اما در اینکه حتی بدون دولت و حتی اگر درآمد دولت صفر هم باشد می توان برای آن بازار ایجاد کرد هیچ تردیدی وجود ندارد.
-، روی قیمتی که بشود ارز را یکسان کرد هم اختلاف سلیقه وجود دارد. برخی معتقدند که نرخ ارز باید افزایش یابد تا جذابیت صادرات کالای داخلی حفظ و رانت واردات حذف شود و برخی هم می گوید تورم داخلی با این وضعیت ایجاد شده و با کنترل نرخ ارز، قیمت ها در سطح پایینی نگه داشته شود. نظر شما در این رابطه چیست؟
عبده تبریزی: سیاستهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. یک نظر میگوید که نرخ سود بانکی بالا بماند و در عوض چون واردات ارز داریم قیمتها در بازار ارز خود به خود تعدیل میشود. عدهای هم مثل بنده معتقدند اگر نخواهیم نرخ ارز را پایین بیاوریم با توجه به اینکه سیستم بانکی با بحران و از هم پاشیدگی مواجه شده و مشکلات عدیده ای پیدا میکند، مجبور خواهد شد در آن صورت نرخ سود بانکی را با شدت بیشتری کاهش دهد. هر یک از این موارد به یک استراتژی و مسیر متفاوتی از نرخ ارز میانجامد.
ارز در دست دو گروه است. یکی دولتیها هستند و دیگری عمدتاً شبه دولتیها که اغلب از محل فروش فرآورده های پتروشیمی و میعانات گازی و یا سایر صادرات غیرنفتی از درآمد ارزی برخوردارند. در بهترین حالت طی دو سال اخیر نسبت این دو گروه در مالکیت درآمدهای ارزی 50 -50 بوده است. به عبارتی درآمد ارزی دولت همواره طی این سالها حدود 40 میلیارد دلار بوده و بخش مقابل نیز همین طور. اگر فرض کنیم که این نسبتها رعایت میشود سهم 50 درصدی از درآمدهای ارزی آنقدر هست که باعث نفوذ در بازاری شود. برای همین معتقدم بازار ارز تنها با حضور بانک مرکزی می تواند شکل بگیرد زیرا بدون بانک مرکزی میتواند بازار سوداگرایانه یا به عبارتی speculativ باشد. بنابراین اگر سیاست های دولت در بازار آتی ارز بدون حضور بانک مرکزی اجرایی نشود خود یک مسئله است.
اینکه بانک مرکزی چگونه در این بازار دخالت کند و چگونه میتوان بازاری ایجاد کرد که به قیمت بازار آزاد نزدیک باشد خود سوال است. در شرایطی که 50 درصد ارز در دست یک بازیگر عمده است و 50 درصد مابقی در دست دیگران تقسیم شده چگونه میتوان بازار درست کرد و اینکه سیاستها را اعمال کرد. بازار در چنین شرایطی که یک بازیگر عمده دارد چگونه تعیین می شود؟
اگر بانک مرکزی معتقد باشد که قیمت ارز را چنین بازاری کشف کند به نظر من باید اعتقاد بر این باشد که در شروع سال دولت از طریق بودجه حجمی از ارز را اعلام کند که بر اساس آن بنا دارد طی سال در بازار آتی ارز به فروش رساند. به عنوان مثال خودش را متعهد کند که 30 میلیون دلار در این بازار بفروشد. اگر چنین حجمی از ارز را نداشت متعهد شود که تسهیلات از خارج بگیرد و در بازار ارایه دهد.
در آن موقع بازار تکلیف خود را خواهد دانست که در چه ابعادی و میزانی دولت در طول سال، ارز خواهد فروخت و بر آن مبنا میشود قیمت را از داخل بازار آتی ارز کشف کرد. طبیعی است که این موضوع با سیاستهای دولت ممکن است در تناقض باشد و دولت همچنان علاقه داشته باشد که قیمت ارز خود را پایینتر از قیمت بازار تعیین کند. در این صورت میتوان انتظار داشت که قیمت ارز بعد از یک دوره زمانی چند ساله با آزاد شدن فنر قیمتها به رقمهای بالاتر پرش کند. از اینرو شاید بهتر باشد برای جلوگیری از آن پرشها قیمت ارز را بازار آتی ارز تعیین کند اما اینکه این بازار چطور قیمت را تعیین کند، مکانیزمی که من پیشنهاد میکنم این است که دولت در اول سال اعلام کند که با یک آهنگ زمانی مشخصی در طول سال، ارز از طریق بورس خواهد فروخت. در این صورت به بازار آتی ارز اجازه خواهد داد که خود را بازیابی کرده و قیمت ها به این ترتیب کشف خواهند شد.
-؛ آقای پور ابراهیمی نظر شما درباره دیدگاه بانک مرکزی مبنی بر یکسان سازی نرخ ارز به عنوان پیش شرط راه اندازی بورس ارز چیست؟ از طرفی بازار ارزی که قرار است ایجاد شود بر اساس چه مبنایی است آیا بر اساس نظام مند کردن یک بازار سفته بازانه است و یا بازاری با چشم انداز 30 ساله؟
پور ابراهیمی : اینکه آقای سیف راه اندازی این بازار را مشروط به یکسان سازی نرخ ارز کرده به سابقه آن در سالیان متمادی برمیگردد که بین بانک مرکزی و شورای عالی بورس همواره وجود داشته است و آن اینکه این بورس کجا قرار است ایجاد شود.
