پدرام سلطانی درباره دلایل و چرایی شفاف نبودن سرمایه و ثروت افراد ثروتمند در جامعه و اینکه چرا معمولا ثروتمندان جامعه ایران علاقه زیادی به شناخته شدن ندارند، گفت: مهمترین دلیل و ریشه این فرهنگ به تفکر سوسیالیستی در کشور ما بر میگردد. از حدود 90 سال پیش همزمان با ورود سوسیالیست به کشور این تفکرات در درون جامعه و حتی در میان مسئولین شکل گرفت.
وی ادامه داد: در جامعه ما نگاه به سرمایه و سرمایهداری نگاه منفی است. میتوان این نگاه منفی را کم و بیش در تمام ابعاد فرهنگی مان از جمله تلویزیون، فیلمها، آثار هنری، نقاشیهای نقاشان و حتی آهنگهای خوانندگان سراغ گرفت.
به گفته سلطانی به طور طبیعی بیشتر کشورهایی که در فرهنگشان نگاه منفی به سرمایهدار دارند و فرهنگ سوسیالیستی در آنها وجود دارد، عموما صاحبان سرمایه احساس امنیت نمیکنند و تمایل ندارند که به عنوان یک ثروتمند معرفی شوند و میزان داراییهایشان در رسانهها اعلام شود.
نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران تصریح کرد: موضوع مهم دیگر این است که همین فرهنگ در حاکمیت و در نهادهای رسمی کشور کم و بیش احساس میشود. اگر فقط سرنوشت کسانی را که به عنوان ثروتمندان و سرمایهداران تراز اول نامشان بر سر زبانها افتاد دنبال کنیم متوجه میشویم حمایت از سرمایه و سرمایهگذار در کشورما حمایت شکنندهای بوده و حمایت پایدار نیست.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش به تفاوت نظام بنگاهداری و نوع داراییهای سرمایهداران در ایران با سایر کشورها اشاره کرد و گفت: اگر به لیست ثروتمندان بزرگ دنیا توجه کنیم درمییابیم که بیشترین سرمایه این افراد سهام مدیریتی است که در بنگاههای بزرگ دارند و آن بنگاهها هم در بازار سرمایه حضور دارند.
وی اضافه کرد: به عبارتی دیگر میزان ثروت آنها به میزان دارایشان از سهام بر میگردد، اما در کشور ما به جهت توسعه نیافتگی فعالیت بنگاهی عموما در بازار سرمایه شرکتهایی حضور دارند که متعلق به شرکتهای دولتی یا شبه دولتی هستند اما ترکیب داراییهای بخش خصوصی به میزان ملک و املاک و یا داراییهایی که در قالب شرکتهای خصوصی برخوردار هستند، برمیگردد.
سلطانی تصریح کرد: معمولا این نوع از اموال و داراییها در دنیا هم رصد نمیشود و بیشتر ثروت افراد را بر اساس میزان داراییهای مولد آنها و داراییهایی که به موجب قانون انتشار عمومی پیدا میکند سنجش میکنند. به عنوان مثال برای اینکه ثروت بیل گیتس را بسنجند نمیگویند که بیل گیتس چند ویلا و یا چند متر زمین دارد، بلکه بر اساس سهامی که او در مایکروسافت و یا شرکتهای دیگر دارد دارایی ش محاسبه میکنند.
نایب رئیس اتاق بازرگانی معتقد است در ایران روش معتبر و مستقلی برای سنجش، بررسی و رصد ثروت در جامعه وجود ندارد و آن چه گفته میشود بیشتر بر اساس گمانهزنیها است و نمیتواند موثق باشد.
به گفته سلطانی اینکه صرفا افراد به واسطه عضویت در محلی مانند اتاق بازرگانی در رده ثروتمندان طبقه بندی شوند روش درستی نیست.
وی در این خصوص معتقد است: در اتاق بازرگانی افراد مختلفی حضور دارند. برخی افرادی که در اتاق بازرگانی هستند کارمند به حساب میآیند و با اینکه مدیرعامل یک بنگاه هستند، اما حقوق بگیر همان بنگاه هستند. همچنین افرادی دیگری در اتاق بازرگانی فعالیت تجاری محدود و پیله وری انجام میدهند و یا افراد دیگری هستند که به دلایل مختلف ورشکست شدهاند و زیر بار قرض زیادی رفتهاند و کسب و کار جدید هم ندارند، از این رو جزو دهکهای پایین جامعه محسوب میشوند.
سلطانی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان یک لیست مشخص از افراد ثروتمند جامعه ایران تعیین کرد؟ گفت: لیست موثق و معتبری از افراد ثروتمند جامعه قابل ارائه نیست چرا که باید به دارایی افراد بر اساس گزارشهای رسمی رسیدگی شود و چنین گزارشهایی به غیر از بنگاههای بزرگی که در بازار سرمایه حضور دارند در جای دیگر قابل مشاهده نیست، لذا ممکن است شخصی مالک هیچ شرکتی نباشد اما زمین پهناوری به او به ارث رسیده و ثروتش بیشتر از کسی باشد که در یک بنگاه سهام دارد و یا صاحب تولید و تجارتی است.
نایب رئیس اتاق بازرگانی تصریح کرد: باید در این زمینه به سمت شفافیت حرکت کنیم. این اتفاق هم رخ نخواهد داد مگر آنکه در عالیترین سطوح کشور اراده جدی و برگشت ناپذیری برای آن وجود داشته باشد. با توجه به احتمال بحران بیکاری در آینده برای کشور، ارزش دانستن سرمایه این شجاعت را به سرمایهداران بزرگ میدهد که سرمایه خود را با جدیت بیشتر در کشور بکار بگیرند و از اینکه با آنها برخورد شود نگرانی نداشته باشند. اگر این نگرانی از جامعه برچیده شود میزان سرمایهگذاریهای مولد داخلی چنان رشد خواهد کرد که حتی به دلیل ظرفیت بالا میتواند ما را از سرمایهگذاری خارجی بینیاز کند.
انتهای پیام