590 درصد افزايش قيمت در 12 سال
قيمت طلا در بازارهاي جهاني در ماه ميلادي گذشته به بالاترين ركوردهاي مشاهده شده تاكنون رسيد و اين سوال را در ذهن كارشناسان و سرمايهگذاران كه آيا زنگ خطر "حباب" به صدا درآورده است؟ آيا افزايش بهاي اين فلز گران، حبابي است؟
قیمت طلا از 255 دلار در اوت سال 1999 به بیش از 1800 دلار بدون کاهش یا سقوط قیمت در هر اونس رسیده است. بنابراین درک جذب شدن سرمایهگذاران به سوی این فلز به ویژه در مقایسه با آشفتگی در بازار سهام طی همین مدت، ساده است. همچنین با توجه به رشد مداوم قیمت طلا در بیش از یک دهه گذشته، انتظار عمومی از ادامه افزایش قیمت طلا قابل درک است. با این همه رشد بهای طلا در سال جاری شتاب یافته و این پرسش را مطرح کرده است که آیا اکنون طلا خیلی گران نیست؟
در مقایسه با حبابهای دیگر، افزایش بهای طلا در واقع یکنواخت به نظر میرسد. قیمت طلا در 10 سال گذشته تا ماه اوت که به رکورد هزار و 917 دلار و 90 سنت در هر اونس رسید، 587 درصد افزایش داشت. در مقابل، قیمت نفت خام طی یک دهه پیش از اینکه به اوجش در سال 2008 برسد، تقریبا 10 برابر افزایش یافت اما هیچ کدام از این دو قابل مقایسه با نزدک نبودند. شاخص بازار سهام آمریکا، بیش از دو هزار درصد در یک دهه تا مارس 2000، صعود کرده است.
مقایسههای دیگر نتایج چندان روشنی در برندارند. بر اساس ارزیابی دویچه بانک، در واقع طلا با تطبیق برای هر دوی تولید کننده و تورم مصرف کننده آمریکایی، از اوج قیمت در سال 1980 فراتر رفته است. این امر نشان می دهد که قیمت در حال حاضر فوق العاده گران است. از سوی دیگر دویچه بانک، طلا را در مقایسه با قیمت نفت یا شاخص سهام 500 اس اند پی محاسبه میکند که حرکت به سمت سه هزار دلار را نشان میدهد.
راه دیگر ارزیابی حبابی بودن قیمت طلا، بررسی استدلالهای اصلی به نفع آن است. یکی از این استدلالها این است که طلا در برابر کاهش ارزش دلار، حفاظت می کند. با این همه رشد بیش از 20 درصدی بهای طلا از ماه آوریل تاکنون، در حالی روی داده است که ارزش دلار واقعا تغییر نکرده است. دلیل دیگر این است که طلا در برابر تورم فراگیر حفاظت میکند. با این همه این مسئله با ضعیف شدن اقتصادهای توسعه یافته و تشدید سیاست پولی در اقتصادهای نوظهور بعید به نظر میرسد. طلا به عنوان ذخیره سرمایه توصیف میشود اما تاریخ چند دهه گذشته نشان میدهد که میتواند از این نظر برای دورههای زمانی طولانی، بسیار بد باشد. نوسان قیمت رو به رشد نیز علیه این استدلال شمرده میشود.
پشتیبان واقعی طلا، نزدیک یا زیر صفر بودن نرخهای بهره بانکی است که یک حس بحران را تقویت کرده و موجب افزایش تقاضای سرمایهگذاری برای این فلز گرانبها شده است. بانک مرکزی آمریکا در نهم ماه اوت وعده داد نرخ بهره پایه را تا حداقل سال 2013، بین صفر و 0.25 درصد نگه دارد تا به رشد اقتصاد این کشور کمک کند. در واقع افزایش یکباره اخیر بهای طلا از ماه ژوییه تاکنون، مصادف با رکود در بازار مسکن بوده است. بازده اوراق قرضه 10 ساله وزارت دارایی آمریکا نیز برای نخستین بار در تاریخ این کشور به پایین صفر کاهش یافت.
به دلیل اینکه طلا گرایش دارد در طول رکودهای اقتصادی درازمدت یا دورههای تورمی که هر دو همچنان احتمالهای واقعی در آمریکا هستند، عملکرد خوبی داشته باشد، برخی پیشبینی میکنند طلا در سال جاری به حرکت صعودی ادامه میدهد. تحلیلگران بانک "جی پی مورگان" میگویند: طلا تا پایان سال جاری ممکن است حداقل به دو هزار و 500 دلار در هر اونس برسد که رکورد جدیدی از نظر شرایط تطبیق یافته اسمی و تورمی است.
موجا، رییس و مدیر اجرایی شرکت سرمایهگذاری معدنی "آلبانیان مینرال" نیز با بیان اینکه طلا در سال جاری میلادی، 412 دلار در هر اونس، افزایش قیمت داشته است، پیش بینی کرد قیمت طلا بر مبنای نرخهای بهره پایین، تقاضای افزایش یافته و تدابیر تحرک اقتصادی بیشتر در آمریکا و اروپا، همچنان قوی بماند.