بنابراین بخشی از این اختلاف نظرها ناشی از اختلافهای سنتی و ساختاری میان این دو بازار و دو متولی است که وجود دارد. از لحاظ جایگاه قانونی بانک مرکزی باید متولی اصلی ارز باقی بماند اما اینکه از ابزارهای مالی متناسب با شرایط کشور به منظور پوشش ریسکهای فعلی استفاده کرد موضوعی است که همه متولیان کشور بر آن اتفاق نظر دارند.
از سویی در مقاطعی که به هر دلیلی با عدم ورود درآمدهای ارزی به کشور مواجه هستیم باید بتوان از ابزارهایی استفاده کرد که در انتهای دوره به واسطه تسویه نقدی که انجام میشود حتی بخشی از محدودیتهای ارزی را پوشش دهد.
اساساً این موضوع به بحث پوشش ریسک کمک میکند. در هیچ کجای دنیا نمی توان نمونهای را یافت که وقتی سرمایهگذاری به کشوری وارد میشود و میخواهد درآمدهای خود را منتقل کند، بطور معمول از ابزارهای این چنینی که جنس آن از نوع پوشش ریسک است استفاده می کنند.
بنابراین مشروط کردن راهاندازی بازار آتی ارز با رویکرد یکسانسازی نرخ به اختلاف نظر متولیان بازار پول و سرمایه باز میگردد. ما از جایگاه مجلس یا شورای عالی بورس به جنس این دو نگاه کاری نداریم. ما میگوییم در کشور اکنون نیازمند ابزارهای مالی برای استفاده از آنها هستیم که یکی از این ابزارها ابزار پوشش ریسک است.
اینکه تک نرخی شدن ارز یک الزام است همه بر سر آن موافق هستند. در حال حاضر هر کشوری که با ارز چند نرخی مواجه است بدون شک با فساد در اقتصاد خود مواجه بوده و همیشه این موضوع به ضرر مردم تمام شده است. در سال های اخیر که برای کالاهای اساسی ارز مبادلاتی تخصیص یافته اگر از مردم بپرسید که قیمت روغن وارداتی را با ارز 2600 تومان برایش حساب کرده اند یا با ارز 3500 تومان به شما پاسخ خواهند داد که با ارز آزاد. این در شرایطی است که واردات با این فرآیند انجام شده و رانتی هم در آن تعریف شده و در نهایت به مصرف نهایی تبدیل شده است.
اعتقاد بر این است در شرایطی که امکان نظارت در چنین بازاری وجود نداردچه بهتر که وقتی مردم این هزینه را از جیب خود پرداخت می کنند این نرخ در بازاری متشکل ، شفاف شود.
الان صحبت بر این نیست که منابع و مصارف ارزی کشور با هم می خواند یا نه. بلکه سوال این است که در سال هایی که تحریم بوده ایم تا به امروز آیا ارز به یک نرخ آزاد در اقتصاد کشف شده یا نه ؟ حتماً این نرخ وجود داشته. در حال حاضر روزانه برخی افراد در امارات آخرین وضعیت نرخ ارز را با خارج کشور بررسی می کنند و عدد گذاری می کنند.
در اقتصاد چه بخواهیم و چه نخواهیم یک نرخ بازاری برای ارز شکل گرفته و این می تواند تبدیل به بازاری رسمی شود که بر اساس آن اطلاعات و داده های این بازار نیز محفوظ و شفاف باشد. هدف از راه اندازی بورس ارز شفافیت سازی اطلاعات غیر رسمی است. این یکی از اقدام های اساسی فارغ از منابع و مصارف ارزی کشور است. کاهش قیمت نفت به همان نسبت، نرخ فرآورده ها را هم کاهش داده و واردات را هم کاهش می دهد. همین الان برای شش ماهه اول امسال 20 درصد کاهش در صادرات و 15 درصد در واردات کشور اعلام شده است.
تغییر در منابع و مصارف ارزی کشور نرخ ارز را تغیر می دهد اما بازار را عوض نمی کند. من جمله آقای عبده را تصدیق می کنم. در اینکه یکی از عوامل تاثیر گذار در نوسان کردن قیمت ارز رخدادهای تراز بازرگانی کشور است هیچ شکی وجود ندارد اما این یک عامل است.
آثار تاثیر گذار بر تورم داخلی در مقایسه با تورم خارجی در سال های اخیر نیز در این بین مهم است.
ارز در سال هایی که با نظام چند نرخی مواجه بوده با یک نرخ بیروی به نام نرخ آزاد مواجه بوده است. اگر این نرخ بطور رسمی بر روی تابلو کشف شود همه چیز قابل افشاء خواهد بود.
در دوره مدیریت سابق بانک مرکزی نیز با راه اندازی چنین بازاری متولیان این بانک مخالف بودند و می گفتند که اگر چنین بازاری ایجاد شود مجبوریم کد های معاملاتی خود و دیگران را افشاء کنیم و از این بایت فروشنده های ارزی و نفتی مشخص می شوند و غیره . در آن زمان گفتیم حتی در زمان تحریم ها می توان این موضوع را مدیریت کرد. الان تمام دعوا بر سر این است که بازار آتی ارز در جایگاهی به نام بورس کالا قرار گیرد و یا در بازاری از سوی بانک مرکزی و در صرافی ها تعریف شود.
