محمد لاهوتی، درباره تأثیر نوسانات ارزی بر تجارت کشور گفت: درباره موضوع نرخ ارز دو سیاست وجود دارد. بعضی کشورها سیاست تثبیت را در پیش میگیرند و بعضی از کشورها اجازه میدهند بازار خودش تعیینکننده قیمت ارز باشد و کمتر دچار نوسانات و شوکهای هیجانی میشوند. در کشور ما بیشتر به سمت تثبیت نرخ ارز حرکت شده است. فکر میکنم در 35 سال گذشته فقط چهار – پنج سال ارز ما تکنرخی بوده و نرخ ارز متناسب با عرضه و تقاضا تنظیم شده است، البته آن هم با مدیریت بانک مرکزی.
او افزود: از سوی دیگر به هر دلیلی دولت یا بانک مرکزی دلارهای نفتی را وارد اقتصاد میکند و هزینههای جاریشان از طریق فروش دلارهای نفتی است که در اقتصاد ورود میکند. بنابراین یکی از دلایلی که ما بعضا توانستهایم نرخ ارز را تثبیت کنیم، کمک دلارهای نفتی بوده است. با توجه به این عوامل، میبینیم که تثبیت نرخ ارز به صورت غیرواقعی و تصنعی بوده و فقط به این معنی بوده که دولتها علاقه داشتهاند بگویند ارزش پول ملی کمتر کاهش پیدا کرده یا حفظ شده است. در نتیجه نرخ ارز نسبت به تورم جامعه ارزانتر بوده و عملا به آن به عنوان یک کالای ارزانقیمت قابل سرمایه گذاری نگاه شده است. وقتی نگاهها به این سمت و سو رفته، عملا واردات هم تشدید شده، به این دلیل که قیمت دلار غیرواقعی و ارزان بوده و قیمت کالاهای وارداتی مناسب و ارزان بوده است.
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران سپس اظهار کرد: نکتهای که بیشتر به اقتصاد ما لطمه زده این بوده که وقتی به دلیل نرخ ارزان دلار و سایر ارزهای خارجی، واردات رونق پیدا کرده، عملا فرصت رقابت هم از کالاهای ایرانی گرفته شده است. به این معنی که تولیدمان هم غیررقابتی شده یا کاهش داشته است. وقتی تولید کاهش مییابد یا گران تمام میشود، به دلیل پایین بودن نرخ دلار، صادرات را هم تحت تآثیر قرار داده و اجازه صادرات را هم از صادرکنندگان گرفته است.
او سپس تأکید کرد: اینکه قیمت دلار به صورت دستوری و تصنعی به ضرب دلارهای نفتی کاهش پیدا میکند یا پایین نگه داشته میشود، به این معنی است که قیمت تمامشده کالاهای ایرانی افزایش پیدا میکند. بنابراین کالاهای صادرکنندهها در بازارهای هدف در مقابل رقیبان گرانتر است و تقاضا برای کالای ایرانی وجود ندارد. شما میتوانید در آمارهای صادراتی به وضوح شاهد این موضوع باشید، به این معنی که هرچه ما به سمت کالا با ارزش افزوده بالاتر رفتیم، مزیتهایمان را کاهش دادهایم و سبد کالاهای صادراتیمان بیشتر شامل کالاهای خام و کالاهای نیمهساخته است و کمتر محصول صادر کردهایم. یکی از دلایل عمده این مسأله همین تثبیت نرخ ارز و یا پایین نگه داشتن نرخ ارز است.
لاهوتی درباره تأثیر نوسانات اخیر نرخ ارز بر شرایط کنونی تجارت ایران گفت: اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، دولت یازدهم یکی از دولتهایی بوده که تا به حال کمترین دخالت را در تعیین نرخ ارز داشته است. تقریبا میتوان گفت با توجه به قیمت امروز ارز، امسال سالی است که دولت فرمول برنامه پنجم توسعه را رعایت کرده است. نرخ تورم داخلی منهای خارجی برای حدودا 9 ماهی که از سال میگذرد، حدود 10 درصد بوده است. بنابراین قیمت دلار نسبت به اولِ سال 10 درصد رشد کرده است. اما متأسفانه به محض اینکه اقتصاد به سمت شفافیت میرود یا به سمت واقعی شدن نرخ ارز حرکت میکنیم، آنقدر هجمه و فشار به بانک مرکزی و مسؤولان تصمیمگیر و تصمیمساز زیاد میشود که متأسفانه آنها هم حداقل در گفتار عقبنشینی میکنند. هفته گذشته آقای سیف که همیشه معتقد بود قیمت ارز را بانک مرکزی تعیین نمیکند، بلکه این بازار است که نرخ ارز را تعیین میکند و نرخ را مناسب میدانست، برای اولین بار از کاهش نرخ ارز صحبت کرد؛ موضوعی که دقیقا بر صادرات تأثیر دارد و صادرکنندگان را با دغدغه و تشویش روبهرو میکند.
او همچنین یادآور شد: نکته بعدی هم این است که به هر حال باید حداقل دولتمردان ما بپذیرند در جایی که ما 15 درصد تورم رسمی داریم، برای حفظ تولید و صادرات چارهای جز افزایش قیمت دلار نیست. هر گونه سیاستی که مغایر با این اصولِ علم اقتصاد و فاکتورهای اقتصادی باشد، به کاهش تولید، کاهش صادرات، افزایش بیکاری و کاهش قدرت ملی میانجامد. بنابراین به نظر من بهتر است دولتمردان به جای عقبنشینی، فرهنگسازی را شروع کنند و با کمک رسانهها و صدا وسیما به مردم آگاهی دهند که افزایش نرخ ارز حداقل در درازمدت باعث کاهش قدرت خرید نمیشود؛ ممکن است در مدتی کوتاه بر زندگی مردم تأثیر بگذارد، ولی در درازمدت با فعال شدن واحدهای تولیدی و ایجاد اشتغال، درآمدهای خانوار هم افزایش مییابد و باعث میشود همه جامعه از این موضوع نفع ببرند.