الان دعوا بر سر موضوع نیست بلکه بر سر جایگاه ایجاد بازار است. متاسفانه کشف قیمت شفاف ارز در کشور از بابت یک بحث غیر منطقی در حال کم رنگ شدن است . معتقدم با توجه به چشم اندازهای پیش رو و امیدواری برای کنار زدن سایه تحریم ها، راه اندازی بورس آتی ارز یک ضرورت اجتناب ناپذیر است که هر چه زودتر انجام شود بطور حتم می تواند به کشور کمک کند.
جالب است بدانید پیشنهاد کردیم با حضور شرکت های صرافی حتی ایستگاه های معاملاتی در بورس ارز از سوی این اشخاص ایجاد شود و صرافی ها در بورس حضور یابند.
-؛ یعنی صرافی ها بیایند در بورس؟
پور ابراهیمی : بله... چه اشکالی دارد...؛ بگذارید به موضوعی اشاره کنم . ما در راه اندازی معاملات نفت خام در بورس کالا نیز همین دردسرها را داشتیم. چندین بار پیگیری کردیم در وزارت نفت و حاضر به همکاری نبودند.
-؛ اما شما در شورای عالی بورس به یک جمع بندی و توافقی رسیدید که قرار شده بورس آتی ارز راه بیافتد.
پور ابراهیمی : بله، من می خواهم بگویم این موضوع ها دغدغه واقعی نیست و قابل حل شدن است. مدیران وقت وزارت نفت در ابتدا بطور کامل مخالف عرضه نفت در بورس بودند که دهها جلسه برگزار شد که در نهایت گفتند دو تا کارگزاری به ما بدهید.
در آن زمان من رییس هیات مدیره بورس کالا بودم. حدود 9 بار عرضه نفت خام در بورس کالا انجام شد اما قیمت را به گونه ای عرضه کننده می گذاشت که هیچ خریداری حاضر به خرید نمی شد.
-؛ متولی بازار ارز بانک مرکزی است. با بورس ارز این موضوع خدشه دار نمی شود؟
پور ابراهیمی : بورس ارز بستری است برای کشف قیمت. تبیین و تدوین و اجرای سیاست های ارزی که به بورس ربطی ندارد. وقتی 50 درصد بازار در دست متولی آن است بطور حتم سیاست ها در دست آنها است. اعتقاد بر این است که معاملات نقدی شفاف را از طریق بستر بورس ارز می توان ایجاد کرد. کما اینکه شبکه های کارگزاری ارزی بانک مرکزی هم می توانند از این بستر استفاده کند.
در کدام بورس کالایی دنیا طرف ذی نفع ، متولی بورس بوده است؟ این تلقی اشتباه است که تصور می کنیم بورس از بازار منفعت می برد.بورس مثل استادیوم فوتبال است که زمینه بازی تیم های ورزشی را فراهم می کند. اینجا مشخص است که بازیگران عرصه اقتصاد می توانند در این بازار خود را نشان دهند و در فرآیند عرضه وتقاضا کشف قیمت صورت می گیرد و مالکیتی برای بازار وجود ندارد.
-؛ کشف قیمت نرخ ارز در بازار آزاد در حال حاضر انجام می شود. در زمینه بازار آتی سکه دیدیم که در هنگام نوسانی شدن قیمت ها یک زمان بازار آتی بر بازار نقدی اثر می گذاشت و در زمانی دیگر بازار نقدی ترمز قیمت ها را می کشید.آیا قرار است چنین بازاری ایجاد شود؟ چه نیازی است وقتی قیمت ارز هم اکنون در بازار آزاد کشف می شود بازار جدیدی هم به نام بورس آتی ارز ایجاد شود؟
پور ابراهیمی: بازار آزاد رسمی نیست؛ حتما می تواند شکل گیری چنین بازاری بر بازار آزاد اثر گذار باشد اما در اینجا هدف از ایجاد بازار آتی ارز این نیست که حتما ً نگاه سفته بازی باشد و یا بلند مدت.
چندین هدف در این زمینه وجود دارد.یکی از هدف ها در چنین بازارهایی انگیزه های سفته بازانه افرادی است که می خواهند سود کنند. یکی دیگر از اهداف پوشش ریسک و یا به عبارتی هجینگ است. با چنین ابزاری می توان بطور کامل ریسک نوسان نرخ ارز را پوشش داد.
-؛ به چه شکل؟
پور ابراهیمی: به این صورت که فرض کنید برای شرکت وارد کننده دارو فردی می خواهد بداند نرخ ارز مورد نیازش در آینده چگونه است. در این شرایط با بستن قراردادی در یک فاصله زمانی، نرخ ارز را با عدد مشخصی از طرف مقابلش توافق می کند که دریافت کند و بابت آن درصد و هزینه آنرا می پردازد و تعهدات درطرف مقابل آن از این بابت پرداخت می شود.
اینها روش هایی است که در دنیا نیز اجرا شده و چیز جدیدی نیست. در مجموع هدف اصلی از راه اندازی بازار آتی ارز شفافیت نرخ ارز در بازار رسمی است . نباید از شفافیت نگران بود و باید از درج عمومی قیمت ها در تابلوی شفاف بازار متشکل بورس استقبال کرد.
از سویی دیگر انگیزه های سفته بازی و واسطه گری را نیز می توان از طریق این بازار کنترل و مدیریت کرد. در همان بازار آتی سکه نیز در مواردی که احساس می شد نوسانی شدن قیمت ها در روند معاملات روی بازار نقدی سکه اثر گذار شده کنترل شد.
در بورس امکان کنترل نوسان های کاذب وجود دارد اما در بازار آزاد ارز هم اکنون فرآیند قیمت گذاری ها رها شده است.
باید پرسید امروز متولی نظارت بر عملکرد صرافی ها د چه کسی است؟ برای صرافی غیر مجاز به تازگی شورای پول و اعتبار اقدام به تنظیم آیین نامه کرده تا بتوان اصلاحشان کرد. صرافی ها در اقتصاد اکنون چه می کنند؟ چه کسی بر کارکرد آنها نظارت می کند.
اعتقاد بر این این که باید بازار متشکلی که بتواند در کنار سیاست گذاری های بانک مرکزی بستر شفافی را ایجاد کند ایجاد شود که با توجه به بستر ها و تجربه موجود در بازار سرمایه بتوان از ظرفیت های آن استفاده کرد.
-؛ اگر بتوان به دلار عنوان کالای استراتژیک را اطلاق کرد باید گفت خیلی از کشور ها ابتدا اقدام به بستر سازی بازار کردند . تا زمانی که بازیگر اصلی بانک مرکزی است و به بازار آزاد به عنوان حیاط خلوت نگاه کرده چطور می توانیم بازار شفاف مبتنی بر عرضه و تقاضای آزاد داشته باشیم؟ اگر بخواهیم هجینگ را پوشش دهیم همان بازار آتی سکه جواب می دهد. برای بازار آتی ارز باید رفت در مناطق آزاد تجاری یا نقاط مرزی.
هنوز بخش بانکداری کشور برای سرمایه گذار خارجی که به دنبال انتقال سرمایه خود پس از کسب سود است شفاف نیست و بانکدار خارجی هم نداریم. آیا شکل گیری بازار آتی ارز در کنار بورس آتی سکه می خواهد کمک کند به عدم شکل گیری بازاری غیر شفاف به عنوان دلار فردایی و یا می خواهد کمک کند به اقتصاد ایران در 30 سال آینده؟ چگونه می تواند کمک کند در شرایطی که ایران هنوز بستری برای فعالیت بانکداران خارجی ندارد؟
سلطانی نژاد: قبل از هر چیز باید بگویم در حال حاضر دغدغه همه کشور ها تشکیل بازار مالی شده است. به تازگی در چین اجلاسی برگزار شد درباره اوراق کالا محور بر روی محصولات پتروشیمی. چین همه تلاش ها و سیاست های خود را متمرکز کرده تا بازار مالی اش را تقویت کند. دریچه آنرا نیز به دلایل مختلف منطقه تجاری هنگ کنگ قرار داده است.
همه کشور ها دغدغه خود را امروز بازار مالی و توسعه آن قرار داده اند.
اخیراً تصویری از کره زمین در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود که اندازه هر کشوری را به اندازه بازار مالی آن متصور شده بود. ایده این بود که اگر اندازه مالی کشوری را معادل مساحت آن قرار دهیم این کشور ها چه اندازه ای پیدا خواهند کرد. جالب است بدانیم هنگ کنگ ،تایوان و سنگاپور از روسیه و چین بزرگتر بودند. این کشورهایی که از آنها نام بردم درحال حاضر حرف های بسیاری برای گفتن دارند که دلیل اصلی آن تقویت بازار مالی است.
باید پرسید بازار مالی کجاست؟ بازار مالی مکانی است که اغلب افردی که در آن فعالیت می کنند به عنوان فعالان مالی و همچنین افرادی که در عرف به آنها سفته بازان مالی و دنبال سود هستند اطلاق می شود . همیشه نگاه منفی به آنها بوده و برخی اوقات هم به آنها عنوان دلال اطلاق شده و از بازار حذف شده اند. دلال مثل انرژی است که از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود بنابراین هیچ گاه دلال حذف نمی شود. در بازار مالی می توان این دلال ها را کانالیزه کرد بطوری که به نفع منافع اقتصادی کشور حرکت کنند. در دنیا بازار مالی در حال حاضر بر روی همه چیز در حال شکل گیری است . حتی بر روی کالاهای پایه . در اجلاسی که اشاره کردم تقابلی بود میان چین و امریکا و سخنران کلیدی آن رییس هیات مدیره بورس کالای شیکاگو بود که مبدع فیوچرز نوین است. پیرمردی 84 ساله ای که قرارداد فیوچرز استاندارد را اختراع کرده است. حضور این شخصیت معروف و معتبر در چین برای چیست؟
چون چین دانسته از چه طریق می تواند دنیا را به تسخیر خود درآورد. می خواهد بازار مالی شکل دهد و استراتژی ها به آن سمت در حال حرکت است جالب آنکه امریکا در حال مشارکت با چین در این زمینه است. همچنین بانک زیربنایی آسیا که چین عهده دار آن است، نخستین کشوری که اعلام آمادگی کرد که با چین وارد قرارداد شود آمریکایی ها بودند.
به تدریج کشورهای دیگر از جمله ایران نیز به این بانک پیوسته اند. این اهمیت بازار مالی است که باید شکل بگیرد.
در مورد بازار ارز نیز مطالعات بسیاری صورت گرفته که نمونه ای از آن در بورس کالا وجود دارد که در واقع ترجمه ای از BIS است و بررسی می کند که بانک های مرکزی باید در بازارهای ارز دخالت کنند یا نه؟ BIS در این زمینه پرسشنامه ای میان 19 بانک مرکزی در دنیا منتشر می کند مبنی بر اینکه بانک مرکزی آیا باید در بازار نقدی یا مالی ارز دخالتی داشته باشند یا نه؟
نتیجه اینکه 11 رییس بانک مرکزی در این زمینه اعلام کرده اند که هیچ گاه در بازار ارز از طریق بازارهای مشتقه یا سلف در بازار ارز دخالتی نداشته اند.
دو رییس بانک مرکزی نیز گزارش داده اند که بطو معمول از بازارهای مشتقه برای تحقق اهداف ارزی خود استفاده می کنند. 19 بانک مرکزی هم اعلام کرده ند صرفاً از طریق دخالت در بازار نقدی اهداف خود را دنبال می کنند. این مطالعه در سال 2013 انجام شده است.
جمع بندی روسای بانک مرکزی کشور های توسعه یافته اغلب مبنی بر این بوده که دخالتی در بازار ارز ندارند چون بخش خصوصی آنها آن چنان بازار مالی قوی را تشکیل داده که نیازی به مداخله بانک مرکزی در بازار مالی وجود ندارد. اما اغلب بانک های مرکزی در کشور های در حال توسعه گفته اند به دلیل نقش پررنگ بانک مرکزی در بازار ارز ، نقش چندانی بخش خصوصی در بازار مالی ندارد.
اگر آرژانتین را به عنوان کشوری در حال توسعه محسوب کنیم بانک مرکزی از طریق مبادله مستقیم در بازار عمده فروشی ارز، سیاست های خود را دنبال می کند منتهی چارچوب های سیاست های خود را نیز افشاء می کند. به نوعی سیاست های نحوه عرضه ارز در بازار را اعلام می کند. در برزیل نیز همین موضوع وجود دارد و در کشور های مختلف این موضوع می تواند رخ دهد.
در بازار مشتقه انعطاف هایی وجود دارد که در بازار نقدی وجود ندارد از جمله موضوع تحویل ارز در سررسید. ارزی که در چین داریم با ارز در کره جنوبی متفاوت است که حرف درستی است و در شرایط تحریم ها موضوع انتقال آنها بسیار حیاتی است.
اما در بازار مشتقات الزاماً معاملات ارز منجر به تحویل نمی شود. در بورس کره جنوبی معاملات سلف در حالی وجود دارد که از اول قرارداد قرار نیست هیچ کدام منجر به تحویل شوند. کره جنوبی نمونه خوبی برای بازار مالی و اوراق قرضه است . این بازار توانسته از طریق راه اندازی بازارهای مالی مختلف از جمله بورس ارز منابع مالی را به سمت خودش جذب کند.
در حال حاضر ارتباط های گسترده ای با بورس کره جنوبی برقرار شده و از تجربه آنها نیز بنا است استفاده کنیم.
در ایران بانک مرکزی به عنوان سیاست گذار اصلی بازار ارز ، همواره مدیریت کننده بازار بوده و باید نقش این متولی در بازار ارز تعیین شود. در این میان بانک مرکزی با ملاحظاتی که دارد باید بر اساس یک جدول زمانبندی شرایط در نظر گرفته شده از سوی خود را اعلام کند تا فعالان اقتصادی تکلیف خود را از بابت مدیریت ارز از سوی بانک مرکزی بدانند. این جمع بندی اعضای شورای عالی بورس در رابطه با بوس آتی ارز است.
-؛ برخی کارشناسان معتقدند یکی از ابهام های ارزی کشور ناشی از بانک مرکزی است. دانش جعفری وزیر اقتصاد دولت قبل در زمانی گفته بود ارز به این خاطر در بازار افزایش یافته که دولت قصد پرداخت یارانه دارد . یا مثلاً در حال حاضر دولت برای جبران کسری بودجه به دنبال افزایش قیمت ها در بازار آزاد است. آیا راه اندازی بازار آتی ارز می تواند به شفافیت سازی وضعیت عرضه کننده عمده ارز در بازار هم می شود و اینکه آیا بانک مرکزی حاضر است خود را در این چارچوب قرار دهد؟
سلطانی نژاد: سیاست گذاری های بانک مرکزی در بسیاری از کشور ها نیازمند افشا شدن است. در برخی کشور ها می بینیم بانک مرکزی برای بازار سازی و سیاست گذاری در بورس ارز روی موقعیت فروش قرار می گیرد. اما فعالیت بانک مرکزی باید فعالیتی عاری از سود و غیر انتفاعی باشد چرا که هدف تنظیم سیاست گذاری ها است.
در کشورهای در حال توسعه اگر کشور خود را مقایسه کنیم می بینیم که این مدل را تجربه کرده اند بطوریکه دیده می شود بانک مرکزی آنها با افشای سیاست گذاری های خود می تواند در بازارهای نقدی و فیوچرز ورود کند. اما نکته ای که وجود دارد اینکه برای راه اندازی هر بازاری الزام هایی وجود دارد. وقتی بازار مالی می خواهد تشکیل شود نیازمند قوانین و مقرارت و ساز و کاری مشخص با نرم افزارها و سخت افزارهای مناسب است.
برای بازار نقدی نیز همین نیاز وجود دارد. تجربه بانک مرکزی برای راه اندازی بازار ارز بین بانکی در سال 89 که چندان هم موفق نبوده نشان داد که یکی از دلایل چالش های آن نبود سیستم پایاپای مناسب برای تسویه ارز بوده است.
در سیستم بازار سرمایه مدت ها است که در مورد سکه طلا ، ساز و کارهای تسویه و زیر ساخت های معاملاتی آن وجود دارد. اگر بانک مرکزی بنا دارد به سمت راه اندازی بازار سلف یا نقدی ارز حرکت کند می تواند این زیر ساخت ها را فراهم کرده و بازار نقدی و یا هر سیاست گذاری را مدیریت کند اما در زمینه بازار ثانویه فقط در حوزه بورس ها می توان زیر ساخت های آنرا فراهم کرد.
به بیانی دیگر زیر ساخت فراهم می شود برای بازیگران بازار مالی . بورس آتی ارز مثل آهن تفت دیده ای است که می توان به آن شکل داد. یک سر بورس ارز می تواند شفافیت و بخش دیگر آن مدیریت ریسک و پوشش آن و کشف قیمت و البته پاسخ به تقاضاهای سفته بازانه در بازار دلار فردایی باشد.
به تازگی شنیدم که در بازار به اصطلاح فردایی یک سرمایه گذار بخش عمده ای از درآمد خود را از دست داد چرا که نتوانسته بود ارز خود را تحویل بگیرد و در واقع کلاهبرداری شد آن هم بعد از سال ها فعالیت در چنین بازاری. این به این دلیل است که زیر ساخت خوبی برای انجام این گونه معاملات در بستری امن وجود نداشته است. بورس ارز می تواند این بستر را فراهم کند.
-؛ بانک مرکزی در سال های گذشته نشان داده که از بازار آزاد ارز به عنوان محلی برای کسری بودجه استفاده کرده است. آیا بانک مرکزی می تواند خود را در چارچوبی به نام بورس ارز قرار بدهد؟ دولت در دوره ای که یارانه نقدی می داد از سوی وزیر اقتصاد خودش موضوع جبران کسری بودجه از طریق بازار ارز را تایید کرد.
بانک مرکزی با وجود همه تاکید ها اما هیچ گاه استقلال کافی نداشته و دولت به چشم قلک به آن نگریسته است. در این شرایط آیا می توان به شفاف شدن عملکرد بانک مرکزی نیز امیدورار بود؟
عبده تبریزی: در دولت قبل هیچ گاه عنوان نشده بود که بازار ارز را قبول ندارد. برای ایجاد یک بازار باید یک ساز و کاری درست کرد. اگر دولت از اول سال بگوید که به چه میزان دلار خواهد فروخت دیگر نمی تواند بر بازار تاثیر بگذارد.
-؛ به نظر شما آیا دولت زیر بار این کار خواهد رفت؟
عبده تبریزی: اگر دولت در دوره زمانی مشخص شده برای عرضه ارز در بازار برای مدتی متوقف شود می تواند بر روی قیمت ها اثر گذار باشد.
اجازه بدهید طور دیگری پاسخ دهم. در دنیا بانک های مرکزی عرضه کننده ارز نیستند و لزومی ندارد دولت جمهوری اسلامی ایران ارز خود را به بانک مرکزی بدهد. می توانست خودش این ارز را بفروشد. بنابراین این موضوع نیاز به اصلاح قانونی دارد.منتهی مزیت این اصلاح قانونی این است که دیگر مشکل ضریب پولی و پول اعتباری نیز پیدا نمی کنیم. وقتی پول را به بانک مرکزی می دهیم تاخیر فروش در میزان حجم ارز قابل فروشی که در بانک مرکزی است خود محل اشکال می کند...
اگر بانک مرکزی ارز را تحویل بگیرد و پس از فروش آن به دولت ریال بدهد مشکلی در پایه پولی ایجاد نمی شود اما بانک مرکزی در دوره ای که تحریم حاکم بوده به محض اینکه ارزی در حساب ها آمده بلافاصله ریال معادل با آنرا به دولت تحویل داده است. این یعنی بانک مرکزی اقدام به خلق پول در اقتصاد کرده و بر اساس آن نظام بانکی نیز پول اعتباری خلق کرده است.
حال وقتی به درامد های ارزی دست می یابد و ارز را در بازار به فروش می رساند و یا از طریق تقویت ارزش ریال، ارز را جمع آوری می کند و پایه پولی به وضعیت قبل باز می گردد آثار و تبعات ناشی از پول اعتباری از بین نمی رود . بانک ها آن پول اعتباری را ایجاد کرده اند. وقتی بانک مرکزی یک ریال خرج می کند و سپس آنرا بر سر جای خودش بر می گرداند به این معنا است که پول جدید خلق کرده است.
اگر این اشکال را توجه کنیم شاید بهتر باشد که قانون را تغییردهیم و بگوییم حسابدار دولت دیگر بانک مرکزی نیست و بهتر است از این پس ارز خود را به بانک های تجاری بفروشد. چرا که فروش ارز دولت به بانک مرکزی در میزان پول اعتباری و ضریب فزاینده تاثیر می گذارد.
-؛ در آن صورت بانک مرکزی دیگر عرضه کننده عمده ارز نخواهد بود؟
عبده تبریزی: خیر، می تواند سیاست خود را دنبال کند بدون آنکه ارز داشته باشد. باید دانست آنچه که آقای سلطانی نژاد در مورد نظر سنجی از روسای 11 بانک مرکزی دردنیا گفتند نکته ای را دربر داشت و آن اینکه این بانک ها منابع قابل توجه ارزی ندارند و فقط ذخایر ارزی دارند. در بانک مرکزی بخش قابل ملاحظه ای از ارزهایی که آزاد می شود از محل ذخایر بانک مرکزی است.یعنی پولی است که بانک مرکزی ریال آنرا به دولت داده است.
معتقدم کماکان با توجه به قدرت بانک مرکزی در زمینه خلق پول، می تواند در بازار ارزی ورود کند و پول ملی را تضعیف و یا تقویت کند. اما در عین حال تنها منبع عرضه کننده ارز و پول بخاطر درآمد دولت نیست و باید درباره آن فکر کرد که آیا این موضوع نیاز به اصلاح دارد یا خیر.
در مورد بازار آتی ارز باید گفت که مقیاس بازار ارز از بازار سکه و طلا بسیار بزرگتراست با وجود آنکه به قیمت سکه همبستگی دارد. بازار ارز نشان داده در 40 سال گذشته همیشه با تضعیف قیمت ریال مواجه شده و در مقابل بازار ارز افزایشی بوده است. هر چند تقریباً در دولت اخیر یک استثناء بوده اما همیشه قیمت ارز رو به بالا بوده است. وقتی بازار فیوچرز تشکیل می شود در شرایط فعلی چه کسی نگران از پوشش ریسک قیمت ها خواهد بود. طبیعی است طرف تقاضا به دنبال پوشش ریسک هست.
پور ابراهیمی : در بلند مدت موضوع رشد تدریجی قیمت ارز صحت دارد اما در دوره های کوتاه مدت و نوسانگیری موضوع به شکل دیگری است.
عبده تبریزی: تورم بین المللی تصور بر این است که به تدریج افزایش می یابد بنابراین اگر بانک مرکزی نخواهد همکاری کند عده ای در طرف تقاضا می نشینند و عده ای هم به دنبال نوسانگیری هستند و به تبع آن بازار را به سمت سفته بازی حرکت می دهند. از این نظر همه اعضای شورای عالی بورس معتقدند چنین بازاری بدون همکاری فعال بانک مرکزی نمی تواند شکل بگیرد و درخواست کرده ایم که بانک مرکزی در بازار آتی ارز بطور شفاف سیاست های خود را اعلام کند.
-؛ این به معنای برخورداری بانک مرکزی از ایستگاه معاملاتی در بورس ارز است؟
عبده تبریزی: بانک مرکزی نیز جزیی از بازار است و در بازی قیمت ها در بازار به نوعی دخیل هست.
-؛ در شورای عالی بورس مطرح بوده که رییس کل بانک مرکزی مخالف این موضوع بوده گویا...
عبده تبریزی: بانک مرکزی آنچنان که سایر اعضای شورای عالی بورس علاقه مند به راه اندازی این بازار بودند شایق و علاقه به این بازار نداشت اما مخالف هم نبودند. اگر آقای صمد کریمی در این میزگرد حضور داشتند مناسب بود که موضع ایشان را هم بشنویم.
باید دانست در بورس هم می خواهیم شرایط غیر سوداگرایانه وجود نداشته باشد و فعالیت مالی انجام شود. وظیفه ما ایستادگی در برابر سوداگران است . نمی گوییم که سفته باز نقشی در بازار ندارد اما جزیی از آن نیست که بخواهیم چنین انگیزه هایی را در بازار تشویق کنیم.
در بازار مسکن نیز همین طور است. نمی خواهیم مسکن از سوی مردم از صبح تا شب بطور سفته بازی با یکدیگر معامله کنند . درهیچ کجای دنیا این طور نیست. آن چه که ما تاکید می کنیم در حوزه مصرف است. در حوزه بازار هم علاقه مندیم صادر کننده و وارد کننده داخلی جای اتکا داشته باشند از طرفی سرمایه گذار خارجی اگر بورس آتی ارز وجود نداشته باشد پوشش ریسک ارز مورد نیاز خودش را نمی تواند بگیرد و هِج قابل تعریف نخواهد بود.
وقتی سرمایه گذار خارجی می تواند ارز را به قیمتی در چند ماه بعد بخرد یا بفروشد مطمئن خواهد بود که می تواند سرمایه خود را منتقل کند. بنابراین سیاست سرمایه گذاری خود را بر مبنای واضح تری تنظیم می کند.
نمی توان از خارجی ها توقع داشت که همزمان با تحمل ریسک سیاسی کشور ریسک نوسان شدید نرخ ارز را نیز تحمل کنند. دراین میان بانک مرکزی می بایست تعادل ، ثبات و ایمنی را برای رژیم ارزی کشور ایجاد کند.
-؛ با توجه به مصوبه شورای عالی بورس آیا در سال 95 با توجه به شرایط اقتصاد شاهد تک نرخی شدن ارز و راه اندازی بورس آتی خواهیم بود؟
پورابراهیمی: بگذارید جواب سوال قبلی شما را (در این فرصت) اینطور بدهم. تا زمانیکه استقلال بانک مرکزی از دولت در ایران تعریف جدید و متفاوت از شرایط موجود نداشته باشد شائبه ها به قوت خود باقی خواهد بود. تا زمانی که استقلال بانک مرکزی به مفهوم اینکه مصوبات دولت را باید اجرا کند تغییر نکند نمی توان گفت مستقل است. چیزی که در دولت های قبلی و فعلی همچنان وجود داشتته و دارد. در دنیا چنین چیزی وجود خارجی ندارد و برخی اوقات سیاست های بانک مرکزی در تقابل با دولت است. با توجه به اینکه استقلال بانک مرکزی تعریف نشده این شائبه در ایران همواره وجود دارد که دولت برخی اوقات برای جبران کسری بودجه خودش از نوسان نرخ ارز استفاده کند.
البته من معتقدم دولت در شرایط کنونی این کار را نخواهد کرد چون همه تلاش های دولت در سال های اخیر یک رهآورد داشته و آن کاهش نرخ تورم به 15.6 درصد در پایان سال 93 بوده است.
هر تغییر کوچک برای نرخ ارز در سال آینده از سوی دولت آثار تورمی در بر دارد که تمام زحمات آن در کاهش تورم را به باد خواهد داد بنابراین دولت یک مکانیزم خود کنترلی را در این زمینه خواهد داشت . اما اگر از جهاتی دیگر مجبور شود که زیر بار فشارهای اقتصادی برود و روش دیگری برای آن وجود نداشته باشد بدیهی است متناسب با فشار ها با توجه به فاصله تورم داخلی با تورم بین المللی تعدیل سنواتی را انتظار داشته باشیم.
باید دانست در سال 80 تا 91 کوچکترین تغییر در نرخ ارز را شاهد نبودیم اما در سال 91 دیدیم که با تحریم ها این نرخ پرش پیدا کرد. تحریم فقط یک عامل بود اما دلیل اصلی این موضوع نیاز به تعدیل سنواتی قیمت ها بود. تعدیل سنواتی بطور عادی رخ خواهد داد اما از بابت اینکه دولت از این تفاوت قیمت ارز به نفع جبران کسری بودجه خود استفاده کند شاید احتمال آن وجود داشته باشد...
-؛ در مجلس چگونه این موضوع پیش خواهد رفت؟
پورابراهیمی: قطعاً در مجلس به دنبال تک نرخی شدن نرخ ارز پیش خواهیم رفت. چرا که ارز چند نرخی را مایه فساد و عدم شفافیت و ناکارامدی اقتصادی می دانیم. سال گذشته هم این موضوع تکلیف شد به دولت. راهی نداریم و حتی اگر مطلوب کشور در کاهش تحریم ها وجود نداشته باشد فکر می کنم الزام اقتصاد ایران به سمت شفاف شدن بازار غیر رسمی ارز است . اگر در اقتصاد می شود بازار غیر رسمی ارز را حذف کرد ما قبول داریم. بازار غیر رسمی ارز در ایران وجود خارجی دارد . آیا کسی می تواند آنرا کتمان کند؟
اعتقاد ما بر این است که بازار غیر رسمی ارز فقط از طریق بازار رسمی یا هر عددی که وجود دارد انجام شود.
-؛ اینکه قیمت ارز در بازار ایران اکنون چه نرخی تعیین می شود بر چه مبنایی است؟
پورابراهیمی: معاملات روزانه نقدی ارز در همین میدان فردوسی را می گوییم نرخ بازار غیر رسمی. میانگین این نرخ ها را می گوییم نرخ رسمی .
-؛ هم اکنون درآمد های نفتی کشور کاهش یافته است از طرفی بخش های دیگر از جمله پتروشیمی ها در حال رشد درآمد هستند.باتوجه به اینکه بخش های دیگر صادراتی ایران در حال رشد هستند می توان گفت در بازار آتی ارز ،بانک مرکزی عرضه کننده ارز خواهد بود؟
عبده تبریزی: به نظر می رسد با توجه به سهم 50 تا40 هزار میلیارد دلاری بانک مرکزی از درآمد های ارزی همچنان سهم قابل ملاحظه ای برای بازار در دست داشته باشد.
پورابراهیمی: عدد قابل توجهی همچنان در دست دولت و بانک مرکزی از منابع ارزی هست. ما معتقدیم بدون ایفای نقش جدی بانک مرکزی راه اندازی بورس آت